هنوز هیاهوی تصمیم جنجالی دولت مبنی بر انصراف از ادغام دو ساله دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه علوم پزشکی ایران، فروکش نکرده که حوزه آموزش عالی دولت دهم برگ دیگری رو کرد. این بار ظرفیت پذیرش در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف را صفر کردهاند؛ اقدامی که شاید بتوان آن را انحلال محترمانه نامید. اما این تصمیم که همزمان با انتشار دو نامه بدون امضا و منتسب به بسیج دانشجویی گرفته شده با اعتراض شدید دهها استاد، دانشجو و کارشناس آموزش عالی مواجه شده است. نامههای بدون امضا از “ ترویج تفکر جدایی دین از علم و سیاست” و “ترویج استفاده از مدلهای غربی برای اداره امور نظام اسلامی” شکایت داشتند؛ دیدگاهی که به نظر میرسد مدیران وزارت علوم هم با آنها هم داستان اند و به همین دلیل در مقابل اعتراضات، فعلا طرف بسیج دانشجویی را گرفتهاند.
تبعات انتقادات تلویزیونی مسعود نیلی
“علوم انسانی و اجتماعی در این دانشکده تک بعدی ترویج میشود.” این مهمترین اعتراضی است که وزارت علوم به رییس دانشگاه صنعتی شریف منتقل کرده. رضا روستا آزاد، رییس دانشگاه با بیان این مطلب چند روز پیش خبر داده بود که “سال گذشته هم همین بحث مطرح شد و با مذاکره مشکل حل شد و توانستیم دانشجو پذیرش کنیم، اکنون هم درحال مذاکره هستیم.” اینک اما گویا مذاکرهها هنوز به جایی نرسیده است.
سال ۸۹ هم زمزمههای انحلال دانشکده اقتصاد شریف قوت گرفته بود و آن موقع عنوان شد که وزارت علوم با حضور یک دانشکده علوم انسانی در دانشگاه علوم ریاضی و فنی موافق نیست. اما چون این موضوع منحصر به دانشگاه شریف نبود، چندان راه به جایی نبرد. حالا امسال پای دو نامه در میان است.
ابتدا نامهای با امضای مبهم “جمعی از فعالین دانشجویی و فرهنگی دانشگاه شریف” خطاب به وزیر علوم منتشر شد که در آن ضمن درخشان نامیدن مدیریت کامران دانشجو و تقدیر از ورود “گزارههای ارزشی اسلامی وارد کالبد غرب زده آموزش عالی” این دانشکده را به “سیاسیبازی” متهم میکرد.
در توصیف دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف نوشته شده بود: “ارتباط نه چندان پنهان اساتید این دانشکده با جریانهای سیاسی خارج از دانشگاه و به طور مشخص حزب کارگزاران سازندگی به گونهای است که کاملا این واقعیت آشکار است که «توسعه و پیادهسازی اصول اقتصاد مدرن مبتنی بر محوریت بازار آزاد» هدف اصلی جریان دانشگاهی و سیاسی مذکور است. ای کاش این جریان حزبی سیاسی که در دل آکادمیکترین دانشگاه کشور لانه کرده است، از نظر علمی و آکادمیک چنان سابقه درخشانی داشت که می توانستیم به آن جنبه دل خوش کنیم. حتی با معیارهای خود این دوستان که دل در گرو مقالات و رویکردهای خاص علوم انسانی غربی دارند، تعداد مقالات بین المللی کل این دانشکده از تعداد انگشتان یک دست فراتر نمی رود و این امر باعث شده که در چند سال اخیر اکثرشان با مشکل ارتقا و تبدیل وضعیت مواجه بودهاند.”
همچنین ادعا شده بود که “این جریان در جذب اعضای هیات علمی و اساتید دانشکده آنقدر بسته و سیاسی و غیر منطقی عمل می کند که هیچ انسان منصفی حاضر به دفاع از عملکرد آنان نیست و نمونه های فراوانی از رد کردن اساتیدی که از نظر علمی بالاتر خود آنان هستند وجود دارد.”
کمی بعدتر نویسندگان نامه حرف دلشان را شفافتر میزنند و به رییس سابق دانشکده، دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان برجسته منتقد دولت اشاره و به حضور او در یک برنامه تلویزیونی و “بیسابقهترین تخریبها علیه تمام دستاوردهای اقتصادی هشت ساله دولت” اعتراض میکنند. و در تکمیل استدلالات خود مینویسند: “سئوال اینجاست که چرا شبکه ماهوارهای مبتذل و بهایی من و تو گزارش ویژهای در دفاع از این جریان و تقبیح تصمیم وزارت علوم تهیه می کند؟ شبکه بی بی سی نیز به صورت مفصلتر به همین نقش آفرینی میپردازد. مگر چه اتفاقی افتاده است که تمام رسانه های ضد انقلاب در حمایت از جریان فوق بسیج شده اند؟ در داخل نیز رسانه های وابسته به کارگزاران شروع به حمایت از جریان فوق نموده اند.”
