مهرداد شیبانی
سال مسیحی خونین تمام شد. ترور بی نظیر بوتو که از مادر تبار به ایران می برد ونخستین زنی بود که در یک کشور مسلمان نخست وزیر شد، خبر ازآینده ای هولناک داد که درانتظار منطقه است.
سال نوی مسیحی مثل همیشه با زمستان ایران رسید. اکبر رادی نویسنده ای که همواره باگلسرخ آهسته می رفت خاموش شدتا شعر جاودانه اخوان ثالث باز بر لب ها جاری شود:
ـ زمستان است
ـ هوا بس ناجوانمردانه سرد است
زمستانی که برای بخش بزرگی از ایران بی سابقه است. بر اثر درایت دولت “ امام زمانی” کشور فسقلی ترکمنستا ن شیر های گاز صادراتی خود بروی ایران رابست و فرستاده دولت را هم دست خالی پس فرستاد. ترکمن ها خیلی رک و راست گفتند که قیمت گاز رادو برابر کرده اند. معلوم نیست علی کردان که سال های دراز مسئول مالی تلویزیون بود و بعد ناگهان معاون وزیر نفت شد، از بالای بندر ترکمن خودمان که رد می شد، خبرش کردند که ماموران دولت مهروزری یک ماهیگیر جوان را به قتل رسانده اند و بامردم معترض درگیر شده اند یانه.
اما حتما از بالای دریای خزر که می گذشت از این سخنان گهر بار و “ملی” وزیر محترم خارجه ـ منوچهر متکی ـ با خبر شد که حداکثر سهم ایران را از دریای خزر11 و خرده ای درصد دانست و فرمایش فرمود: “دشمنان می گویند: سهم ایران از دریای خزر 50 درصد است.” و متاسفانه نشانی این دشمنان را نداد که ملت ایران از “دوستانی” مانند آقای متکی به دامان آنهابیاویزد تا بلکه ثروت ملی اینطور به باد یغما نرود. آن هم درست در روزهائی که زمزمه ”اروند رود” هم بگوش می رسد و با اینکه سخن جلال طالبانی کمی تعدیل و اندکی تکذیب می شود، زمینه بحث را باز می گذارد. دکتر ابراهیم یزدی در مقاله روشنگرش در روزنامه اعتماد جنبه های حقوقی این زمزمه خطرناک را شکافت وهشدار داد که فقط کمی تغییر خط مرزی می تواند نیروهای آمریکائی وانگلیسی را بطور قانونی به خاک ایران بیاورد.
ادعای مالکیت سه جزیره همیشه ایرانی خلیج فارس را هم اضافه کنید تا دستان دراز شده از شمال و غرب و جنوب کشور را ببینیدو برسید به بندر بوشهر که بعد از پرداخت میلیاردها دلار به روس ها “متحد طبیعی” ایران، این هفته بازهم اتمام نیروگاه اتمی به یک سال دیگر موکول شد.
سوئیس بی طرف هم به میدان آمد و به نوشته روزنامه اعتماد: “شرکت ویتولی سوئیس که بزرگ ترین تامین کننده بنزین ایران به شمار می رود، قرارداد باسابقه خود را برای تامین بنزین ایران، پایان داد. “
اینها تازه از نتایج سحری است که در راه است. تصویب قطعنامه جدید شورای امنیت هنوز در پیچ و خم مناسبات قدرت های بزرگ جهانی است که فروپاشی اقتصاد کشور را نشانه رفته است. سرگئی لاورف وزیر خارجه یکی از این قدرت ها که دستش توی جیب مردم فقیر ایران است، همین هفته گفت: “ روسیه نیازی به ادامه غنی سازی اورانیوم از سوی ایران که جامعه جهانی بر توقف آن اصرار می ورزند، نمی بیند.“
و علی اکبر ولایتی مشاور ارشد رهبری در حوزه سیاست خارجی که یکی از سرلیست های فهرست اقتدارگرایان هم هست، تاکید کرد: “چشم انداز مسئله هستهای بسیار پیچیده تر از گذشته شده است” و از دولت خواست “تلاش مضاعفی برای خروج از چالشهای هستهای” صورت دهد.
