جوک ها و خاطره ها

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

من از وقتی یادم می آید، این آقای انصاری که مسئول دفتر آیت الله خمینی شده، شغلش همین بود. یعنی انگار که از همان روز اول یکی او را گذاشته بود توی بیت خمینی و ایشان تا مرگ و حتی تا حالا که سی سال از مرگ آیت الله می گذرد، کارش همان است. منتهی معمولا و در همه دنیا آدمهایی که چنین موقعیتی دارند، می روند به موزه و متخصص خمینی شناسی در موزه می شوند، ولی این که یک کسی باشد که همه بروند سراغش و بگویند که نظر خمینی چی بود، این یکی دیگر نوبر است.

اگر فرض کنیم که خمینی به این دلیل اهمیت داشت که ولی فقیه بود، یعنی قبول کنیم که اهمیت او در اجتهاد و فقه او بود. اجتهاد و فقاهت یعنی چی؟ یعنی اینکه آدمی که منابع اسلامی را می شناسد، با اطلاعی که از آنها دارد، بگوید که حکم اسلام در مورد زندگی امروز چیست. مثلا اگر یک دختر و پسر در فیسبوک برای همدیگر ماچ فرستادند این کارشان زنای از راه دور است، یا مثل خواندن کتب ضاله است؟

یعنی یک مجتهد به این درد می خورد که بگوید احکام دین در مورد وضعیت امروز چیست، آدمی که سی سال قبل مرده، چه حرفی دارد برای امروز بزند؟ اصلا فرض کنیم کسی معتقد به اجتهاد و فقاهت هم باشد، مجتهد مرده که به درد نمی خورد. البته یک وقت یکی می گوید که خمینی رهبر انقلاب بود. الآن هم خامنه ای رهبر انقلاب است، رهبر انقلاب که نمی تواند خودش دنباله روی رهبر قبلی باشد. البته این حرفها که زیادی جدی است و ما هم کاری به آن نداریم، ولی این حرفی که آقای حمید انصاری گفته که “از این به بعد هر کسی بخواهد خاطره ای از امام تعریف کند، باید مجوز بگیرد.” این حرف جالبی است.

حالا فرض می کنیم این اتفاق اجرا شده، و آقای هاشمی یا محسن رضایی که می خواهند فردا بروند فلانجا و سخنرانی کنند، قصد دارند خاطره هایشان را با بیت مذکور چک کنند که مولای درزش نرود. نامه می نویسند که “حجت الاسلام جناب آقای حمید انصاری! اینجانب فردا قرار است خاطره زیر را از امام راحل تعریف کنم، لطفا مجوز صادر فرمائید. امضا.” مواردی را که در ماه آینده ارائه خواهد شد، عرض می کنیم:

اکبر هاشمی رفسنجانی: “چند نفر از فرماندهان جنگ از جمله همین آقای رضایی و رحیم صفوی و مقام معظم رهبری گفتند داری میروی خدمت امام، صبر کن با هم برویم، با هم رفتیم، امام از فرماندهان گلایه داشتند که چرا مسائل جنگ را با اکبر هماهنگ نمی کنید، همه به هم نگاه کردند، آقای خامنه ای گفتند: ما هماهنگ می کنیم، امام با یک لحنی نگاه کردند و گفتند: نگوئید هماهنگ می کنیم، بگوئید هماهنگ خواهیم کرد. ضدحال زدن از صفات بارز امام بود.”

نظر بیت امام، موارد زیر اصلاح شود: اول، مقام معظم رهبری داشتند می رفتند، آن سه نفر دیگر درخواست کردند. دوم، امام به آقای هاشمی نگفت اکبر، گفت این. سوم، امام هیچ وقت نگاه به آدمها نمی کرد، به زمین نگاه می کرد. چهار، امام آیت الله خامنه ای را بغل کرد و گفت با علی آقا هماهنگ کنید کافی است. انتشار خاطره با تغییرات زیر بلامانع است. بیت امام راحل

محسن رفیقدوست: “من و حاج محسن و آقای عسگراولادی رفته بودیم خدمت امام، امام خیلی ناراحت بودند، شب قبلش صد نفر از بچه ها را در جبهه کشته بودند و امام خبرش را داشت. هر چه شوخی کردیم، امام لبخند هم نزد. من بلند شدم یک پشتک و وارو زدم، امام خندید و گفت: ورزشکاران صدر اسلام هم ورزش می کردند، هم می خندیدند، اینطور نباشد که ورزش نکند یک آدمی که پیش ما آمده.”

نظر بیت امام: اضافه شود “حاج آقا خامنه ای هم نشسته بودند آن طرف اتاق و ایشان هم لبخند ملیحی زدند، امام فرمودند این علی آقا از همه بهتر پشتک می زند، علی بزن. و آیت الله خامنه ای زدند.” با افزودن این بخش، نقل خاطره بلامانع است.

محسن رضایی: “من یک روز خدمت امام بودم، آقای میرحسین موسوی و منتظری و احمدآقا هم نشسته بودند، امام گفتند: « از آبادان چه خبر؟» من گفتم: « آقا! ما اسلحه نداریم، کاتیوشا نداریم، حتی ماسک ضد شیمیایی هم نداریم، بچه های ما می روند جلو یکی یکی کشته می شوند، ولی تا آخرین لحظه لبخند از روی لب شان محو نمی شود.» امام به من گفت: « این بچه ها را تنها نگذارید، اگر با هم باشید، دشمن هیچ غلطی نمی تواند بکند.» مثل این، و با انگشت اشاره به آقای هاشمی کردند.”

