روز ۳۱ ژوئیه یک روزنامهنگار مهم ایرانی در توئیتر اعلام کرد: “مادر صبا به توئیتر پیوسته است.” اکرم محمدی، مادر صبا آذرپیک، به تازگی درباره ۶۵ روز زندانی شدن دخترش در مکانی نامعلوم مصاحبه کرده است. افراد ناشناسی صبا آذرپیک را روز ۲۸ مه دستگیر کردند.
چند ساعت بعد در حساب توئیتر منتسب به او این پیام فرستاده شد: “آقای روحانی شما قول دادید که بچههای ما دیگر بخاطر نوشتن مقاله دستگیر نمیشوند… پس چه شد؟”
یک سال پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری در ۴ اوت ۲۰۱۳، آزادی روزنامهنگاران و مطبوعات در وضعیت مبهمی است. صبا آذرپیک یکی از قربانیان فضای خشن امنیتی در کشور است.
وقتی روحانی به قدرت رسید، امیدهایی ایجاد شد که تغییراتی هرچند کند صورت خواهد گرفت. بخشی از آن بخاطر بازشدن ظاهری فضای مطبوعات بود. خود او بارها اشاره کرده است که طرفدار فضای باز برای مطبوعات است. تعداد فزایندهای از ایرانیها از جمله رهبران این کشور مثل روحانی، رهبر ایران آیتالله خامنهای و محمد جواد ظریف، وزیر خارجه، به شبکههای اجتماعی توئیتر، فیسبوک و یوتیوب پیوستهاند که کمی مضحک است، چراکه این سایتها در ایران فیلتر شده اند.
تعداد خبرنگاران خارجی بیشتر شد. روزنامههای داخلی با مقامات دولتی آمریکا مصاحبه کردند و روزنامهنگاران ایرانی توانستند از طریق فیسبوک و توئیتر با همکاران خود در کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنند. به نظر میرسد که تعداد کمتری روزنامهنگار دستگیر شدهاند، خصوصا در شش ماه نخست ریاستجمهوری روحانی. حتی اعضای کابینه هم در مورد مسئله سانسور دولتی حرف میزنند.
حالا به نظر میرسد این ماه عسل تمام شده است.
نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در ماههای اخیر روزنامهنگاران و فعالان رسانههای اجتماعی را به سختی هدف قرار دادهاند و دادگاههای انقلاب حکمهای شدیدی علیه آنها صادر میکنند.
مادر صباآذرپیک معتقد است دخترش تحت بازجوییهای سخت است که بخشی از آن بخاطر گزارشهای او از حمله نگهبانان به زندانیان سیاسی در زندان اوین در ماه آوریل است.
آذرپیک یکی از دهها روزنامهنگاری است که از ماه مه بخاطر انجام شغلشان به زندان فراخوانده یا دستگیر شدهاند. این فهرست شامل جیسون رضائیان، خبرنگار واشنگتن پست در تهران و همسرش یگانه صالحی که برای روزنامهای در امارات کار میکند، میشود. اطلاعات کمی در مورد دلیل بازداشت، مکان نگهداری و نحوه رفتار با آنها وجود دارد.
وضعیت برای فعالان شبکههای اجتماعی نیز بهتر از این نیست. روز ۳۱ ژوئیه سهام نیوز گزارش داد که مقامات، هفت فعال شبکههای اجتماعی را در شهر مشهد دستگیر کردهاند. حدود یک ماه پیش، دادگاه انقلاب تهران، هشت کاربر فیسبوک را بخاطر انتقاد و توهین به مقامات دولتی و ارزشهای مذهبی مجموعا به ۱۲۷ سال زندان محکوم کرد. پس از آن هفت نفر بخاطر شرکت در یک ویدئوی یوتیوب که آنها را در حال رقص با آهنگی به نام “شادی” نشان میداد دستگیر شدند. آنها پس از اعتراف تلویزیونی آزاد شدند. حسن روحانی در یک حمایت بیسابقه توئیت کرد که “شادی حق مردم ماست. نباید در مورد رفتارهایی که از شادی نشات میگیرد زیاد سختگیری کنیم.”
در بعضی از زمینهها وضعیت حقوق بشر حتی بدتر هم شده است. تعداد اعدامها، از جمله کسانی که در هنگام ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشتند و همچنین مجازاتهای غیرانسانی نظیر شلاق و قطع عضو با آهنگ وحشتآوری ادامه دارد. وضعیت اقلیتهای مذهبی نیز تغییری نکرده است.
دلایل بسیاری برای ادامه بحران حقوق بشر در ایران وجود دارد. یکی از آنها این است که دولت روحانی تصمیم گرفت سرمایه سیاسی خود را صرف توافق هستهای با آمریکا و قدرتهای دیگر جهانی کند. دلیل دیگر این است که بسیاری از نهادی مرتبط نظیر نیروهای اطلاعاتی و امنیتی خارج از کنترل رئیسجمهور و گماشتگانش است و بصورت دلبخواه عمل میکنند.
دستگیریهای اخیر میتواند نشاندهنده کشمکش شدید قدرت در پشت صحنه سیاست ایران بین رئیسجمهور و اصلاحطلبان علیه تندروهای بخش امنیتی و اطلاعاتی باشد.
واقعیت این است که روحانی بالاترین مقام انتخابی در ایران است. او با وعدههای بسیار به قدرت رسید و قول داد قانون اساسی را اجرا کند. او و اعضای کابینهاش باید مسئول باشند. تا وقتیکه روحانی با قدرت بیشتری علیه موارد نقض حقوق بشر که به نام دولت او در کشور انجام میشود حرف نزند، مادران ایرانی بیشتری مانند محمدی از او خواهند پرسید: پس چه شد؟
منبع: فارین پالسی - 4 اوت