و راه حل دولتی که همه جا “دست” امام زمان را همراه دارد، افزایش واردات از پول نفت است. پولی که قرار بود سر سفره ها بیاید و حالا جیب چین و فرانسه و آلمان و از همه بدتر این “انگلیسی” ها را پر می کند.
روزنامه اعتماد خبر از جهش 53 درصدی واردات ایران از انگلیس داد. و به گزارش خبرگزاری دولتی ایسنا، روزنامه اکونومیست سال 86 رارکورددار نرخ تورم یک دهه اخیر در ایران اعلام کرد. تورمی که تاپایان سال به 19 در صد خواهد رسید.
و این علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان بود که در تریبون رسمی نماز جمعه اعلام داشت: “از اشتباهات بزرگ رژیم شاه این بود که وقتی نفت گران شد، به این فکر افتاد که با واردات ارزان و فراوان مردم را راضی کند. با این کار تولید کشور خوابید و کشور به روی صنایع مونتاژ روی آورد که این تولید نیست، بلکه باعث شد بازار ما از واردات رنگارنگ پر شود. البته شکست رژیم شاه عوامل زیادی داشت که یکی از مهمترین دلایل آن این بود”.
اینها برخی از دلایلی است که نهضت آزادی ایران در اعلامیه خود نوشت: “نظام جمهوری اسلامی ایران با شدیدترین تهدیدها و بحرانهای مختلف در بیست و نه سال گذشته روبرو است. از یک سو، دولتهای غربی و اسراییل بر آرایش نظامی و تحریمهای سیاسی و اقتصادی گستردهتری تأکید میورزند و از سوی دیگر، معضلات اقتصادی، افزایشهای مکرر و سرسامآور قیمتها، بحران بنزین و ناکارآمدی طرح سهمیهبندی ناشی از عملکرد غیر کارشناسانه دولت نهم و مجلس هفتم، فقدان توجیه اقتصادی و مالی برای فعالیتهای تولیدی، گرایش روزافزون سیاستهای پولی و اعتباری بانکها و دولت به ورود کالاهای مصرفی و رشد نابسامان نقدینگی در کشور و نیز نقض فراگیر حقوق و آزادیهای بنیادین سیاسی و اجتماعی و تمایل غیر قابل انکار دولت نهم در امنیتی کردن فضای جامعه تصویرگر وضعیت و فضایی است که کشور و ملت شریف ایران را در بر گرفته است.“
کافی است چشم انداز منطقه را هم بر تصویر داخلی افزود تا افق کمی روشن تر شود.