نامه دوم ساختاری تحلیلیتر داشت و در جواب انتقادات به بیامضا بودن نامه اول این بار پای نامه نوشته بودند: “جمعی از دانش آموختگان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف”.
در این نامه مواردی مانند “ترویج تفکر جدایی دین از علم و سیاست”، “ترویج استفاده از مدلهای غربی برای اداره امور نظام اسلامی”، “ترسیم اقتصاد آزاد مبتنی بر نفع فردی به عنوان نظام مطلوب بشر”، “مخالفت رسمی و غیررسمی با مواضع جمهوری اسلامی ترسیم شده به وسیله مقام معظم رهبری در حوزههای داخل علی الخصوص بین الملل نظیر مبارزه با استکبار جهانی” به عنوان نقطه ضعف این دانشکده معرفی شده بود.
توضیحاتی مانند اینکه “در ترویج یک جامعه باز و لیبرال، آنها ابایی ندارند که بعضا در کلاسهای درس و عمدتا در جلسات خصوصی و حتی در برخی اسناد کلان استراتژیکی که تدوین کردهاند این نکته را مطرح کنند که ایستادن در برابر دنیا و استکبار غرب راهی غلط است و ما تا با جامعه جهانی هم پیوندی برقرار نکنیم وضع کشور هر روز بدتر از دیروز خواهد شد.” هم عنوان شده و یا اینکه نوشتهاند: “بی توجهی به شعائر دینی، باعث شده که وضعیت فرهنگی دانشکده و روابط دختر و پسر در آن از پارکهای سطح شهر نیز مبتذلتر باشد. نحوه آرایش و پوشش دانشجویان در وهله ورود برای هر فرد جدیدی چنان زننده است که لحظهای به فکر فرو میرود که آیا اینجا یک دانشکده تحصیلات تکمیلی است. دانشکده نه تنها توجهی به این مسائل ندارد، بلکه شاید از چنین وضعیتی احساس خرسندی نیز میکند. این فرهنگ در بدنه منشیها و کارمندان دانشکده نیز کم و بیش مشهود است.”
پاسخ به نامهنویسان بدون نام
دکتر علینقی مشایخی، بنیانگذار دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف در گفتوگو با روزنامه آرمان قصد نویسندگان ناشناس این نامهها را مغشوش کردن اذهان و اختلال در مسیر پیشرفت کشور میداند و میگوید: “چه بسا این نویسندگان با این کار قصد ضربه زدن به ساختار کشور را دارند. اگر اینها حرفی جدی برای گفتن داشتند، هویتشان را پنهان نمیکردند و بدون ترس مسائلشان را مطرح میکردند تا به آنها جواب داده شود. در حالی که با این نوع عملکرد واضح است که منظوری جز آشفته کردن فضای دانشگاهی و بر هم زدن نظم ندارند. در مقابل آن، ما امضای ۲۰۰۰ دانشجوی لیسانس که از دانشکده ما واحد اختیاری میگیرند، امضای ۱۵۰۰ نفر از فارغالتحصیلان با ذکر اسم و مشخصات و همینطور اساتید داخل و خارج از کشور و خبرگان این حوزه را داریم که همگی از دانشکده اقتصاد حمایت میکنند.”
او اضافه میکند: “وزارت علوم هم عاقل است. وقتی منشا این نامه مجهول است و نویسندگان آن نامشخصاند، توجه کردن به حرفهایشان بی مورد است. این طور نیست که هر نامهای که به دستشان میرسد را جدی بگیرند. خوشبختانه آنها هم این نامه را بیاهمیت تلقی کردهاند و از این بابت مشکلی نیست.”
