انتشار خبر “فرار” پیمان عارفی، از سوی چند سایت تازه تاسیس وابسته به طیف نیروهای اعتدال گرا، واکنش خانواده زندانیان سیاسی و روزنامه نگاران مستقل و اصلاح طلب را در پی داشته است؛خبری که گفته می شود به دلیل ارتباط این سایت ها با نهاد های امنیتی، با هدف جلوگیری از حضور پیمان عارفی در مراسم تدفین مادر و همسرش انجام شده است.
سایت های “حاشیه” و “انصاف نیوز”، وابسته به اصلاح طلبان و دولت سایت هایی بودند که برای نخستین بار خبر متواری شدن این زندانی سیاسی داغدیده را منتشر کردند؛ خبری که صحت نداشته و آنطور که در ویدیوی منتشر شده توسط دوستان پیمان عارفی شرح داده شده، چیزی جز ربایش او از سوی ماموران اطلاعاتی و امنیتی با هدف جلوگیری از حضورش در مراسم تدفین نبوده. این دو سایت خبری اما که مدعی بودند خبر خود را از “منابع موثق” دریافت کرده اند، توضیحی در مورد این ماجرا نداده اند.
در خبر این دو سایت، پیمان عارفی “زندانی امنیتی” معرفی شده و آمده بود: “پیمان عارفی، زندانی امنیتی که همسر و مادر او در مسیر ملاقات در تصادف جاده ای کشته شدند، پس از مرخصی زندان مسجد سلیمان برای شرکت در مراسم خاکسپاری، در میانه ی راه فرار کرد”.
سایت های مزبور ساعتی پس از انتشار این خبر و پس از آنکه عکس پیمان عارفی در منزل اش در تهران منتشر شد، عنوان خبر خود را چنین تغییر دادند: “تغییر تصمیم پیمان عارفی برای فرار از زندان”.
خبر کذب سایت های “حاشیه” و “انصاف نیوز” بلافاصله در سایت های امنیتی شناخته شده ای همچون “بولتن نیوز”، “مشرق”، “رجانیوز” و “جوان آنلاین” بازتاب یافت و آنها خبر از “فرار یک تروریست از زندان به اعتراف سایت های اصلاح طلب” خبر دادند.
با بالا گرفتن اعتراض روزنامه نگاران و خانواده های زندانیان سیاسی به این دو سایت، روزبه کریمی، سردبیر سایت حاشیه، در توضیح دلایل انتشار این خبر کذب چنین نوشت: “شاید برخی بپرسند چرا سایت «حاشیه»، به سرعت این خبر پراکندند و چرا برای چهرهای که در گرفتاری سیاسی و ایضا عزای خانوادگی گرفتار است، فضای بدتری ساخت؟ جز «حاشیه» که سایت اینترنتی هفتهنامه «حاشیهمتن» است، پایگاههای خبری دیگری هم مستقلا، به انتشار این خبر پرداختند و بهسبب حوزه نفوذ و بازدید گستردهتر، دوسه پایگاه مزبور، صدها بار بیش از ما در انتشار این خبر موثر بودند. اشتباه نکنید، ما از اصل خبررسانی شرمنده نیستیم. اما واقعا چرا حاشیه نباید خبر «احتمال» فرار یک زندانی سیاسی و امنیتی را منتشر میکرد؟ کار رسانه و مطبوعات، خبررسانی است. ما دیروز هم نوشتیم که به استناد استاتوس خبری دوتن از زندانیان سیاسی پیشین که تاکنون سابقه کارهای نامعقول نداشتهاند و رابطه نسبتا نزدیکی با عارفی برقرار کرده بودند، از «احتمال» فرار عارفی خبر میدهیم. برای محکمکاری هم تصویر استاتوس و کامنتهای مربوط را هم ذکر کردیم. ولی نه در متن خبر، و نه در ساعات بعد، علیرغم اطلاعاتی که به ما داده شد، هرگز از قطعیت فرار ننوشتیم. خندهدار است؛ از یک رسانه میپرسند چرا خبررسانی کردی؟ چرا خبررسانی نکنیم؟ دوستانی در فیسبوک، خبری را در معرض عموم قرار دادند و ما نیز بهعنوان بنگاهی خبری آن را با ذکر منبع نقل کردیم. همه تفاسیر و تعابیری که از احتمال فرار عارفی به دست داده شد، به «حاشیه» ربطی ندارد. خبر تولید میشود تا اولا دیگران باخبر شوند و در وهلههای بعدی ازجمله تفسیر شود. کار مطبوعات، کار تعجیل در کسب و انتقال اخبار است. کاش بتوان فراموش کرد که مطبوعات نمایشگاه «کله»ها یا گنجینه مقالات تر و تمیز نخبگان است. رسانه، از واقعیات گزارش میکند و خبر میرساند. اگر خبر ندهد، باید یخهاش را گرفت. اصل این است: رسانهایجماعت خوف نکنند اگر خبر دهند، فلان و بهمان میشود. بلکه باید نگران باشیم که مبادا از سرعت کاروان خبر جا بمانیم”.
