شعارهای مطرح شده توسط نامزدهای اصلاح طلب از مجموعه نیازهای ملی و عمومی سرچشمه گرفته اند و این شعارها مبتنی بر خواست های امروز جامعه هستند. در شرایط فعلی تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ادامه مسیر را برای اغلب گروه ها و افراد با مشکلات بسیاری مواجه کرده است و از این رو است که طرح شعار تغییر وضع موجود از سوی اصلاح طلبان برای متن جامعه مطلوب جلوه می کند.
در حال حاضر گروه های زیادی از مردم از وضعیت فعلی ناامید شده اند و این از آن روست که دولت نهم شعارهایی مطرح کرده که عموماً فراتر از ظرفیت ها است و توانایی پاسخگویی به آنها را ندارد. به همین دلیل است که در این دوره کاندیداها چه از سوی اصلاح طلبان و چه از سوی محافظه کاران به طرح شعارهای حداقلی پرداخته اند و از طرح شعارهایی که فراتر از توانایی ها و ظرفیت هاست خودداری کرده اند.
نامزدها باید از وعده های ایجاد تغییرات بنیادی و اساسی دوری کنند و شعارهایی مطرح کنند که همسو با پتانسیل های اجتماعی و سیاسی جامعه باشد. به این ترتیب طرح شعار تغییر وضع موجود به عنوان یک شعار قابل تحقق که مصداق ها و مولفه های گوناگونی را می تواند دربر گیرد، از سوی اصلاح طلبان شعاری معقول و سنجیده است. حال باید بررسی کرد اصلاح طلبان از چه راهکارهایی بهتر است استفاده کنند تا این اطمینان را در متن جامعه به وجود آورند که نتیجه این برنامه ها تغییر وضعیت موجود خواهد بود.
از این رو اصلاح طلبان باید روشی مدرن را در پیش گیرند و آن عقب نشینی یکی از کاندیداها به نفع دیگری است تا بتوان به اجماع منسجمی دست یافت. این اقدام، رویدادی مطلوب و مدرن تلقی می شود که در آن صورت پیروزی قطعی از آن اصلاح طلبان خواهد بود. باید توجه داشت تفاوت عقیده کاندیداهای اصلاح طلب، تفاوت فاحشی نیست و مانند تفاوت عقیده اصلاح طلبان و اصولگرایان تلقی نمی شود. بنابراین اجماع نامزدها، روشی است که به وسیله آن می توان به نتیجه انتخابات امیدوار بود. در شرایط کنونی به دلیل محدودیت های رسانه یی، موانع سیاسی، محدودیت در برگزاری میتینگ ها و سخنرانی های سیاسی و به طور کلی مشکلات متعددی که وجود دارد، اصلاح طلبان باید با مخاطب قرار دادن مردم و رای دهندگان به صورت چهره به چهره و رو در رو و استفاده از روش های مدرن تری مانند رسانه های الکترونیک و نشریات بتوانند همه گروه ها و اقشار مختلف مردم را پوشش تبلیغاتی دهند.
به این ترتیب اصلاح طلبان می توانند در مردم و افکار عمومی که نگاه بدبینانه یی به شرایط حاضر دارند، اطمینان ایجاد کنند و با استفاده از راهکارهایی، هم به مردم، هم به مسوولان نظام این اطمینان را بدهند که برخلاف تصور و سوء تبلیغ گروهی از افراد و رسانه ها، آنها در پی ایجاد تغییرات کلان مدیریتی هستند و خواهان درهم شکستن و حذف رقیبان خود نیستند. رعایت این نکات می تواند در پیروزی اصلاح طلبان نقش موثری ایفا کند. از این رو اصلاح طلبان باید در وهله اول آن یأس و ناامیدی که جمعیت و گروه های نخبه را دربرگرفته و سپس نگاه بدبینانه لایه های بعدی جامعه را از بین ببرند. اصلاح طلبان باید نابرابری و بی عدالتی که در عرصه رسانه یی کشور به نفع جریان رقیب وجود دارد را به هر نحو ممکن به اطلاع مردم برسانند.
افکار عمومی و مردم در این زمینه قضاوت کننده خوبی به شمار می روند تا تحلیل کنند قدرت سیاسی، رسانه یی و اقتصادی در حال حاضر در دست کدام جریان است و این نابرابری ها را کدام جریان رقم زده است. به این ترتیب با اطلاع رسانی چهره به چهره و تبلیغات رو در رو اصلاح طلبان می توانند محدودیت رسانه یی و نابرابری تبلیغاتی موجود را به نفع خود رقم بزنند و این راهکار را تبدیل به برگ برنده خود کنند. به طور کلی گروه های مرجع جامعه نظیر دانشگاهیان و فرهنگیان با تحلیلی که از شرایط موجود دارند در انتخابات مشارکت می کنند، بنابراین اصلاح طلبان در ارتباط با قشر نخبه و گروه های مطلع جامعه مشکل چندانی ندارند، چرا که آنها با رصد رسانه های اینترنتی و مکتوب و پیگیری اخبار سیاسی کشور سریع تر پیام اصلاح طلبان را دریافت می کنند. بدین ترتیب اصلاح طلبان برای نقاط دورتر از شهرهای بزرگ و پایتخت نیز باید فکری بکنند تا بتوانند همه اقشار جامعه را در جریان اهداف و برنامه هایشان بگذارند.
منبع: اعتماد، دهم اردیبهشت