دیپلماسی ناهمگون پیرامون آینده بشار اسد

نویسنده
آرش معتمد

» احمدی نژاد حمایت از مردم سوریه و صالحی طرف خامنه ای

سه روز پس از آن که رئیس دولت مستقر در اظهاراتی غیرهمسو با مواضع رهبر جمهوری اسلامی از دولت سوریه خواست تا دست به اصلاحات بزند، وزیر خارجه به انتقاد شدید از دخالت دیگر کشورها در خصوص مسائل سوریه دست زد و آن را “وقیحانه” توصیف کرد.

علی اکبر صالحی؛ روز گذشته در گفتگو با خبرگزاری مهر در انتقاد از مواضع کشورهای غربی نسبت به تحولات سوریه، به ویژه به ایالات متحده، اشاره و درخواست کاخ سفید برای کناره گیری بشار اسد را “وقیحانه” توصیف کرد. رئیس دستگاه دیپلماسی در دفاع از مهمترین متحد جمهوری اسلامی در منطقه، سوریه را کشوری “مستقل” نامید و افزود: “کنوانسیون های بین المللی میثاق های بین المللی اجازه نمی دهند که مقامات کشوری مداخله جویانه درباره کشور دیگری موضع گیری کنند از یک طرف اینها می گویند نباید در امور داخلی کشورها دخالت کرد.”

این اظهارات در حالی مطرح می شود که مقامات جمهوری اسلامی در جربان “بهار عربی” که تاکنون منجر به سرنگونی سه دیکتاتور در تونس و مصر شده و سقوط قذافی رهبر لیبی هم نزدیک است، در بی تحرک ترین و سردرگم ترین دیپلوماسی های منطقه، گاه گاهی از خیزش مردمی این کشورها، با عنوان های ساختگی “انقلاب اسلامی” و “شکست آمریکا” حمایت کرده اند. آن ها همچنین از چند ماه قبل در تبلیغات خود کار حکومت های پادشاهی منطقه – به ویژه سعودی و بحرین را – تمام شده خوانده و خواستار خلع سران این کشورها شدند. رسانه های حکومتی گاه سقوط مراکش و اردن را هم نزدیک دیده، اما اعتراضات جامعه جهانی به کشتار خونبار توسط دولت بشار اسد را “توطئه” خوانده اند. علی اکبر صالحی، در ادامه سیاست سنتی جمهوری اسلامی در آخرین واکنش خود علت انتقادات مقامات آمریکایی پیرامون سوریه را “تکبر و استکبار” دانست.

 

احمدی نژاد: سوریه دست به اصلاحات بزند

این اظهارات در حالی مطرح شد که محمود احمدی نژاد چهارشنبه گذشته در گفتگو با شبکه المنار، با اشاره به وضعیت سوریه، از دولت های منطقه توصیه کرد که “آزادی، عدالت و حق انتخاب ملت‌های خویش را به رسمیت بشناسند و با برنامه زمان‌بندی شده در مسیر تفاهم گام بردارند.”

وی همچنین نخستین مقام جمهوری اسلامی است که به صراحت از دولت بشار اسد درخواست کرد تا “اصلاحات مورد نظر” را انجام دهد.

ناظران موضع گیری محمود احمدی نژاد را متفاوت با خط مشی نظام تعیین شده رهبر جمهوری اسلامی می دانند که در ماه های گذشته در هر مناسبتی بهار اعراب را “پایان کار غرب و پیروزی بزرگ اسلام” خوانده و پیراموت تحولات سیاسی سوریه نیز همچنان تحرک مردم را “انحرافی” دانسته و گفته: “جوهره بیداری اسلامی در کشورهای منطقه، حرکت ضدصهیونیستی و ضد آمریکایی است اما در حوادث سوریه، دست آمریکا و اسرائیل آشکار است.”

این اظهارات رهبر جمهوری اسلامی در ماه تیر مطرح شد، زمانی که نزدیک به 1500 تن از شهروندان سوریه توسط ارتش سوریه در خیابان های شهرهای متعدد این کشور کشته شده بودند. آماری که پس از گذشت دو ماه و ادامه حمایت های جمهوری اسلامی از بشار اسد به بیش از 2200 تن رسیده است.