روزبه کریمی افزوده است: “پس خانمها و آقایانی که، یکشبه، رگ غیرت سیاسی و انسانیشان متورم شد و ما را به چوب «وظیفه سیاسی روز» و شلاق «وضعیت روحی و روانی» این یا آن عزیز نواختند، ما را ببخشند؛ ما گزارشگریم و در حیطه خبررسانی، فعال سیاسی نیستیم؛ خصوصا بهسلک و سیاق آنها! ما خبر را از فیسبوک نقل کردیم. از استاتوسهایی که دسترسیاش برای عموم آزاد بود و از صفحات عزیزانی که حرفهایی از این دست که میزنند، حتما جدی گرفته میشود. باور بیاوریم به آغاز فصل فیسبوک! وقتی فیسبوک، توییتر و شبکههای اجتماعی ریز و درشت دیگر، محل رصد تجاری، سیاسی و فرهنگیاند، چرا محتویاتشان نباید مضمون و منبع خبر باشد؟ ما برای اصل خبررسانی عذرخواهی نمیکنیم؛ هیچ خبرنگاری عذرخواهی نمیکند ولی نقصانها و غفلتها را توضیح میدهیم و تبیین میکنیم. امروز هم، مطابق سنتی حرفهای و معتبر، بهدنبال تکذیب خانوادگی و دوستانه احتمالات و گمانهزنیها، توضیحی را بهضمیمه خبر بازگشت عارفی به خانهاش، منتشر کردیم. با خوانندگان و مخاطبانمان نیز وعده کردیم در گزینش برخی منابع، تجدیدنظر و در اعتماد به باقی منابع در شبکههای اجتماعی دقیقتر باشیم… کاش فعالان سیاسی و پهلوانان پهنه سیاست، هم بهقاعده عمل کنند!”.
سایت انصاف نیوز نیز به قلم علی اصغر شفیعیان، سردبیر این سایت،نوشته است: “منبع خبر، فعالانی سیاسی بودند که یکی از آنها ساعاتی بعد عکسی دو نفره با پیمان عارفی منتشر کرد که عینا بازنشر شد. دیگر فعال سیاسی نیز ساعاتی بعد، «خبر صریح» خود را «تحلیل» خواند. بنابر این، خبر اول و خبر دوم از یک منبع منتشر شده و اعتبار هر دو به یک اندازه است. پس از انتشار عکس، در زیر همان خبر و نیز در خبری جداگانه، عکس به همراه توضیح آن منتشر شد. یکی از اصول اخلاقی اطلاع رسانی، تغییر ندادن تیتر و متن خبر منتشر شده است؛ اگر خبری نیاز به «توضیح»، «تکمیل» یا «تکذیب» داشته باشد، حتما باید در خبری مجزا منتشر شود و یا در زیر آن خبر - بدون تغییر در خود خبر - درج شود تا مخاطب بتواند به آنچه در رسانه ای مشاهده کرده، اعتماد کند. متاسفانه در مورد خبر فرار، تعدادی از رسانه ها خبرهای جداگانه ای را به گزارش منابع خود منتشر کرده بودند اما پس از انتشار آن عکس، اصل خبر را تغییر داده و از زیر بار مسوولیت شانه خالی کردند”.
توضیحات این دو سایت نه تنها خانواده زندانیان سیاسی و روزنامه نگاران را قانع نکرد، بلکه منجر به افشای برخی از حواشی پشت پرده این دو سایت شد.
درهمین راستا صبا آذرپیک، خبرنگار روزنامه اعتماد در صفحه فیس بوک اش درباره این دو سایت خبری و ارتباطات امنیتی آنها نوشت که این دو سایت از سوی “مصطفی پور محمدی”، از قاضیان کشتار ۶۷ و از متهمان پرونده قتل های زنجیره ای، تغذیه مالی می شوند؛ ادعایی که با تایید روزبه کریمی و فواد شمس از خبرنگاران سایت حاشیه همراه بود و آنها تایید کردند سایتی که به نام حمایت از اصلاح طلبی راه اندازی شده با بودجه شخص “مصطفی پورمحمدی” اداره می شود.