نظر بیت امام: اصلاحات زیر انجام شود “میرحسین موسوی حذف شود، منتظری بشود یک نفر دیگر، انگشت امام بخورد به هاشمی و هاشمی یک دفعه خجالت بکشد.”

مصباح یزدی: “به خاطر دارم که امام در توالت نشسته بودند، یک دفعه به خودشان گفتند، مذاکره با آمریکا مثل ماندن در این مستراح است، ادامه نده، برو بیرون و این حقیقت مذاکره با آمریکا از نگاه امام راحل بود.”

نظر بیت امام: با توجه به اینکه امام معمولا تنهایی توالت می رفتند، ما نمی توانیم این خاطره را تائید کنیم، اما امام در خردادماه سال ۱۳۵۸ که در قم ساکن بودند، در مسجد اعظم قم سه بار در روزهای نهم و یازدهم و شانزدهم به توالت تشریف بردند که حضرتعالی می توانید پشت در همان دستشویی نشسته باشید، البته دستشویی دوم مربوط به روز یازدهم برای خاطره آقای جوادی آملی رزرو شده است و شما یکی از آن دو تا را استفاده کنید.

کوچک زاده: یک روز رفته بودیم خدمت امام، آقای خامنه ای هم کنار امام ایستاده بودند، یک دفعه امام دست انداختند کمربند آیت الله خامنه ای را گرفتند و گفتند: هر کسی من مولای اویم، بعد از این علی خامنه ای مولای او خواهد بود. ما خوشحال شدیم و با سنگ تمام شیشه های خانه را شکستیم، امام فرمودند ای کاش همه شیشه خانه مرا می شکستند ولی قلب من را نمی شکستند. همین موقع آقای هاشمی وارد شد، امام ساکت شد و زیر لب گفت هیس! یعنی می خواهم بگویم چنین وضعی بود و این هاشمی آنجا هم زور می گفت. و ما اجازه نمی دهیم همان بلایی که برسر امام آوردند با رهبری تکرار کنند.

نظر بیت امام: ضمن تشکر از خاطره خوبتان، استعداد شما را در این مورد تائید می کنیم، اما برای اینکه در جریان قرار بگیرید، تعدادی خاطره تائید شده را به عنوان نمونه ارسال می کنیم. سعی کنید در همین فرم پیش بروید. خاطره ای که فرستادید، کپی رایت دارد و کپی رایت آن مربوط به علامه امینی در کتاب الغدیر است، خیلی ضایع است که این جوری منتشر شود. لطفا برای خاطره بعدی تان هماهنگ تر عمل کنید.

 

آگهی برگزاری کارگاه خاطره نویسی امام

ضمن تسلیت درگذشت جانسوز امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی یک دوره کارگاه خاطره نویسی برای علاقمندان برگزار می شود. در این کارگاه از موارد زیر به عنوان آموزش استفاده می شود:

یک، کارگاه نمایشی، همراه با انواع امام مقوایی همراه با پرفورمنس صدا و تصویری ویدئوپراجکت، در این کارگاه جلسات ملاقات حضوری دو نفره، سه نفره، هیات دولت، نمایش عمومی روح منی خمینی بت شکنی خمینی، برگزار می شود. بازسازی صحنه های غش کردن در حال دیدن امام، تاثر حضار، لحظه بهجت و سرور امام خمینی، اخم کردن امام به احمد آقا و نوشیدن جام زهر به زور توسط خواص بی بصیرت اجرا می گردد.

دو، برگزاری تاریخ نوین امام خمینی، در واقع روایت واقعی امام خمینی در سیزده جلسه آموزش داده می شود.

شرایط حضور در جلسات و دریافت گواهی خاطره

یک، داشتن حداقل شانزده سال سن در هنگام ارتحال امام( متولدین بعد از خرداد ۱۳۵۲ )

دو، گواهی پایان دوره خارج فقه، یا تائید توسط جامعه مندرسین حوزه علمیه قم، داشتن سابقه نمایندگی مجلس( غیر از دوره ششم)، داشتن درجه نظامی سپاه یا بسیج، تائیدیه از مسجد محل

سه، داشتن گواهی ترک نکردن اعتیاد یا گواهی مصرف داروهای روانگردان( انواع بنزودیازمین، آمفتامین ها) برای داشتن قدرت توهم و تخیل بالا یا گوش دادن روزانه سه ساعت به سخنرانی های مقام معظم رهبری و همچنین تماشای سریال مستهجن دائی جان ناپلئون( بدون صحنه)

چهار، دریافت نمره قبولی از صحیفه امام، با نمره بالاتر از ۱۸

پنج، نداشتن سوء پیشینه از جمله نداشتن عضویت در ساواک، مجلسین شورای ملی و سنای سابق، مجلس ششم جمهوری اسلامی، نداشتن رابطه با فتنه گران، نداشتن هر گونه ارتباط سببی و نسبی با کلیه اعضای خانواده امام خمینی تا چهار نسل بعد.

شش، نداشتن عضویت در شورای انقلاب، دولت موقت، نمایندگی امام تا قبل از سال ۱۳۶۳ مگر اینکه به تائید بیت معظم رهبری رسیده باشد.

روابط عمومی موسسه امام خمینی