پنجاه و هفتمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم تمام شد و باراک اوباما به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهور، برای چهار سال دیگر هم کلید کاخ سفید را پیش خودش نگهداشت. از آن طرف هم میت رامنی شکست در انتخابات را پذیرفت و در کنار طرفدارانش برای آینده کشور و موفقیت رقیبش دعا خواند. البته این دعا خواندن آمریکایی ها اصلا ربطی به انتخابات ندارد، اصلا مثل “ دمت گرم” خودمان است. توالت می روند، می گویند گاد بلس امریکا، برنده می شوند گاد بلس امریکا، بازنده می شوند گاد بلس امریکا، هواپیماشان سقوط می کند گاد بلس امریکا، مدونا خالکوبی می کند گاد بلس امریکا، روی باسن هارلی دیویدسونی ها میخ پرچ می کنند می نویسند گاد بلس امریکا. همین است که خداوند این جوری سفت و سخت نگهشان داشته. وگرنه ملت خودمان را ببینید، یکی شان می گوید مرگ بر جمهوری اسلامی، یکی شان می گوید مرگ بر خامنه ای، یکی شان می گوید مرگ بر احمدی نژاد، یکی شان هنوز بعد از 35 سال می گوید مرگ بر شاه، آن یکی بعد از شصت سال می گوید درود بر مصدق، این یکی بعد از هفتاد سال نفرین کردن تازه نیم ساعت قبل کشف کرده که رضاشاه خدمات بزرگی به یک جاهایی کرد. همین می شود که خدا اگر بخواهد هم نمی تواند ایران را حفظ کند . یعنی نمی داند کجاش را با این دعا ها و نفرین ها باید حفظ کند کجاش را از بین ببرد. بدبختی مان همین است دیگر. آن وقت می گوئیم مملکت یکپارچه ایم، دویست تا پرچم داریم، ده تا پادشاه و رئیس جمهور، سی درصد مردم دعا می کنند که خدایا ما نمی خواهیم زخمی بشویم کشور را هم نابود ما هم روش. آن یکی رسما طرفدار حمله نظامی است هر چی هم خیره می شوی به چشمش از رو نمی رود. طبیعی است که خداوند کشوری را که فاحشه هایش هم می خواهند بروند بهشت به کشوری که آخوندهایش هم می خواهندبروند جهنم ترجیح می دهد.
البته اینکه کسی بگوید “خب به ما چه ربطی دارد؟ انتخاب شد که انتخاب شد” به همان اندازه حرف درست و منطقی و معقولی است که مموتی در مورد قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران می گفت: “ اینها یک مشت کاغذ پاره بیشتر نیست، آن قدر قطعنامه علیه ما صادر کنید که قطعنامه دانتان پاره شود” و اتفاقا آنها هم خیلی به حرفش گوش دادند و آنقدر قطعنامه و تحریم و تهدید علیه ایران صادر کردند که وضع و روزمان شد همین که می بینید. وقتی می گویند دنیا تبدیل به یک دهکده جهانی شده، شوخی که نمی کنند،شعر هم نمی گویند، دقیقا منظورشان همین است که دنیا در هزاره سوم تبدیل به یک دهکده جهانی شده که هر اتفاقی درهر جایی می تواند روی سرنوشت تمام مردم دهکده تاثیر بگذارد…بگذریم، حالا وقت این حرف ها نیست.
اما حرفی که حالا وقت گفتنش هست اینکه از قدیم گفته اند :“حرف را باید شنید، چکار دارید کی دارد حرف می زند. ” اتفاقا خیلی هم خوب و درست و به جا گفته اند، حتما یک چیزی می دانستند که گفته اند. آدم نباید حرف حق را حتی اگر از دشمنش هم می شنود، قبول نکند. اما از همان قدیم این را هم گفته اند که: “ داداش شما که لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره” ، یا در تکمیل بیشترش اصرار کرده اند”شما اگر بیل زنی، قربونت همون باغچه خودت را بیل بزن” یا باز هم برای اینکه اصلا هیچ جای حرفی نمانده باشد گفته اند: “ شما خودتو تو آینه دیدی؟ چه خوشگل شدی امشب”… و خیلی چیزهای دیگر….
حالا هم خدا را شکر نه آمریکا ارث ابوی ماست، نه قرار است رئیس جمهورش برایمان کارت دعوت بفرستد، اصلا چون شما هستید و می خواهیم مشتری بشوید باز هم بیایید نوشته هایمان را بخوانید، فرض می کنیم تمام این حرف هایی هم که در خبرگزاری فارس در مورد غیر دموکراتیک بودن انتخابات آمریکا گفته اید، حرف حق است، موی لای درز مواضعتان هم نمی رود… اصلا برود، مگر ما بخیلیم. مال خودتان است، هر چیزی دوست داشتید بگذارید برود. نوش جان
اما برادر من، عزیز من، رفیق من، خبرگزاری وزین من، یک چیزی بگویید که دست کم هیچ جا نگنجید، در آن شکاف عمیق نظام بگنجد. خدا را شکر آنجا که جا زیاد دارید.
