هنربندان

نویسنده

” هنر بندان” بر وزن “ هنرمندان” نام صفحه تازه “هنر روز” است ؛  وویژه کلیه کسانی که هنر را نه د رخدمت مردم، بلکه بندی برای هماغوشی با دیکتاتوری سیا ه حاکم بر ایران انگاشته اند.

نگاه طنز آمیز به آنان که خلاف سخن ناصر خسرو کنند که قرنها پیش گفت:

آغوش گشائی افتخاری!

علیرضا رضائی‏

 


“علیرضا افتخاری مهیاری” در روز دهم فروردین (بعضیها هم می‌گویند شب بود) سال 1337 در اصفهان بدنیا آمد . گفته می‌شود در زمان تولدش کلاغ ها به تقلید از بلبلان آواز می‌خواندند و از همانجا پدرش آرزو کرد که علیرضا در آینده فضانورد بشود . وی در کودکی به آموزش ویولن پرداخت و فوراً به آن علاقمند شد، جوری که حداقل بیست جور صدا فقط با آرشه ویولن درمی‌آورد . در شرح حال او گفته‌اند تمام کسانیکه بعداً به “آقای رئیس جمهور” علاقمند شدند همه‌شان  از بچگی خیلی به ویولن زدن علاقه داشته‌اند و این علاقه از اینور تا بیت رهبری از آنور تا شورای نگهبان و خیلی جاهای دیگر هم قابل رویت است . حتی گفته می‌شود در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گاهی تفننی ویولن می‌زنند .همچنین آورده‌اند که علاقمندان به احمدی‌نژاد کلاً به هر چیزی که بشود با آن بقیه را کتک زد هم خیلی علاقه دارند . از آرشه ویولن بگیر تا باتوم . می بیند که افتخاری بعداً همینجوری یک شبه بیخود و بی‌جهت به “آقای رئیس جمهور” علاقمند نشده است .‏‏

وی در 14 سالگی به فراگیری ردیف‌های موسیقی سنتی پرداخت که بعداً حسب اینکه کی چقدر پول بدهد در موسیقی‌های پاپی که از روی موسیقی سنتی دیگران اجرا کرد خیلی به کارش آمد ولی آنموقعها چون هنوز سنش کم بود و موسیقی جازنتی اختراع نشده بود استعداد او شکوفا نشد .

 در سال 1357 در آزمون باربد نفر اول شد . اینکه این اتفاق حالا چرا درست سال 57 افتاده را کسی نمی‌داند ولی به احتمال حتی بیشتر از خیلی زیاد همینجوری اتفاقی بوده و هیچ ربطی به علاقمندی ایشان به “آقای رئیس جمهور” ندارد . افتخاری از همان سال اقدام به تولید سابقه کار برای خودش کرد و در حالی که در سایت او نوشته شده “از سال 1360 نزد استاد دادبه به ادامه آموزش موسیقی پرداخت” سه سانت اینطرفتر سابقه فعالیت “از سال 57 تا اکنون” ذکر شده است . این نکته هیچ جای خنده خوشحالی ندارد بلکه ما بقیه‌ی علاقمندان به “آقای رئیس جمهور” را هم دیده‌ایم ، همه همینطوری بوده اند و “سابقه” کارشان برمی گردد به بیست سال قبل از اینکه وزیر شده باشند ؛ و همگی هم در همان زمان که دانشجوی ترم اول قالپاق سازی واحد علی آباد کوتوله بودند در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران نیز تدریس می کرده‌اند . با این اوصاف احتمال می‌رود ایشان دکترای موسیقی را هم از آکسفوردی جائی گرفته باشد ولی برای اینکه ریا نشود صدایش را درنمی‌آورد .

 افتخاری ظرف مدت کوتاهی توانست به تنهائی تمام آهنگهائی که قبلاً خوانندگان مطرح و به نام سنتی ایران خوانده بودند را بخواند و یک سبک جدید در موسیقی سنتی پایه بگذارد بنام غرغره . در مورد بازخوانی‌های او نظرات شنوندگان البته متفاوت است لیکن برخی گفته‌اند “حیف وقت” برخی گفته‌اند “حیف گوش” برخی هم گفتند “حیف نون” !‏

علیرضا افتخاری حدود یک ماه پیش در مراسم روز خبرنگار -آنهائی‌شان که هنوز زندان نرفته‌اند- و این مراسم خیلی به او ربط داشت حضور یافت و همانجا احمدی‌نژاد را چنان در آغوش گرفت که انگار جد و آبادش را بعد از سی سال در بخش کچومثقال اصفهان دیده باشد . وی در همان لحظه روح انگیز عرفانی درحالیکه اشک شوق بهش جمع شده بود به “آقای رئیس جمهور” گفت آی لاو یو و همزمان آهنگ تایتانیک فضای معنوی خاصی به سالن بخشید . با دیدن این صحنه حاضرین در سالن بخاطر این پیوند میمون اشکها ریختند و غایبین در سالن هم که توسط همان “آقای رئیس جمهور” بجای سالن در زندان بودند، بعد از شنیدن خبر این آغوش‌گشائی اشک در چشمانشان حلقه زد . افتخاری سه دقیقه بعد از این آغوش‌فشانی برای ابد از چشم تمام ملت ایران افتاد و خودش هم یک هفته صبر کرد ولی از آنجا که دید یارو را مفتی بغل کرده، هر کاری هم می کند ،هیچی گیرش نمی‌آید گفت “آقای رئیس جمهور” حالا که اینجوری شد دیگه دوستت ندارم . وی بعداً نمی دانم کی را تهدید کرد که می‌رود فرانسه و همزمان شور و اشتیاق عجیبی بین ایرانیان مقیم فرانسه براه افتاد که آخ جووووون ! گفته می‌شود ایرانیان مقیم فرانسه ویژه برنامه‌های خاصی برای او در پاریس در نظر گرفته بودند اندازه هشت‌تا کنسرت موسیقی سنتی. لیکن افتخاری بعداً در مصاحبه با یک خبرگزاری وابسته به سپاه که عین کیهان هرچی می‌گوید همه از دم راست است، حرفش را قورت داد و گفت:” آخه فرانسه هم شد جا ؟” وی برای برگرداندن آبروی رفته یک هفته بعد در دفاع از استاد شجریان حرفهائی زد که همه تا شنیدند گفتند برو بابا تو چی میگی این وسط خواننده‌ی ساندیسی ؟ وی هنوز زنده است !‏‏‏