قدرت مبارزه مدنی

سالار پاشایی
سالار پاشایی

اعتصاب عمومی شهرهای مختلف کردستان در روز پنج شنبه گذشته و پیروزی قاطع آن در واکنش به اعدام 5 زندانی سیاسی  از جمله معلم جانباخته­ی شهیر “فرزاد کمانگر”، از بسیاری جهات تامل برانگیز است. حاکمیت نه تنها از این همبستگی وسیع اجتماعی به شدت غافلگیر شد، بلکه درست نتیجه ای برعکس آنچه به زعم خویش به عنوان هدف و نتیجه اعدامهای ناگهانی وشتابزده فعالین سیاسی کٌرد در نظر داشت، به منصه ظهور رسید. حاکمیت با نقض خشن و آشکار حقوق بشر و به مسلخ بردن جوانان کٌرد ـ خصوصاً با توجه اقلیت بودن کٌردها در جامعه ایران ـ و همچنین با اشاعه جو ارعاب و ترساندن سراسر جامعه در آستانه سالگرد تقلب بزرگ انتخاباتی،  در نظر داشت احتمال واکنشهای عظیم اجتماعی (حضور و همبستگی جنبش سبز در خیابانها)  را پیشاپیش پس بزند؛ضمن آنکه  احتمال محکوم کردن چنین عمل شنیعی از جانب دیگر اقشار، اقوام و ملیتهای ایران را امری غیر ممکن پنداشته بود.

اما آنچه در برابر چشمان متحیر همگان و پیش از همه حاکمیت عیان گشت، استقبال وسیع اجتماعی نسبت به فراخوان احزاب و  گروههای سیاسی کردستان و شکل گرفتن یک اعتصاب عمومی مسالمت آمیز بود، تاکتیکی که نوید بخش تقویت روند اتخاذ اشکال مبارزات مدنی و همگانی در برابر خشونت و ارعاب آفرینی استبداد حاکم است. بدون شک  متدها و اشکال مختلف مبارزاتی، میتوانند در شکل دادن به گفتمانی مشترک و نوعی سازماندهی اجتماعی در جامعه موثر واقع شوند. مبارزات مدنی و مسالمت آمیز و از جمله اعتصابهای عمومی، یکی از چاشنیهای قدرتمند به چالش کشیدن  وسیع اجتماعی استبداد و نوعی نافرمانی مدنی در مقابله با دستگاه سرکوب است.

حاکمان ایران همیشه کوشیده اند هزینه های مطرح نمودن خواستهای سیاسی و مطالبات مختلف مردم را به شدت بالا ببرند تاجایی که سخن راندن از این خواست ها، جرم سیاسی محسوب و در موارد بسیاری، به صدور حکم محارب ختم شده است. این واقعیت اما تاریخاً در کردستان بسیار بارز و  اِعمال ستمها به غایت مٌضاعف بوده و کماکان نیز به قوت خود باقیست.

از همین روست که در مقطع کنونی شناخت و تحلیل درست فعالین مدنی، سیاسی و  حقوق بشری از فضای سیاسی بحران زده ی ایران و همچنین بررسی چگونگی توازن قوا میان مردم و حاکمیت، امری بسیار مهم و گریز ناپذیر  است. هر سطح از استنتاجهای دقیق و  مشخص از تحلیلهای متعین سیاسی ـ اجتماعی، بهتر و روشنتر، ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی متصور نمودن تاکتیک و روشهای نیل به یک استراتژی کلان برای جنبش آزادیخواهانه و دموکراسیخواهانه سراسری را آزاد خواهد کرد.

دستاوردهای اعتصاب عمومی پنج شنبه در کردستان به مثابه شکلی قوی از مبارزات مدنی و همگرایانه را میتوان در نکات ذیل به طور اختصار بیان کرد: 1- بیشتر نمودن انسجام اقشار و طبقات  مختلف اجتماعی جامعه کردستان 2- تقویت بیشتر  پروسه گفتمان سازی مشترک؛ هم در سطح کردستان هم در رابطه با همگرایی با جنبش سبز و جبهه دموکراسیخواهی 3- تغییرتوازن قوا به نفع جبهه مبارزات مسالمت آمیز و متحدانه مردم کردستان در برابر استبداد 4- بردن حاکمیت خشن به میدان نبردی فرسایشی و فلج کننده که  این امر بدون شک برای سردمداران دستگاه توحش و سرکوب، لغزیدن به روندی خرد کننده و بازگشت ناپذیر خواهد بود.

در پایان آنچه قابل یادآوری است، موج عظیم قابل تقدیر ابراز همدردی دیگر ایرانیان داخل و خارج کشور با مردم کردستان در غم از دست دادن صادقترین جوانانشان و محکوم نمودن استبداد دینی حاکم و همچنین ایجاد یک همگرایی بی نظیر و تاریخی، به مثابه­ی یکی از نیازهای عمیق حال وآتیه سیاسی ایران است؛ روندی که باید ادامه داشته باشد.