اما گویا خود دانشگاه از مسایلی خبر دارد که این نامهها را جدی گرفته و پاسخ داده است. در پاسخ دانشگاه آمده است: “یکی از تهمتهایی که در این مدت به دانشکده مدیریت و نحوه ارائه دروس آن به میان آمده، بحث غربگرایی است. این ذهنیت هنوز وجود دارد که امروزی بودن با غربگرایی یا غربزدگی مترادف است. چرا مدرن بودن و امروزی بودن را در فناوری و علوم میطلبیم و اسم آن را غرب گرایی نمیگذاریم، ولی مدیریت و اقتصاد را اولا که علم نمیدانیم و ثانیا فراگیری این ابزار رقابت را با توجه به شرایط امروز جهان برنمیتابیم. آیا به روز بودن و دانش جهانی داشتن در این علوم، غیر از آن است که رشد و توسعه اقتصادی و به تبع آن توسعه پایدار را برای جمهوری اسلامی ایران به همراه خواهد داشت؟”
۲۳۱ استاد دانشگاه، روزنامه نگار، دانشجو و فعال بخش خصوصی هم ترجیح دادهاند تا پیش از قطعی شدن تصمیم وزارت علوم و غیرقابل بازگشت بودن عدم پذیرش دانشجو در این دانشکده، دست به کار شوند و با انتشار نامهای اعتراض کنند.
در این نامه دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف “یکی از پیشتازان تعلیم و تربیت مدیران شایسته و کارآمد و کارشناسان دانشمند و آگاه” معرفی شده و آمده است: “کدام نگاه غیرکارشناسی و نامنصفانه باعث چنین تصمیمی شده است؟ به سزای کدامین خطا باید این نهاد را مجازات کرد؟ عدهای می گویند رقابتهای سازمانی، برخی میگویند علائق سیاسی، حتی گروهی ادعا میکنند که دانشگاهی صنعتی نباید کرسی اقتصاد و مدیریت داشته باشد، آیا نباید در دلسوزی این مجریان شک کنیم؟ آیا اسیر زنجیرهای اداری بودن، مترادف نوآوری و صفشکنی در فرآیند توسعه شده است؟ آیا قرار است چنین تصمیماتی به بلندنظری دولتمردانی که آنها را اجرا میکنند گواهی دهند؟”
در پای این نامه امضای استادانی مانند سید علی اکبر مهدویان (همکار دکتر مجتهدی در راهاندازی دانشگاه و اولین رئیس بخش آموزش در دانشگاه صنعتی شریف)، دکترهادی صالحی اصفهانی (استاد اقتصاد دانشگاه ایلینوی)، دکتر بهرام ظهیراعظمی (رئیس انجمن فارغالتحصیلان و دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف (SUTA))، دکتر علی دادپی (مدرس اقتصاد دانشگاه کلایتون)، دکتر زهرا کریمی (مدرس اقتصاد دانشگاه مازندران)، دکتر مجید فراهانی (مدرس انستیتو نفت و گاز دانشکده فنی دانشگاه تهران)، اکبر ترکان (مشاور “مرکز تحقیقات استراتژیک”)، دکتر فریدون هژبری (استاد دانشکده شیمی و رئیس سابق انجمن دانشگاه صنعتی شریف (SUTA)، دکتر فریدون خجبری (معاون علمی سابق دانشگاه صنعتی شریف)؛ دکتر مجتبی لشکربلوکی (مدرس مدیریت دانشگاه امیرکبیر)؛ دکتر کاوه مجلسی (مدرس اقتصاد دانشگاه “لوند” سوئد)؛ دکتر حامد قدوسی (محقق پسادکترای اقتصاد مالی در دانشگاه MIT)؛ دکتر داود اردبیلی (رئیس سابق دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه شریف)؛ دکتر حجت قندی (مدرس سابق اقتصاد در دانشگاه واشنگتن اند لی)؛ دکتر هژیر رحمانداد (مدرس مدیریت دانشگاه ویرجینیاتک و دکترای مدیریت از دانشگاه MIT)؛ دکتر نیوشا حسینی چیمه (مدرس مدیریت در دانشگاه ایالتی نیویورک)؛ دکتر کیارش بازرگان (مدرس دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه مینهسوتا)؛ دکتر رامین فرجاد (دانشآموخته دکترای برق دانشگاه “استنفورد”)؛ امیر رضا محسن زاده کرمانی (استادیار اقتصاد دانشگاه “برکلی”) به چشم میخورد.
نامه با این عبارت به پایان میرسد: “بگذارید امروز هشدار بدهیم و یادآور شویم که کشورهایی که تقدیرشان است که بر سرنوشتشان فرمان برانند، نه با محدودسازی مدرسهها و دانشگاههایشان این تقدیر را مقدر کردهاند نه به دست کسانی که تصمیمهای نسنجیدهای از این دست را اتخاذ می کنند. بگذارید امروز یادآور شویم میشود کاری کرد که حسرت و آه در پی نداشته باشد…”