“به گزارش فارس، نحوه برگزاری انتخابات در کشورهای ونزوئلا، ایران و روسیه همواره زیر ذرهبین سیاستمداران و رسانههای غربی به ویژه آمریکا قرار داشته است. “
حالا مثلا این ونزوئلا و روسیه را چسباندید به خودتان که چی؟ راه قدس که از مسکو و کاراکاس نمی گذرد … می گذرد؟ خدا را شکر پوتین و چاوز هم که لال نیستند، من خودم دیده ام حرف می زنند… نمی زنند ؟ پس شما بی زحمت دستت را از توی جیب مردم در بیاور، بگذار روی همان کلاه خودت. بعد بگو ببینیم حرف حسابت چیست.
“از ادعای وقوع تقلب گرفته تا به حاشیه راندن گروههای معارض و مخالف همگی اتهامات بی اساسی هستند که همواره از سوی کشورهای غربی موجب شده تا افکار عمومی جهان با دید منفی به روند اجرای دموکراسی در کشورهای رقیب و دشمن بنگرند.”
بله … اینکه آقای شما نظرش به نظر یکی نزدیک تر می شود و شصت و سه درصد رای مردم را یک شبه به نامش می کند و با ماشین از روی مردم رد می شود و مردم همین طوری اشتباهی می رود کهریزک و خودشان مننژیت می گیرند و می میرند و مصرف بطری یک دفعه زیاد می شود و کاندیداهای ریاست جمهوری دوسال است کلید خانه هایشان را هر چه می گردند پیدا نمی کنند و روزنامه نگار و فعال سیاسی و عابر پیاده و وکیل و نماینده مجلس و… شب ها در زندان اوین می خوابند و … ادعای کشورهای غربی است ؟
” تنها با گذشت دقایقی از آغاز پنجاه و هفتمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با نگاهی به روند برگزاری این انتخابات متوجه میشویم برخی ویژگیهای غیردموکراتیک در آن کاملا مشهود است. ویژگیهایی که به قول «تد رال» تحلیلگر و نویسنده آمریکایی موجب میشود علت تنفر مردم جهان از سیاستهای دوگانه کاخ سفید باشد.”
حالاخودمانیم، اگر این آقای “تد رال” تحلیل گر و نویسنده، اسمش سعید حجاریان بود و به جای آمریکا در ایران بود و می گفت: “فلان چیز موجب میشود علت تنفر مردم جهان از سیاستهای دوگانه بیت رهبری باشد.“سعید عسگر چه بلایی به سر صورتش می آورد؟ همین حسین جان شریعتمداری خودمان که خیلی هم دلش برای ما تنگ شده، چی ؟ … خب، حالا این ویژگی ها را بگو، بعدا در مورد این سوال ها هم فکر کن … فکر … بلدی فکر کنی ؟ بالاخره وقتی یکی دارد در مورد دموکراسی حرف می زند، حتما فکر هم می کند…نه ؟
یک: روند ناقص دموکراسی در انتخابات آمریکا/ سیستم همه یا هیچ!
معمولا نظامهای سیاسی دموکراتیک بر پایه مشروعیت حداکثری مردم بنا شده اند به این معنا که حمایت اکثریت مردم از فرد یا حزب خاصی به معنای تفویض قدرت به وی است. بنا بر این، روند اجرای دموکراسی در انتخابات زمانی تکمیل میشود که فرد منتخب، مورد تایید جمعیت حداکثری جامعه باشد.
خب … همین جا نگهدار. ممنون داداش ، معنای تایید جمعیت حداکثری را خودمان می دانیم. یعنی یک نفر آدم که تا همین بیست سال پیش یکی بوده مثل خود ما، حالا برابر است با همه ما. برای همین هم وقتی نظرش به نظر یکی نزدیک تر می شود، یعنی همه ما باید نظرمان به نظر آن یکی نزدیک بشود، وقتی دور می شود، باید مال ما هم دوربشود. احتمالا فردا پس فردا هم که کور شد، باید ما هم کور بشویم… برو بعدی
دو: به حاشیه رانده شدن «احزاب سوم»/ نقش پول در انتخابات آمریکا
“شاید کمتر کسی باشد که نام احزاب سوم و نامزدهای مستقل در انتخابات آمریکا را شنیده باشد احزابی نظیر حزب سبز یا حزب آزادیخواه که با نامزدهای گمنام خود حضوری کمرنگ در مناظرهها و تبلیغات انتخاباتی داشتهاند.”
