“زوج های جوان بهتر است دوره ای درباره آموزه های دینی ببینند”. این گفته حجت الاسلام طاهری در گفت و گو با خبرگزاری فارس است. وی که سخنگوی فرهنگی مجلس شورای اسلامی است در واکاوی علت طلاق گفت: ازدواج هایی منجر به طلاق میشوند که آشنایی در خیابان صورت گرفته است و زن و شوهر نگاه دینی به ازدواج ندارند و شرط موفقیت طرح تعالی خانواده کاهش سن ازدواج است.
حجت الاسلام طاهری در حالی از کاهش سن ازدواج سخن میگوید که هم اکنون در قوانین ایران محدودیت سنی آنچنان که باید برای ازدواج وجود ندارد و ازدواج در هر سنی ممکن است. ازدواج کودکان هم در سنت و هم در قانون ایران وجود دارد. منتها ازدواج دختر کمتر از ۱۳ ساله و پسر کمتر از ۱۵ سال “منوط به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح است”. ازدواج قبل از بلوغ (۹ سال قمری در دختران و ۱۵ سال قمری در پسران) توسط ولی کودک (پدر و جد پدری) انجام میشود و تشخیص دادگاه نیز کاملا از عرف منطقه تاثیر میگیرد.
به این ترتیب مشخص نیست که منظور این نماینده مجلس از کاهش سن ازدواج بیش از آنچه در قانون آمده چیست. بر اساس حقوق بین الملل، ازدواج کودکان، ازدواج اجباری و نوعی از بردگی به حساب می آید. این قوانین ازدواج کودکان را ممنوع اعلام کرده است، با این وجود سال گذشته حداقل ۱۱۹۱ دختر زیر ۱۱ سال و ۹۳۸۹۱ دختر ۱۰ تا ۱۴ ساله ازدواج کرده اند.
ازدواجی که سال جاری و همزمان با اولین روز جهانی دختر بچه ها گروهی از کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل، سنت ازدواج اجباری را تقبیح کردند و آنرا نقض بهره برداری دختر بچه ها از حق سلامت و حق آموزش و برخورداری از حق عدم تبعیض و آزادی از خشونت فیزیکی، روانی و جنسی دانستند.
این نماینده مجلس که سخنگوی فرهنگی مجلس است در حالی از ازدواج زود سخن میگوید که کارشناسان بهداشتی معتقدند، یکی از چهار علل اساسی مرگ و میر مادران؛ ازدواج های قبل از وقت است و بسیاری از آمارهای مربوط به فرار و خودکشی در میان چنین دخترانی است که در کودکی رخت عروسی بر تن میکنند تا با لباس سپید به خانه بخت و با کفن هم به گور روند. آمار نشان میدهد تجربه طلاق در این بازه ی سنی برای دختران در مقایسه با دو سال ۸۵ و ۹۰ نیز حاوی نکات قابل اعتنایی است. در سال ۹۰، ۹۶۱ طلاق و در سال ۸۵، ۶۳۸طلاق برای دختران این گروه سنی ثبت شده است؛ یعنی حدود ۳۵ درصد افزایش.
در همین حال مهر امسال، یک روز پس از آغاز سال تحصیلی در مدارس، مجلس ایران ماده ۲ لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست را طوری تصویب کرد که ازدواج با فرزند خوانده دختر، با اجازه دادگاه امکان پذیر شود. آنچه در این میان دارای اهمیت است سرنوشت دختران و زنان ایرانی است که به دست روحانیت سنتی ترسیم می شود. سرنوشتی که هر روز با لایحه و قانون و آیین نامه های مختلف درهاله ای از ابهام قرار میگیرد.
