آغاز سال تحصیلی جدید که در چهارمین روز مهر اتفاق افتاد، بر اساس نوشته ناظران سیاه ترین و کم جنب و جوش ترین از نوع خود در تاریخ معاصر بود. روزنامه ها هر دو جناح سیاسی برخلاف سالیان گذشته هیچ یادداشت و گزارشی از نوستالژی اول مهرها، شادمانی های کودکانه ننوشتند، طراحان و طنزنویسان اما فرصت یافتند یا از مصیبت معلمان و شاگردان و مدارس و آلودگی هوا و معیشت مردم بنویسند.
جوان روزنامه سپاه پاسداران نوشته بود: اتفاقی که در اولین روز مهرماه و در شرایطی که فقط با افزایش ۲۰ درصدی ترافیک در معابر شهر تهران روبهرو بودیم، ۱۳۴ تن منواکسید کربن، هشت تن اکسید نیتروژن، ۱۶ تن ترکیبات آلی فرار، ۴۰۰ کیلوگرم دیاکسید گوگرد و ۶۴ کیلوگرم ذرات معلق وارد هوای تهران کرد.
به نوشته این روزنامه: همه عوامل دست به دست هم دادهاند تا امسال هم مثل سنوات گذشته با فرا رسیدن مهرماه و در کنار تمام شلوغیها، هوای سرد هم مزید بر علت شود و هوا را به سمت آلودهتر شدن پیش ببرد.
جوان گزارش داده: هر سال و با شروع سال تحصیلی و به تبع آن افزایش حجم ترافیک و ترددهای شهری هوای تهران به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد. بر همین اساس و بنا به اعلام سازمان کنترل ترافیک شهرداری تهران مبنی بر افزایش تردد خودروهای سواری در روز اول مهر سال جاری به میزان تقریبی ۲۰درصد در مقایسه با روز پیش از آن، آلایندهها نیز به طرز چشمگیری افزایش یافتند.
حال با درنظر گرفتن این مسئله که اولین روز بازگشایی مدارس در سال جاری با روز چهارشنبه قبل از تعطیلات مصادف شده بود، انتظار میرود در هفته دوم شروع سال تحصیلی و افزایش حجم ترافیک، بر میزان غلظت آلایندههای هوا نیز افزوده شود.
کریم ارغندهپور در آستانه اول مهر روز بازگشایی مدرسه ها و مراکز تحصیلی در مقاله ای در شرق با اشاره به این که ابتدای پاییز و هنگام بازگشایی مدارس و دانشگاهها یک فستیوال ملی گسترده است پرسیده بود آیا احساسش هم در این پهنه وسیع، همینطور شاد و برانگیزاننده است؟ و جواب داده بود: متأسفانه نه…
به نظر نویسنده دلایل این ناشادی چند تاست اول اینکه حس درس با نوعی تکلیف و الزام و ناچاری درآمیخته است. دیگر اینکه فضا و محتواهای درسی کمتر از نظر روانشناختی با طبیعت دلگرمکننده مطابقت یافته است. از طرفی بیشتر معلمان و استادان، خود با هزارویک مسئله در زندگی شخصی درگیرند در نتیجه روحیه و خلاقیت آنها در محیط کار معمولا حداکثری نیست. و محتوای درسها با واقعیتهای محیط کار در بیرون کمتر همخوان است.
مقاله شرق معتقد است که در کنار اینها، فضای خانوادهها هم برای ایجاد انگیزه شروع سال تحصیلی چندان که باید روحبخش نیست. گویی ابر و باد و ماه و خورشید و فلک، همه دستبهدست هم دادهاند که یک مناسبت برجسته و تعیینکننده در زندگی هر فردی، به یک امر معمولی - اگر نگوییم خموده و فسرده- تبدیل شود. تغییر این وضعیت، بهمنزله تغییر یک کیفیت، ساده نیست. در جامعهای که معلم، کرامت لازم را ندارد، دانش و آگاهی هم صاحب ارزش زیادی نیست. جز اینکه روش تدریس ما هم جذاب نیست.(لینک)
احمد پورنجاتی در یادداشتی در روزنامه ایران درباره آغاز سال تحصیلی پرسیده: “مهر” آغاز کدام فصل است؟ این پرسش سادهای است که لابد هر کودک تازه به سخن آمدهای بیدرنگ به آن پاسخ میدهد: پاییز! اما سالیان سال است که “مهرماه” آغاز دو فصل است: فصلی در “تقویم” گردش زمین به دور خورشید و حساب روزگار سپری شده و فصلی دیگر در “تقدیر” سرنوشت جامعه و هندسه روزگاری که رقم خواهد خورد و آفریده خواهد شد، دیر یا زود!
