فشار گروه های تندرو در ایران نسبت به آنچه که “وضعیت نامناسب فرهنگی” مینامند، در حال افزایش است. هشتم فروردین گفتگوی سرتیپ پاسدار سعید قاسمی منتشر شد که در آن اعلام کرد: “در زمینه فرهنگ نیز تنها یک کلمه میتوان گفت که گویای اوضاع باشد و آن هم “التماس دعا” است، درباره اتفاقاتی هم که در وزارت ارشاد افتاد ما نمیدانیم چه بگوییم جز این که عرق شرم بر پیشانیمان نقش بسته است، بحث شخص هم نیست بلکه بحث تفکراتی است که این دو سال در وزارت ارشاد بر سر کار آمده است.”
او که با خبرگزاری وابسته به بسیج دانشجویی گفتگو کرده بود، تهدید کرد: “این تفکرات نه تنها ارزشها را نادیده گرفت بلکه کلا جهت گیریاش به سمت غربگرایی بود و ما در سال ۹۴ تکلیفمان را با این آقایان مشخصا روشن خواهیم کرد.”
از سوی دیگر مدتی است که انصار حزبالله تهران - یکی از گروههای فشار شناخته شده – در حال خبرسازی درباره وضعیت فرهنگی دانشگاهها است.
اواسط اسفندماه گذشته، سایت یالثارات وابسته به این گروه در گزارشی با عنوان “درباره گسترش منکرات در فضای دانشگاهها” خطاب به وزیر علوم نوشته بود: “آقای وزیر! دانشگاهها در ورطه هلاکتاند!” نویسنده این گزارش آورده بود: “مدتهاست که دیگر رعایت حجاب در دانشگاهها الزامی نیست و هرکسی میتواند با هر پوششی که هوس کند وارد دانشگاه شود و کشف حجاب (بله دقیقاً کشف حجاب!) در گوشه گوشه دانشگاهها به اتفاقی عادی بدل شده! از دفاتر انجمنهای ضداسلامی (که شعبات نهضت آزادی و جبهه مشارکت در دانشگاههایند) که دختر و پسر به شیوه مهمانی های شبانه فرنگی در آنها به اختلاط و خنده های مستانه و در یک کلمه «فساد» مشغولند تا محوطه ها و کلاس ها و…!”
گزارش نویس یالثارات اضافه کرده بود: “راستی حاضرید به صورتی سرزده یک نگاهی به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران یا دفاتر انجمنهای ضداسلامی و باشگاه و غذاخواری مرکزی دانشگاه تهران بیندازید؟ به نظر شما یک جوان خانواده دار و محجوب و با حیا پس از چند سال حضور در این فضای مسموم و فاسد میتواند (مانند لحظه ورود به دانشگاه)سالم و محجوب و با حیا باقی بماند؟ آیا این وضعیت فاجعه بار نسبتی با جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی دارد؟ آیا شمایی که شاهد دفاع مقدس و شهادتها و زحمات سالهای ابتدای انقلاب بوده اید چنین وضعیت شیطانی و سرشار از عفونت گناه و شهوت را میپسندید؟ ” نویسنده از وزیر علوم پرسیده بود: “آزادی و گسترش روز افزون کنسرتهای مختلط و آکنده از گناه (مانند آن چه در ایام شهادت حضرت صدیقه طاهرهسلاماللهعلیها در دانشگاه کاشان روی داد)و حمایت وزارت علوم از برپایی چنین کنسرتهایی و صدور اجازه برای برقراری ارودهای تفریحی مختلط(!)(در قالب صدور بخشنامه و….) در دانشگاهها از نظر شما چه معنایی دارد؟آیا شما میتوانید نتیجه برپایی اردوهای مختلط دردانشگاهها را بیان کنید؟”
سایت انصار حزب الله در خبری دیگر که سوم فروردین منتشر شد، از حضور “دختران بیحجاب” در دانشگاه تهران خبر داد. این سایت نوشت: “یکی از نهادهای فرهنگی - مذهبی دانشگاه تهران که وظیف ترویج دیانت در دانشگاه را برعهده دارد در یکی از شاهکارهای فرهنگیاش تابلوی بزرگی در مقابل در ورودی دانشگاه نصب کرده با عنوان :نرم باش! آن هم در دانشگاهی که دختران بیحجاب با دامنهای کوتاه و شلوارکهای چسبان تسخیرش کرده و بدون ساز و موسیقی مشغول حرکات موزوناند!”
