آ رایش نیروهای سیاسی

روزبه میرابراهیمی
روزبه میرابراهیمی

po_rozbeh_mir_ebrahimi.jpg

آنچه بیش از هر چیز می تواند در تحلیل شرایط ایران به تحلیلگران (مسایل ایران) کمک کند، داشتن تصویری نزدیک به واقعیت از آرایش نیروهای سیاسی داخل ایران است. تصویری که در خارج از ایران به نظر غیر واقعی می آید. آنچه از ایران در دنیا و بخصوص در بین علاقمندان مسایل آن مشاهده می شود یا سراسر سیاه است و یا تماما سفید.

برای تحلیل مسایل ایران باید سعی کرد تصویری خاکستری از ایران و نیروهای فعال در درونش داشت. برای ارائه چنین تصویری ابتدا باید نیروهای داخلی را به سه طیف تقسیم کرد:

1- محافظه کاران ( حافظان وضع موجود)

2- اصلاح طلبان ( بهبود خواهان)

3- انقلابیون (طرفداران تغییر ساختار از راه انقلاب)

برای هر کدام از این طیف ها نیز می توان مشخصات و خصوصیت هایی را برشمرد.

1- محافظه کاران


همانگونه که از نامشان پیداست، طیفی از نیروهای سیاسی هستند که خواستار حفظ وضع موجود ساختار سیاسی حقوقی هستند. این طیف ذاتا با هر چیز نو به مخالفت بر می خیزند و واکنش نشان می دهند. این نیروها در سال های اخیر تغییر نام داده اند و نام اصولگرایان را برای خود برگزیده اند. این طیف را نیز می توان به چند بخش تقسیم کرد.

1-1- محافظه کاران سنتی:

این بخش معتقد به اسلام ناب هستند و در آرمان خود در پی تحقق هرچه زودتر حکومت اسلامی( به سبک 1400 سال پیش) هستند. این بخش در مقابل هر تغییر و نوآوری، به نام دین و شرع مقدس، به مخالفت برمی خیزند و بخشی از جامعه مذهبی ایران را به دنبال خود دارند. این بخش به هیچ وجه با قواعد جهانی و معیارهای جهانشمولی چون حقوق بشر به دلیل برخی تضادها با احکام اسلام، سازگاری نداشته و حاضر به هیچ انعطافی نیستند.( احمدی نژاد، مصباح یزدی و بخشی از نیروهای نظامی در این بخش قرار می گیرند.)

1-2- محافظه کاران نوگرا:

این بخش نیز از طرفداران اسلام ناب هستند ولی برای حفظ جمهوری اسلامی و تقویت اسلامیت ساختار نظام می کوشند.این محافظه کاران با وجود اعتقاد و ایمان به حکومت اسلامی، در شرایط کنونی کارآمدی سیستم را اولویت می دانند و معتقدند مدل کنونی جمهوری اسلامی، کامل بوده و باید بدون هیچ تغییری حفظ شود. البته در این بخش در سال های اخیر جریان های نوگرایی نیز سربرآورده که خواستار انعطاف بیشتر برای کارآمدتر کردن سیستم کنونی هستند. اما همه جریان های شامل این بخش نیز هرگونه تغییر سیستم کنونی را بر نمی تابد و خواهان حفظ وضعیت موجودند.( حامیان قالیباف، بخشی از روزنامه نگاران اصولگرا و بخشی از نیروهای نظامی شامل این بخش هستند.)

2- اصلاح طلبان

در فاصله بین محافظه کاران و انقلابیون، اصلاح طلبان قرار دارند که طیفی گسترده و دارای تفکراتی متفاوت هستند. این طیف در یک موضوع اشتراک نظر دارند و آن انتخاب راهبرد اصلاح طلبی است. وگرنه اصلاح طلبی این طیف نیز تفاوت ها و تضادهایی را داراست. اصلاح طلبان در یک تصویر کلی به دو جریان تقسیم می شوند: اصلاح طلبان جمهوری اسلامی خواه و اصلاح طلبان دموکراسی خواه. که برای هرکدام از این دسته بندی ها نیز می توان جریان هایی را متمایز کرد.