مصطفی تاج زاده بحث را گشود: “ اتفاق دیگری در منطقه خاورمیانه در حال روی دادن است که میتوان از آن به عنوان یک تهدید بزرگ و یک فرصت تاریخی برای ملتها یاد کرد و آن لبنانیزه شدن کشورها یکی پس از دیگری است. در این مدل، انتخاب نهایی میان گزینههای «جنگ داخلی» و «دموکراسی» است. به این معنا که همچنان که در لبنان به علت تنوع دینی، قومی و جمعیتی امکان اعمال استبداد فردی ـ گروهی وجود ندارد، بنابراین گروههای مختلف دینی و سیاسی یا باید یک همزیستی آرام و مسالمتآمیز و بدون جنگ داخلی را انتخاب کنند یا شاهد جنگ همه علیه همه باشند. وضعیت لبنان اکنون دیگر منحصر به فرد نیست و این مدل در حال تکثیر شدن است. امروز در عراق، افغانستان، فلسطین، ترکیه و حتی پاکستان مردم میان این دو گزینه باید یکی را انتخاب کنند. طبیعی است که دموکراسی مشارکتی و سهیم شدن همگان در قدرت، گزینه کمهزینه و پرفایده است و بازی برد ـ برد محسوب میشود. در حالی که انحصارطلبی و تمامیتخواهی حاکمان و تلاش برای حذف رقبا در این کشورها بازی باخت ـ باخت است. در حقیقت به علت توازن قوا ناشی از بیداری و تشکلیابی هویتهای متفاوت در منطقه یا باید جنگ داخلی را به نظاره نشست یا باید همه به نوعی تفاهم و سهیم شدن در حکومت دست یابند و این یعنی گذار از جنگ و هرج و مرج به دموکراسی.“
الهه کولائی رییس کمیسیون سیاست خارجی جبهه مشارکت نظر تاج زاده را کامل کرد: “اجرای سیاست خارجی عملگرای روسیه و حضور آمریکا در منطقه با تز دموکراسی، زمینههای شکلگیری دموکراسی را تهدید کرده و زمینه را برای جریانهای رادیکال بیشتر از آنچه تقلیل دهد، افزایش داده است.“
و دکتر “ابراهیم متقی” استاد دانشگاه تهران به درستی شرایط منطقه را با ایران پیوند زد: “تاکنون توانستهایم فضای سیاسی داخلی خود را از فضای خشونتآمیز منطقهای دور نگه داریم، اما اگر چند سال دیگر در این فضا به سر ببریم، منطق رفتار سیاسی در ایران متأثر از این فضا خواهد شد.”
برخی ناظران سیاسی هم معتقدند: “مجموعه شواهد نشان می دهد که «بوتو» پیش قربانی حوادث آینده در منطقه و به ویژه در ایران شد.همانگونه که احمد شاه مسعود پیش قربانی حکومت طالبان در افغانستان و اشغال این کشور توسط امریکا شد. با این محاسبه، می توان ترور خانم بوتو را زنگ خطر دیگری برای ایران ارزیابی کرد. تعارفات دیپلماتیک بوش و مشرف و دیگران، در حد تعارفات ارزش و اعتبار دارند و نه بیشتر. منطقه روز به روز چهره ای نظامی تر و جنگی تر به خود می گیرد.”
و پاسخ کسی که او را بعنوان رئیس جمهور برکشیده اند، برای غلبه بر این خطرات هولناک که ایران را تهدید می کند، تعطیل مرکز گفت وگوی تمدن هاست، تاکید بر ادامه طرح عفاف که این هفته مردم شیراز را هم به تقابل بانقاب پوشان مجری این طرح کشاند. و منبع الهام همه این سیاست های ویرانساز این سخنانی است که محموداحمدی نژاد در جمع حجاج در عربستان سعودی گفت و در نشریات ایرانی انعکاس بسیار کم رنگی داشت: “هر چه هست، در اتصال و ارتباط با این کاروان است. کاروانی که امروز کاروانسالارش مولامان حضرت مهدی (عج) است….. حج بدون امام چه مفهومی دارد؟ حجی که با نام و یاد امام نباشد، چه دارد؟ اصلاً کسی که متصل و منتظر و پیوسته به امام نباشد، چه بهرهای از حقیقت برده است؟ آقا سیاستمدار است. در دنیا سیاست به چند؟ دو زار نمیارزد. خوب تحلیل میکند، خب تحلیل می کند. اصلاً کسی که در این مسیر نباشد و متصل و منتظر نباشد، هر جایی که میخواهد، باشد. مثل حادثه عاشوراست. نقطه اوج است. کسی که دعوت را شنید و لبیک نگفت، دیگر مهم نیست در کجا باشد؛ در حال طواف خانه خدا یا در میکده و عشرتکده باشد، هیچ فرقی ندارد. مگر خدا به این طوافها نیاز دارد؟.…خدمت بعضی از آقایان علما جلسهای بود، عرض کردم اصلاً در این دوران مأموریتی جز دعوت به امام وجود ندارد. اصلاً برپایی جمهوری اسلامی و نظام ولایت، بالاترین فریاد و دعوت به امام است. بعضی از ما فکر میکنیم که امام در یک نقطه دور و در انزوا مشغول به کار خود هستند، زمان را سپری میکنند تا روزی بیاید تا امامت امام آغاز شود. به دنیا نگاه کنید، بعضی فکر میکنند حوادث اتفاقی است یا حاصل کار کسی دیگر است. به شما میخواهم بگویم که خدا شاهد است ما روزانه، مدیریت امام را در عرصه جهانی میبینیم… خدا شاهد است در این نبرد سنگین، همه یک طرف ایستادهاند و ملت ایران، تنها، در یک طرف. روزهایی میشد که از زمین و زمان برای ما طرح میآوردند که آقا شرایط خیلی بحرانی است. همه راهها بن بست است، خطر است، تحریم است، جنگ است. خدمت دوستانمان عرض میکردم نگران نباشید. مگر میشود خدا ما را در بن بست بگذارد؟ مگر میشود مولایمان ما را تنها بگذارد؟ و بعد، از جایی که فکرش را نمیکردیم، درها باز میشدند و قبل از ما، یک دستی امور را تدبیر میکرد و میبرد جلو.…چه کسی تدبیر و مدیریت کرد این صحنه را؟ خیلی ناسپاسی است انسان این صحنهها را ببیند و به حساب خود و گروهی و فلان شخصیت بگذارد. این عین ناشکری است که انسان دست تدبیر مولایش را ببیند و تشکر نکند. الان در دنیا هر جایی که میرویم، این دست را میبینیم. “
سال نوی مسیحی آغاز شده است، و با اینهمه در نورو شادی و آتش بازی. سایت “ایران امروز” نوشت: “ساکنان کره خاکی با آتشبازی، کنسرتها و جشنهای بزرگ در میادین شهرها به استقبال سال ۲۰۰۸ رفتند. برلینیها برای ساعاتی تصور میکردند بزرگترین جشن خیابانی را در استقبال از سال ۲۰۰۸ در دروازه «براندنبورگ» برپا کردهاند، اما وقتی ساعت تحویل سال به آن سوی اقیانوس و به برزیل رسید، جشن سال نو ساکنان شهر «کوپاکابانا» بزرگترین بود. در «ریودوژانیرو» چهار میلیون نفر در جشن ماراتن دو در کنار ساحل شرکت داشتند. در کوپاکابانا، یکی از متروپلهای برزیل دو میلیون نفر در یک جا جمع شده بودند. آتشبازی در این شهر بسیار گستردهتر از برلین بود. در مراسم زیبای آتشبازی، آسمان شهر بیش از ۲۳ دقیقه با رنگهای مختلف نورباران شد. خیابانها برای عبور و مرور خودروها بسته بود و مردم در گرمای ۳۵ درجه، تنگ هم در حال شادمانی بودند. در ساعت تحویل سال، همزمان با آغاز نورافشانی، آشنا و غریبه، همدیگر را در آغوش گرفته و میبوسیدند. تا سه ساعت پس از تحویل سال، دهها هزار نفر در طول سواحل مشهور آتلانتیک در کوپاکابانا در جنب و جوش و پایکوبی بودند.”
در سالی که شرق درخون بی نظیر بوتو به جنبش درآمد و جهان در طلوع سال نو، صدام حسین نخستین و ایران دومین واژه پر جست وجو در سایت یاهو بودند. زنی نیمه ایرانی که در آتش تعصب سوخت ودیکتاتوری که نامش تمام سال همراه ایران بود. آیا این ها نشانه های فردای ایران است؟ سرزمین ما عراق یا پاکستان خواهد شد؟
نه. نه. ما هم در کنار میلیونها انسان بهاررا جشن خواهیم گرفت و آزادانه در میهن خود به پیشواز سال نو خواهیم رفت.