نویسنده گزارش اضافه کرده بود: “وقتی یک نهاد که فلسفه وجودیاش دفاع از شریعت و دیانت در دانشگاه است بی اعتنا به وضعیت افتضاح حجاب و عفاف در دانشگاه خودش را با اقداماتی مثل تابلوی «نرم باش!» مشغول کرده، دیگر از مسئولین شبهمشارکتی دانشگاه تهران در مقابله قانونی با مفاسد شایع در دانشگاه چه توقعی می توان داشت؟”
اعتراض به آنچه که وضعیت نامناسب فرهنگی خوانده میشود، تنها از سوی گروههای غیر رسمی نیست. در ماههای گذشته بیشترین اعتراضها در این زمینه از سوی نمایندگان مجلس و نمایندگان آیتالله خامنهای در شهرستانها صورت گرفته است و گروههای فشار در واقع زمینهساز این اعتراضها بودهاند. دهها کنسرت موسیقی که در ماههای گذشته لغو شد تنها نمونهای از قدرتنمایی تدروها در زمینههای فرهنگی بوده است. اعتراضها به وضعیت فرهنگی زمینههای متنوعی را شامل میشود که از دانشگاهها تا قهوهخانهها را نیز دربر میگیرد.
چند روز پیش آیت الله محمود رجبی قائم مقام موسسه آموزشی، پژوهشی “امام خمینی” که وابسته به آیتالله مصباح یزدی است، طی گفتگویی اشتغال زنان در کافی شاپها را “نمونه بارز هجمه دشمن علیه عفت زن مسلمان” دانسته و گفته بود: “اشتغال زنان در کافی شاپها و قهوههای سنتی و تبلیغ برای اشتغال بانوان در این محیط ها نمونه ای از تهاجم فرهنگی است. این فضا زمینهای مطلوب برای عمق بخشی به توطئههای دشمنان است و اشتغال در این محیطها زیبنده زنان عفیف و متدین جامعه اسلامی نیست.”
اما ماجرای اصلی در زمینه رقابتهای فرهنگی را غلامعلی حداد عادل در یکی از گفتگوهای نوروزی امسال بیان کرده است.
رئیس سابق مجلس و از متحدان امروز گروه پایداری طی گفتگویی که با مجله پنجره انجام داده، درباره وضعیت فرهنگی کشور گفته است: “این گلهای که رهبری از رفتار فرهنگی دولتها کردهاند، به تمایل عدهای برای کوتاه آمدن از ارزشهای دینی و رایآوری بازمیگردد. عدهای فکر میکنند برای خرید رای جماعتی از مردم، بهتر است که خط قرمزهای فرهنگی را زیر پا بگذارند. یعنی محاسبه سیاسی میکنند. میخواهند به قول خودشان در فرهنگ سخت نگیرند، تا مردم در آینده به آنها رای دهند. این موضوع، منشأ این اشکال است. عدهای بهسمت جماعتی میروند که این خط قرمزهای مطلوب نظام را دوست ندارند. به این جمعیت امتیاز میدهند تا آنها رای خود را به این امتیازدهندگان بدهند. اگر ما خط قرمزهای ارزشی و دینی را رعایت کنیم، قطعا عدهای ناراضی خواهند بود ولی در مجموع اکثریت ملت این خط قرمزها را قبول خواهند داشت.”
او اضافه کرده است: “اگر امام (ره) توانستند این انقلاب را به پیروزی برسانند، به این دلیل بود که مردم به پاکی و اعتقاد امام ایمان داشتند. امروز هم اعتمادی که مردم به رهبری دارند، سرمایه بزرگ این نظام است. هر جریان سیاسی هم اگر طالب موفقیت است، بهجای اینکه ارزشهای فرهنگی و دینی را حراج کند، بهتر است صداقت و پاکی خود را مراقبت کند تا مردم به او اعتماد کنند. این درست است نه این روشی که عدهای در پیش گرفتهاند!”