گفتنی است روزنامه های دست راستی در تهران به شدت خط آیت الله خامنه را پیرامون تحولات سوریه هستند. در صف مقدم این جراید، کیهان و جوان قرار دارند. کیهان اواخر ماه گذشته با انتشار گزارشی مردم معترض به سیاست های بشار اسد را وابسته به “القاعده و تروریست” توصیف کرد که توسط ارتش سوریه شهر به شهر “پاکسازی” می شوند. در این گزارش آمده است: “ارتش سوریه دو ماه پس از سیطره گروههای نظامی سلفی بر مراکز حساس این دو شهر وارد عمل شدند و با کشتن دهها نفر از مهاجمین مسلح ابتدا بر مجاری ورودی و مراکز حساس شهر حماه سیطره پیدا کرده و تروریست ها را مهار کردند و سپس متوجه شهر شرقی دیرالزور شدند و در حال پاکسازی این استان از عناصر تروریست تحت حمایت آمریکا و عربستان هستند.”

این روزنامه اول باری که چند کارشناس نسبت به سیاست حمایت چشم بسته از بشار هشدار داده بودند آنان را نوکران آمریکا و حقوق بگیران غرب خواند و نشریات مستقل را “زنجیره ای” نام داد.

 

سوریه کف های آب را از بین می برد

در زمانی که به گفته فعالین جهانی حقوق بشر ارتش سوریه در شهر حماه، “حمامی از خون” به راه انداخته بود، هادی محمدی به عنوان کارشناس خاورمیانه، دیدگاه خود پیرامون قتل عام شهروندان را چنین بیان کرد: “(معترضان) به سادگی همانند کف روی آب از بین رفتند و دولت سوریه نشان داد نه تنها از حقانیت و اقتدار برخوردار است بلکه توانست به خوبی انسجام خود را در درون ارتش و در درون بخش‌های مختلف سیاسی حفظ کند.”

اما در مقابل نشریات اصلاح طلب در داخل کشور می کوشند سویه دیگر تحولات سوریه را نشان دهند. برای نمونه روزنامه مردم سالاری مصاحبه با محمد علی سبحانی، ترتیب داد که در آن سفیر سابق جمهوری اسلامی در دمشق به شدت از کشتار مردم سوریه توسط رژیم بشار اسد انتقاد کرد و گفت: “بهترین راه این است که دولت ها قبل از آنکه دیر شود و انقلاب هایی بر آنها غالب شود خود به اصلاحات واقعی مبادرت ورزند.”

 

ایران و حزب الله، تنها حامیان

اخیرا صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز در انتقاد از سرکوب خشونت آمیز شهروندان سوری به مقایسه رفتار بریتانیا و سوریه در قبال اعتراضات شهروندانشان پرداخت و گفت: “می توان عملکرد پلیس و اساسا حکومت انگلستان را با ناراضیان و اغتشاش گران با عملکرد حکومت های بحرین یا سوریه مقایسه کرد. در حالی که در این کشورها حکومت با تانک و زره پوش به رویارویی با تظاهرکنندگان می رود، در انگلستان باوجود گستردگی تظاهرات و ناآرامی ها آخرین فکر حکومت آن بوده که ارتش انگلستان را به خیابان ها آورده و مردم را هدف قرار دهد.”

زیبا کلام همچنین به تازگی با انتشار مقاله ای در روزنامه آرمان، جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان را تنها حامیان دولت سوریه عنوان کرد و افزود: “اگر ایران و حزب‌الله را مستثنی نماییم صدای قوی دیگری در حمایت از دولت حاکم بر سوریه شنیده نمی‌شود. جالب است که روسیه به عنوان اهرم اصلی حمایت بین‌المللی از دمشق هم به هیچ روی از رهبران سوری دفاع نمی‌کنند بلکه همه حرفشان آن است که به سوریه زمان داده شود تا اصلاحاتی را که وعده داده‌اند اجرا کند و برای بشار اسد و ژنرال‌هایش زمان بخرد.”