احمد پورنجاتی در یادداشتی در روزنامه ایران درباره آغاز سال تحصیلی پرسیده: “مهر” آغاز کدام فصل است؟ این پرسش سادهای است که لابد هر کودک تازه به سخن آمدهای بیدرنگ به آن پاسخ میدهد: پاییز!اما سالیان سال است که “مهرماه”آغاز دو فصل است: فصلی در “تقویم” گردش زمین به دور خورشید و حساب روزگار سپری شده و فصلی دیگر در “تقدیر” سرنوشت جامعه و هندسه روزگاری که رقم خواهد خورد و آفریده خواهد شد، دیر یا زود!
به نوشته رییس سابق کمیسیون فرهنگی مجلس: گمان ندارم کسی باشد، در پهنه سرزمین ایران- از شهر تا روستا، تا ژرفای تک افتادهترین کپرها و سیاه چادرهای عشایری و ایلیاتی حتی، که هر سال تأثیر “مهر” را در حال و هوای خانه و خیابان و کسب و کار و معیشت و دغدغههای درونی و احساسات بیرونیاش احساس نکرده باشد. انگیزه و هدف و رؤیا و چشمانداز پیش روی آنان که به مدرسه یا دانشگاه میروند، چیست؟ (لینک)
اما اثرگذارترین گزارش از کیهان بود. این روزنامه تندرو برای کوبیدن دولت روحانی و نشان دادن نفرت خود از گذشتن کار برجام و آغاز اجرای آن وضعیتی از کشور در آستانه پاییز توصیف کرده بود که تاکنون به وصف هیچ یک از رسانه های اوپوزیسیون نیامده. به نوشته این روزنامه
سهامداران بورس و آنها که سرمایه و هستیاشان را با درخواست و اصرار دولتمردان و شخص رئیسجمهور به بازار سرمایه آوردند، روز به روز بدتر میشود، ورشکستگی و احساس پشیمانی از اعتماد به وعدهها، تنها دستاورد کسانی است که شعارهای انتخاباتی مبنی بر استفاده از دانش و سواد متخصصان را باور کرده بودند! به جز آنها، مردم دیگری که نه در بورس سرمایهای دارند و نه در جایی دیگر، برخلاف آنچه گفته شده و برایش جشن گرفته میشود، گرانی مکرر کالاها و خدمات عمومی و دولتی را با همه وجود لمس میکنند و معلوم نیست آن همه هیاهو چه کارکردی داشته است!؟
در گزارش کیهان که همه اجزای اقتصاد و خدمات کشور سیاه توصیف شده آمده: مسکن، آرزویی که برای خیلیها دست یافتنی شده بود، به حال خود رها شد و کسی برنامهای برای خانهدار کردن مردم و دهکهای کمدرآمد ندارد! مشکل ریزگردها و خشکی دریاچه ارومیه حل نشد! فازهای مهم و حیاتی پارسجنوبی در طول دو سال گذشته تنها کمتر از نیم درصد پیشرفت داشته!
اما در همین مدت کشور موفق شد رکورد تاریخی واردات بنزین در یک روز را بشکند بانکها اما کماکان با قدرت و قوت به کار خود که دوشیدن اقتصاد بیمار جامعه است ادامه میدهند و با بکار بردن پیشرفتهترین حیلههای قانونی و در مقابل چشمانی که ظاهرا عمدا به روی هم گذاشته شده، با سود تاریخی و بینظیری که در دنیا مشابهی ندارد، یعنی با سود ۴۸ درصد به مردم نیازمند و بیچاره وام میدهند! صنایع در بدترین وضعیت ممکن نالان از کمبود نقدینگی، با سختترین مشکلات متصور دست و پنجه نرم میکنند و هیچ روزنه امیدی برایشان در نظر گرفته نمیشود!(لینک)
این تصویر که بخش هایی از جامعه شهری و روستایی را نشان می دهد که در وضعیت به شدت بد اقتصادی به سر می برند از دید اصلاح طلبان و هواداران دولت روحانی نشانه آن است که باید زودتر با دنیا آشتی کرد و از تحریم به در آمد، اما به نظر ناظران سیاسی جناح راست که در دوران احمدی نژاد و تحریم ها وضعیت خوشی را تجربه کرد با تشریح و حتی بزرگ نمایی وضعیت اقتصادی کشور قصد دارند زمینه را برای بهره برداران رقیبان خود ویران کنند. اما هر دو به هر بهانه ای تصویری را که همیشه سعی در پنهان کردن آن بود آشکار می کنند.