شما همین کلید خانه این نامزدهای ما را در انتخابات سال 88بدهید، حضور پررنگشان در مغازه ها و خیابان ها پیش کش …راستی این جبهه مشارکت اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب کارگزاران و ملی مذهبی ها و … هم سلام می رسانند. حالشان خوب است. خیالتان راحت. گفتم شایدشما چون فقط اصل را می بینید و اصولا چسبیده اید به همان اصل و خیلی اصولگرا هستید … از حاشیه ها خبر نداشته باشید، یه وقت نگران شده باشید. ضمنا سلام بنده را هم به صورت مبسوط خدمت شورای محترم نگهبان مواضع نظام و شخص نمیرالمومنین جنتی برسانید… خدای نکرده به فکر عروج ملکوتی که نیستند؟ البته خیلی ها نیستند، داریوش فروهر و پروانه فروهر و خیلی های دیگر هم نبودند. ولی چه می شود کرد، امان از دست این نیروهای خودسر که هی این احزاب سوم را دچارعروج ملکوتی می کنند، بعد هم خودشان زودمی روند حمام.
سه : قوانین رایگیری متفاوت در ایالتهای آمریکا/ مشکلات ساختاری اخذ رای
“بسیاری از کارشناسان آمریکایی هشدار داده اند سیستم رایگیری اینترنتی امنیت ندارد؛ به دلیل ضعفهای سیستم سایبری در آمریکا، خیلی از هکر ها قادر هستند نتایج انتخابات را به سود فرد یا حزب خاصی تغییر دهند.”
بله … به سود فرد یا حزب خاصی تغییر می دهند و خیلی هم کار بدی می کنند. یعنی چی تغییر می دهند؟ مگر آدم رئیس جمهورش را تغییر می دهد؟ اصلا اصل جنس همان سیستم رای گیری… ببخشید رای نویسی جمهوری اسلامی است که به سایبر مایبر و هکر مکر و این قرتی بازی ها هم نیاز ندارد. یک میلیون برگ رای را می دهد دست چهار تا بسیجی مخلص و خوش خط، می گوید تا شب همین جا بنشینید، اسم رئیس جمهورتان را رویشان بنویسید. این طوری خیلی هم قابل اعتماد تر است. هیچ تغییری هم نمی کند… بعدی
بعدی … بعدی ندارد؟ همین بود؟ خب اینکه خیلی انتخابات غیر دموکراتیکی بود. مقام معظم تیکه تیکه بشود، هر تیکه اش را یک جایی پیدا کنند اگر دروغ بگویم. خیلی غیر دموکراتیک و بی تربیت بود. پس چرا این مردم آمریکا این قدر بی بخار و تو سری خور هستند؟ نمی خواهند بیایند وسط خیابان حق شان را از دولت بگیرند؟ فقط بلدند برای جنبش وال استریت در صحنه حضور داشته باشند؟ دولت شان می خواهد برود جنگ آستین دولت را می کشند سرش، دولت می خواهد مالیات را دو درصد بالا ببرد، نه دو برابر که ما یک شبه می کنیم، دو درصد در یک سال، تمام وال استریت و منهتن و شیکاگو و بقیه می شوند جنبش اعتراض و مملکت را روی سرشان می گذارند، نه می روند زیر ماشین، نه از پشت بام پرت می شوند، نه گاز اشک آور کیلوکیلو می خورند، نه می روند کهریزک که قرار بود بسته بشود به دستور مقام معظم رهبری ولی ستار بهشتی را همان جا کشتند، خبرش را برای مادر ستار خودم ببرم، این آقای رهبر دستور کهریزک را برای عمه جانش داده بود. اینکه تعطیل شده بود چطوری هنوز مشغول تولید جسد است؟ بعد هم شما وقتی با عمه جانت تماس می گیری دستور غذای هفته بعدی که شام می روید مهمانی را بده، دستورات کهریزک را بده به صادق با آن نیشش که همیشه تا لوزالمعده اش وسط اتوبان پارک وی است.
الان وقت در صحنه بودن مردم آمریکا نیست ؟ حالا مردمش هیچ … چرا نمایندگان مجلسش تظاهرات نمی کنند؟ چرا از رئیس جمهور سوال نمی کنند؟ … راستی این سوال از رئیس جمهور بالاخره در صحن علنی مجلس شورای اسلامی کشور دموکراتیک ایران اعلام وصول شده یا نه ؟
لیاخوف؟ لیاااااااااااااااااااااااااااااخوووووووووووووووووووووووووووووووف!
باز دو دقیقه ما رفتیم آمار آمریکایی ها را بررسی کنیم شما با توپ خودت وررفتی، شما گلوله را بگذار توی توپ آماده باش ببینیم بالاخره باید راسش را بزنی یا ذیل اش را.