شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳، علی رغم مشکلات به وجود آمده، نسبت به آینده ایران و انقلاب های کشورهای عربی خوش بین است.
شیرین عبادی، وکیل و مدافع خستگی ناپذیر حقوق بشر، پس از انتخاب مجدد احمدی نژاد در سال ۲۰۰۹ مجبور به ترک کشور خود شد. اولین ایرانی دریافت کننده جایزه صلح نوبل روز گذشته به دعوت دانشکده بازرگانی در شهر لوزان حضور داشت و طی مصاحبه ای به سؤالات ما پاسخ گفت. پاسخ هایی شفاف و درعین حال شوخ طبع.
خانم عبادی قبل از هر چیز حالتون چطور است؟ زندگی تان پس از تبعید اجباری از کشور در سال ۲۰۰۹ چگونه می گذرد؟
من مدام درحال سفرم تا صدای مردم ایران را به سراسر جهان برسانم.
آیا شما هنوز با اعضای خانواده تان که در ایران بسر می برند در ارتباط هستید؟
بله، و راهی پیدا کرده ام که حکومت نتواند با آنها بدرفتاری کند. چون بی شک ایمیل های آنان به همراه تلفن شان تحت شنود و کنترل است.
دو سال پس از انتخاب مجدد احمدی نژاد، سرکوب به اوج خود رسیده. وضعیت جنبش سبز اکنون چگونه است؟
مردم بیش از پیش امیدوار و پرقدرت اند. چون که یک تفرقه و دودستگی شدید در داخل حکومت ایجاد شده است. یک رویارویی شدید نیز میان رهبر و احمدی نژاد به وجود آمده. همان طور که میان مجلس و دولت به وجود آمده. البته اشتباه نکنید. آنها برای به دست آوردن قدرت بیشتر با هم مبارزه می کنند، درحالی که مردم با کل حکومت مخالف اند.
نظرتان در مورد حمایت تهران از “بهار عرب” چیست؟
این یک حمایت لفظی و کاملاً سطحی است. زیرا حکومت نیروهای کمکی به سوریه فرستاد تا به بشاراسد برای سرکوب مردم خود کمک کند.
آینده “بهار عرب” را چگونه می بینید؟
همه کشورهای عربی به تدریج درحال آزاد کردن خود از یوغ دیکتاتورها هستند. مردمی که از ظلم و خفقان خارج می شوند، لزوماً باید مرحله ای از تنش ها را بگذرانند. ولی من بسیار خوش بین هستم و می دانم که درنهایت به دموکراسی خواهند رسید.
آیا در مورد ایران نیز همین تحلیل را دارید؟
با یک درجه کمتر. زیرا ما یک تجربه دموکراسی در سال ۱۹۷۹ قبل از اینکه خمینی قدرت را از آن خود کند داشته ایم. در ایران، مرحله گذار به دموکراسی که اکنون در کشورهای عربی با یک آنارشی همراه شده بسیار کوتاه خواهد بود، چون که مردم ایران تجربه گرانبهایی از دموکراسی خواهی دارند.
ولی آیا این مسأله در مورد ایران، به دلیل وجود یک سیستم سرکوبگر بسیار قدرتمند، مشکل تر نیست؟
بی شک مشکل تر است. سرکوب شدید خواهد بود، ولی خواسته مردم برای آزادی نیز قوی تر است. و به همین دلیل است که مقاومت مردم ادامه خواهد داشت.
آیا شما به عنوان یک ایرانی، به مانند بسیاری از هموطنان تان، معتقدید که کشورتان حق دارد به انرژی هسته ای دست پیدا کند؟
من با استفاده از انرژی هسته ای نظامی در هرکجای دنیا مخالفم، چه در ایران چه در هر کشور دیگری. در مورد جنبه صلح آمیز آن، باید بگویم که انرژی هسته ای مقوله ای ضد محیط زیست است. فوکوشیما به خوبی نشان داد چه اتفاقی ممکن است روی دهد. به علاوه اینکه ایران در یک منطقه زلزله خیز واقع شده. و من نمی فهمم چرا ایران بدترین نوع انرژی را انتخاب کرده، درحالی که می تواند به راحتی انرژی خورشیدی خود را بفروشد. من فکر می کنم به نفع ایران است که هرچه سریعتر مراکز خود را ببندد و غنی سازی اورانیوم را متوقف کند.
شما در کنفرانس روز گذشته به موضوع روابط بازرگانی با دیکتاتورها اشاره کردید. آیا این روابط را باید ممنوع کرد؟
به طور کلی من مخالف تحریم های اقتصادی هستم، چون که تأثیر آنها روی مردم است. در این راستا می توان گفت که ترویج صنعت توریسم در ایران درواقع کمک به مردم این کشور است. من با تجارت کثیف مخالفم.
به عنوان مثال؟
شرکت یوتل ست با حمایت از سانسوری که توسط حکومت جمهوری اسلامی انجام می شود، پخش برنامه های بی بی سی فارسی ازطریق ماهواره هات برد را حذف می کند، درحالی که در انتقال برنامه های ایران به مقصد خارج هیچ عکس العملی نشان نمی دهد. شرکت چینی هواوی که در ایالات متحده بسیار فعال است، تمامی برنامه های شنود تلفن همراه و کنترل ایمیل را برای ایران تأمین می کند. به این صورت است که تمامی اقدامات جنبش مخالفان “ردیابی” می شود. این یعنی تجارت کثیف.
منبع: تریبون ژنو، ۲۰ ژوئن