2-1- اصلاح طلبان جمهوری اسلامی خواه:

این طیف نیروهایی را شامل می شود که اصلاح طلبی را به عنوان راهبرد خود برگزیده اند اما تنها برای بهبود سیستم جمهوری اسلامی. به تعبیری این طیف معتقدند جمهوری اسلامی بهترین مدل حکومت است اما باید با تحول و اصلاح برخی روش ها و قوانین، جمهوری اسلامی واقعی را تحقق بخشید.

این طیف بیشتر به دنبال مشروطه کردن سیستم سیاسی کشور هستند و سیاست ورزی در هر شرایطی، از جمله پایه های فعالیت شان است. این طیف معتقدند که باید با تسخیر نهادهای انتخابی و گسترش آنها و تغییر قوانین غیر دموکراتیک، بین جمهوری اسلامی و مبانی دموکراسی و حقوق بشر سازگاری ایجاد کرد. این طیف با وجود آزمودن این مسیر در هشت سال گذشته، همچنان بر تکرار تجربه پیشین اصرار دارند. این طیف را نیز می توان به جریان های زیر تقسیم کرد.

2-1-1- دموکرات ها: دموکرات ها در اهداف و روش های خود تحقق دموکراسی را در اولویت قرار داده اند. در عرصه اقتصاد و اجتماع پایبند به مبانی سوسیالیسم هستند و برای حقوق بشر احترام قایل هستند. البته همه اینها را تا جایی تجویز و عمل می کنند که به چارچوب فعلی( جمهوری اسلامی) صدمه نزند و هر جا چنین تضاد یا رویارویی حادث شد، به نفع جمهوری اسلامی از کنارش می گذرند.( سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جبهه مشارکت، اعتمادملی و بخش هایی از نیروهای ملی و مذهبی شامل این بخش هستند.)

2-1-2- لیبرال ها: لیبرال ها در اهداف و روش های خود، تحقق لیبرالیسم را در اولویت قرار داده اند و در عرصه اقتصاد طرفدار اقتصاد آزاد، در اجتماع هوادار آزادی های بیشتر و در سیاست، دموکراسی را تجویز می کنند.این طیف نیز برای حقوق بشر احترام قایل هستند و در چارچوب آزادی های شرعی از آن طرفداری می کنند و البته در چالش های احتمالی نیز از چارچوب نظام جمهوری اسلامی خارج نمی شوند. (کارگزاران سازندگی، نهضت آزادی و برخی جریان های همسو شامل این توصیفات می شوند.)


2-2- اصلاح طلبان دموکراسی خواه:

این طیف نیز گستردگی فراوانی را شامل می شود و تفاوتش با اصلاح طلبان جمهوری اسلامی خواه در این است که ضمن اتخاذ روش اصلاح طلبانه، هدفشان تحقق دموکراسی بدون هیچ قید و بندی است. این طیف در مقطعی از سال های اخیر با جریان جمهوری اسلامی خواه اصلاح طلب، هم جهت بود اما در بحران های مختلف از آن طیف جدا شد و در چالش های روی داده بین جمهوری اسلامی و دموکراسی، طرف دموکراسی را گرفت. این طیف بخش وسیعی از نیروهای دموکرات در ایران را شامل می شود که در سال های اخیر تلاش خود را بر فعالیت های حقوق بشری متمرکز کرده اند. این نیروها علی رغم دشواری پیگیری حقوق بشر در داخل به لحاظ عملی و نظری فعال بوده اند.

البته در این طیف نیز همان تقسیم بندی- دموکرات ها و لیبرال ها- وجود دارد اما با این تفاوت که این بخش از نیروها همواره در تضادهای روی داده، به طرف دموکراسی و حقوق بشر رفته اند.

3- انقلابیون

این طیف نیز بخشی از نیروهای غیرفعال در داخل کشور را شامل می شود. این نیروها از ابتدا با روی کارآمدن جمهوری اسلامی مخالف بودند و انقلاب علیه سیستم برآمده از انقلاب1357 را تجویز می کردند. البته در سال های اخیر، تحولات ایران، سبب شد که بخشی از این نیروها ریزش کرده و در دایره اصلاح طلبان دموکراسی خواه قرار گیرند.

آنچه در این مقاله ارائه شد می تواند چارچوب تصویر روشن تری از آرایش نیروهای سیاسی در داخل ایران باشد که در شرایط کنونی وجود دارد.