خبرنگار اعتماد در مطلب خود در خصوص ارتباطات امنیتی این سایت ها نوشته است: “معاونت فرهنگی یک نهاد «امنیتی» طبق سناریویی تدوینی در سال ۸۹ تصمیم می گیرد که یکسری سایت های خبری قارچ گونه را در فضای وب راه اندازی کند. تجربه منفی رجانیوز و جهان نیوز، سبب می شود این پیشنهاد پذیرفته شود که از نیروهای اصلاح طلب برای این سایت ها استفاده شود. طراحی مدیریت این سایت ها این گونه مدون می شود که سایت ها باید در ظاهر تابو شکنی های خبری کنند. حتی اگر لازم هست برخی خطوط قرمز را هم بشکنند تا بتوانند در فضای مجازی مخاطب پیدا کنند. حتی در دوره ای به طور بسیار ملموس اخبار سبز و اولترا اجتماعی هم راهی این سایت ها می شود. پیشنهاد کار به برخی خبرنگارهای اصلاح طلب داده می شود که نمی پذیرند. برعکس برخی خبرنگارهای تازه کار در رسانه های اصلاح طلب دعوت به کار می شوند. حتی در پلان بعدی برخلاف بسیاری از رسانه ها به خبرنگارهای تازه کار این رسانه ها اجازه داده می شود که در روزنامه های اصلاح طلب هم کار کنند. این در ظاهر یک امتیاز روشنفکرانه! محسوب می شد در حالی که عملا به دنبال هویت سازی برای اسامی بودند که در سایت هایشان مشغول به کار شده بودند. حتی در چند روزنامه اصلاح طلب این نیروهای جوان و بی خبر از اینکه در کجا و توسط چه گروهی مورد کاربرد قرار گرفته اند، اقدام به گرفتن برخی ضمیمه ها و ویژه نامه های روزنامه های برند اصلاح طلبانه می کنند . بدین ترتیب تحریریه جوان و تازه کار امضاهایی در روزنامه های اصلاح طلب پیدا می کنند. باز هم تحریریه اکثرا بی خبر از پشت ماجرا. تمام این سایت ها در ظاهر توسط افرادی مدیریت می شدند که در سال ۸۸ و بعد از آن با برخی حواشی سیاسی از بین خبرنگاران اصلاح طلب رانده شده بودند. سوء استفاده ابزاری از کینه این افراد از روزنامه نگاری اصلاح طلبانه هم آتش این تنور را گرم تر می کند. البته در این بین چند سایت سریع تر از موعد با نشان دادن برخی خطوط بلد می شوند و مشخص می شود که مثلا منابع مالی سایت حاشیه (پورمحمدی ) و عصر خبر( نهاد اط.س) است. البته بعد از آنکه سایت های منسوب به مصطفی پورمحمدی با بهانه انتخاباتی بودن، توجیه می شوند سایت های آن نهاد و هم چنین رقیبش در فضای امنیتی که میخواست عقب نماند هوشیارنه تر وارد کار شدند. انصاف، حاشیه ، عصر امروز ، صراط ، محرمانه نیوز، عصر خبر، بولتن، مشرق و …از جمله این سایت ها هستند. برخی از این اسامی مثل بولتن و مشرق در ماه های اول منش راست را پیاده کردند و سریع با تندروری ، کوپن را سوزاندند. اما برخی دیگر با نرمش و احتیاط بیشتر؛ هر کدام دوره ای، دست امنیتی بودن شان رو شد. تا امروز که نوبت انصاف و حاشیه رسیده و باید دید قارچ های جدید چه خواهند بود در ماه های آتی”.
انتشار منابع مالی این دو سایت خبری در حالی صورت می گیرد که هفته گذشته اسامی روزنامه هایی هم که از سعید مرتضوی پول گرفته بودند منتشر شد. گفتنی اینکه روزنامه اعتماد نیز یکی از همین روزنامه ها بود.
به نوشته سایت آفتاب، یک عضو هیات تحقیق و تفحص در اینباره گفته بود: “آقای مرتضوی زمانی که رئیس سازمان تامین اجتماعی بودند، با پرداخت مبالغ کلان برخی رسانهها را آلوده کردند. رسانههایی که خط خبری مناظره آقای مرتضوی با اعضای کمیته تحقیق و تفحص را پیگیری میکنند، به دنبال بیرون کشیدن وی از زیر بار فشار افکار عمومی هستند وگرنه تخلفات آقای مرتضوی مسلم است و وی نه در مناظره که در دادگاه باید پاسخگو باشد. مدیران برخی از این روزنامهها نگران این هستند که با افشای ابعاد و جزئیات بیشتر پرونده تامین اجتماعی مشخص شود که چه مبالغ کلانی از آقای مرتضوی گرفتهاند. آن هم زمانی که رسانههای منتقد به لحاظ مالی و سیاسی تحت فشار بودند، این روزنامهها در ظاهر با برند منتقد فعال بودند اما در خفا مبالغ آنچنانی دریافت میکردند”.
وی اسامی این روزنامه ها را چنین اعلام کرده بود: “اعتماد، آفتاب یزد، ابتکار، سیاست روز، هدف و اقتصاد، کسب و کار، گل، جام جم و حسبان”.