 

ورود به مرز خطر

علی خرم، نماینده پیشین جمهوری اسلامی در سازمان ملل نیز که در ماه خرداد با انتشار مقاله “ شمشیر بر گردن بشار اسد” در سایت دیپلماسی ایرانی از شرایط خطیر این کشور در شورای امنیت سازمان ملل نوشته بود، اواخر مرداد ماه نیز در مقاله ای دیگر تاکید کرد: “بشار اسد هم راه معمر قذافی را در پیش گرفته است. به نظر می رسد که او هم همانند رهبر لیبی درک درستی از مسائل امروز جهان ندارد.”

در شرایطی که دیروز وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی، غرب را به نقض قوانین بین المللی در خصوص سوریه متهم کرده بود، خرم در مقاله اخیر خود دیدگاه متفاوتی را مطرح کرده بود. وی می نویسد: “یک مظهر و مصداق جنایت علیه، بشریت نقض مکرر و سیستماتیک حقوق بشر است. یعنی اگر نقض حقوق بشر در یک کشور به صورت مکرر و سیستماتیک و نه حتی به حد کشتار و بلکه در حد دستگیری، آزار و… صورت گیرد، مصداق جنایت علیه بشریت قرار می گیرد. یکی دیگر از مظاهر جنایت علیه بشریت، ژنوساید است. ژنوساید که کنوانسیون پرسابقه ای است بر این مبناست که رهبری دستور کشتار تعدادی را صادر کند. در این مورد هم در لیبی و هم در سوریه و قبلا نیز در مورد صدام این سناریو پیاده شده بود.”

وی رفتار رئیس جمهور سوریه با شهروندان خود چنین توصیف می کند: “بشار اسد از دو هفته پیش با کشتار وسیعی که انجام داده است به مرز خطر وارد شده است.”

اول هفته و درست یک روز بعد از روز قدس که تیتر اول روزنامه های دست راستی بود صادق زیباکلام در روزگار  نوشت با توجه به ظهور تدریجی رژیم های مردمی یکی پس از دیگری در جهان عرب، تکلیف آینده اسرائیل چه میشود؟ این پرسش بالاخص در ایران خیلی پررنگ است و بیشتر پاسخ به حساب می آید، چرا که روایت حکومتی در ایران از بهار عرب متفاوت از روایت های دیگر است.

این استاد دانشگاه اشاره کرده رژیم جمهوری اسلامی ایران از پشت عینک ضخیم ایدئولوژیک به بهار جهان عرب می نگرد. در حالی که پیام اصلی و جوهره و گوهره اصلی این جنبش ها آزادیخواهی، دموکراسی، انتخابات آزاد، آزادی مطبوعات، حاکمیت قانون، آزادی زندانیان سیاسی، و در یک کلام جمع کردن بساط استبداد و دیکتاتوری حاکم بر کشورهایشان است، در ایران مسوولان بیشتر دوست دارند تصور کنند این جنبش ها در اصل علیه غرب، علیه امریکا و علیه اسرائیل است.

مقاله روزگار  تاکید کرده نگاه ایدئولوژیک زده و به دور از حقیقت آنقدر نزد مسئولان ایران پررنگ و همه جانبه شده که حتی سقوط معمر قذافی را هم “درسی تاریخی و علامتی گویا از زوال غرب” تفسیر کردند. انسان باورش نمی شد که مفسر تلویزیون جمهوری اسلامی در فردای سقوط معمر قذافی در روز روشن بگوید “دومینوی سقوط رژیم های دست نشانده غرب به راه افتاده، دیروز فرعون مصر بود و امروز نوبت به دیکتاتور لیبی رسیده”. این دست تبلیغات دیروز و در سالروز راهپیمایی قدس به اوج خود رسید.

علی خرم دیپلومات سابق در سرمقاله آرمان  با اشاره به سفر امیر قطر به گمانی زنی درباره دلایل این سفر پرداخته و به نقش قطر در معضل سوریه پرداخته و نوشته در مورد سوریه باید دید ایران چه موضوعی اتخاذ می کند نه این که چه موضوعی می تواند داشته باشد

نویسنده ابراز عقیده کرده ایران باید توجه کند که اولا مردم سوریه علیه ایران نشوند، دوم این که برکناری بشار بسیار محتمل است و چون تمام پل ها را خراب کرده و از بسیاری جهات شانسی برای وی وجود ندارد. به همین جهت ممکن است حمایت از سوریه در این شرایط خطرناک و بی معنا باشد.