شهناز دختری متولد یکی از شهرهای مرزی نزدیک به هرات است. فاقد شناسنامه که عروس عمویش شده و هم اکنون در محله سر آسیاب چهار دهی کابل زندگی میکند. او هم اکنون ۱۵ ساله است و میگوید: همینکه عروس شدم مادر کلان شوهرم اجازه نداد به مکتب بروم. فامیل من فقیر بودند و از پسر کاکایم پول گرفتند. حالا هم از دیدن پدر و مادرم منع شده ام. دیر بجنبم پسر کاکایم من را لت و کوب میکند و این تنها سرنوشت من نیست. بسیاری از دوستان هم صنفی من همین سرنوشت را داشتند. صد فی صد آنها در همان دوران طفلی حامله شدند و شیر به شیره طفل آورده اند. یکی از ساکنین این شهر مرزی که ترتیب این گفت و گو را برای من داد میگوید هر روز دختران بیشتری مدرسه را ترک میکنند و عروس میشوند. عمدتا خانواده این دختران فقیر هستند و در فقر فرهنگی هم به سر میبرند و متاسفانه تلاشی هم از سوی مقامات سیاسی، اجتماعی استان برای تغییر این نگرش صورت نمی گیرد. این خانم که معلم مدرسه راهنمایی است معتقد است بعضی از ازدواج های زود به دلیل پاک دامن ماندن دختر و حفظ بکارت صورت میگیرد و اصولا در چند سال گذشته کودک همسری در این منطقه رواج پیداکرده است. متاسفانه بسیاری از دامادها یا فاصله سنی زیادی با دختر دارند و سر هوو میروند و اگر داماد جوان باشد یا فقیر است یا معتاد و بالاخره دختر به خانه پدر شوهر و مادر شوهر میرود و تحت خشونتی مضاعف قرار میگیرد.
“الهام هومین فر” – جامعه شناس و فعال حقوق زنان در این رابطه میگوید: آسیب های جسمی و فیزیولوژی، روانی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری دامن گیر این کودکان به ویژه دختر بچه هاست. دختر بچه های که باید بی جیره و مواجب هم کار کنند و به دلیل بارداری زود و یا ازدواج با مردانی که به مراتب بزرگتر از دختر بچه ها هستند، دچار عوارض جسمی و جنسی بسیاری می شوند. هر کودک متاهلی در واقع یک کودک کار است که به کار اجباری در خانه، مزرعه یا خارج از آن واداشته می شود. بنابراین همه ی عوارضی که یک کودک کار بدان دچار است، را داراست. در این بین ترک تحصیل، زایمان و عوارض ناشی از آن خود حدیث مفصلی است که مجال دیگری می طلبد. این ها عواملی هستند که باعث می شوند به سختی این کودکان از چرخه ی مصائبی که گرفتارش شده اند رهایی یابند. یک پژوهش در ایران نشان می دهد که ۶۱ درصد دخترها به دلیل ازدواج زود هنگام، ترک تحصیل کرده اند. همچنین پژوهش های جهانی و ملی نشان می دهد که این ازدواج ها عامل مهم بیماری های مقاربتی، سرطان، مرگ و میر زود هنگام، نقص عضو جنسی به صورت مادام العمر، بیماری های روحی، خشونت و خودکشی وغیره برای این کودکان است. در واقع ازدواج کودکان یک نوع خشونت و شکنجه ی همیشگی برای این کودکان به شمار می رود.
اما همانطور که قبلا اشاره شد حجت الاسلام طاهری بجای پرداختن به ریشه های اصلی طلاق در مباحث مربوط به طرح تعالی خانواده کلاس های آموزش دین و رفتار اسلامی را توصیه میکند و میگوید افرادی که طلاق می گیرند رفتار دینی ندارند و باید زوجین جوان کلاس دینی هم بگذرانند. توصیه ای که یک بار دیگر میتواند هزینه ای سنگین و بدون دلیل به بودجه های جاری تحمیل کند و هیچ تاثیری در بهبود وضعیت اجتماعی ایران نداشته باشد. در پایان ذکر یک نکته اساسی است. خشونت چهره ای کریه و زشت دارد. جامعه ای که در مقابل خشونت سکوت میکند شریک افراد و سیاستی است که خشونت را اعمال میکند.