روزگار بر وفق مراد <روزگار> نبود تا بماند و ببیند که <جامجم> و <همشهری> با همان مجوز اجتماعی این روزها در آستانه فصل سرد انتخابات چگونه میداندار شدهاند، بیآنکه هیچ هیاتی گزارشهای داغشان از انتخابات را ورود به عرصه ممنوعه سیاسی قلمداد کند.
تنها چند روز گذشته است از روزی که روزنامه جامجم برای فزونی گرمای تنور انتخابات هیمه و هیزم بگومگوهای جریان رقیب را نشانه رفت و از نشستی که از سراسر گزارش آن هیچکس نفهمید این نشست کجا و چه وقت برگزار شده است، مایه گذاشت تا به مردم ندا دهد که اگر این اصلاحطلبان به <بهشت> روند، شهر به جهنم تبدیل خواهد شد. بدان معنی که میل و رغبت جریان اصولگرا برای حفظ و نگهداری ساختمان خیابان بهشت تهران تا آنجا وسعت یافت که این روزها تمامی منابع مطلع و غیرمطلع خویش را فعال کردهاند تا یکی خبر از اختلافهای موجود در اردوگاه اصلاحطلبان آورد و دیگری خبر از دهکده صلح و صفای اصولگرایان.
در این رهگذر روزنامه همشهری نیز به تبعیت از جامجم تیتر نخست دیروزش را به یکی از این منابعی که مشخص نیست چرا بینام و نشان باقیمانده اختصاص داد تا بگوید: یک مرکز معتبر ملی فعال در زمینه نظرسنجی طی ماه گذشته طرح سراسری افکارسنجی از شهروندان پایتخت را در مورد عملکرد 3 شهردار تهران یعنی آقایان کرباسچی، احمدینژاد و قالیباف انجام داد.
از قضا در این نظرسنجی که روزنامه تحت مدیریت شهردار قالیباف به انتشار آن کمر همت گمارده است، خود آقای شهردار در رتبه اول، احمدینژاد در رتبه دوم و کرباسچی در رتبه سوم قرار دارد. بر اساس میانگین ارزیابی شهروندان در نظرسنجی مذکور از میان یازده معیار مطرح شده، قالیباف به عنوان کارآمدترین، احمدینژاد مردمیترین و کرباسچی عمرانیترین شهردار دهه اخیر پایتخت معرفی شدهاند.
صرف نظر از آنکه چرا این مرکز <معتبر ملی فعال> در زمینه نظرسنجی، قرار دادن این همه پسوند عریض و طویل <معتبر>، <ملی> و <فعال> را به جای قرار دادن نام ساده اما واقعی خویش ترجیح داده است، شاخصهها و معیارهای مطرح شده برای ارزیابیهای ارائه شده از شهروندان تاملبرانگیز و چهبسا حیرتانگیز است. تاملبرانگیز از آن رو که شهردار <مردمی>، <کارآمد> و <عمرانی> با چه مکانیسمی در برگههای نظرسنجی تعریف شده است و حیرتانگیز از آن رو که از میان جامعه آماری 17 هزار نفره این نظرسنجی که 38 درصد از آنان دارای تحصیلات دانشگاهی نیز هستند، شهرداری که <عمرانیتر> معرفی شده رتبه سوم را کسب میکند!
لذا در نظرسنجیای که باید شاهد گرایشها و انتظارات شهروندان تهرانی از مدیریت شهری باشیم، مردم مورد نظر این مرکز معتبر ملی فعال، ابتدا شهردار عمرانی و مردمی و کارآمد را تعیین کرده و سپس از میان این سه شاخصه، شهرداری که در راستای وظیفه ذاتی خود یعنی عمران و آبادی شهر گام برداشته را در پایینترین جدول نمرهدهی خود قرار میدهند. کدام را باید باور کرد؟ وقتی در این جامعه آماری قدرت تشخیص و تفکیک میان شاخصههایی نظیر کارآمدی، مردمی و عمرانی از میان سه شهردار وجود دارد آنگاه چگونه ممکن است که همان مردم، شهرداری را برگزینند که به جای عمران و آبادانی شهر دست نوازش بر سر آنان بکشد.
آیا اینک که قطار پوپولیسم سرعت گرفته و هیچکس حاضر به پیاده شدن از این قطار نیست، باید به ذائقه و گرایشهای مردم شک کرد یا نظرسنجیای که در آن رقابت تنگاتنگ بین شهردارانی با تعاریف کلی <کارآمد> و <مردمی> است شهردار عمرانیترکه پایتخت پس از جنگ را مدیریت کرد و فراغتی را برای شهرداران پس از خود به وجود آورد تا مردم را به صف کند و با ملاقاتهای مردمی یا رویکرد مدرن مشغول کارآمدی و مردمدوستی باشد اینک در ته این رقابت تنگاتنگ ایستاده است.
اگر بر این نظرسنجی خدشهای روا نباشد و هرگز در ذهن و حافظه تاریخی این ملت روزهای دشواری که بر پرونده نظرسنجیهای اصلاحطلبان گذشته زنده نشود، پس دیگر اصولگرایان چه نیازی به برجستهکردن اختلافات اصلاحطلبان دارند و چه هراسی از تکاپوی احزاب اصلاحطلب برای انتخابات شوراها است آنگاه که از جامعه آماری این <مرکز معتبر ملی فعال> برمیآید: اصلاحطلبان به <بهشت> نمیروند بلکه رقابت بین شهردار مردمی و کارآمد است نه آنان که به عمران این شهر آشفته میاندیشند.
منبع: اعتماد ملی، بیست و دوم آبان