سید محمد خاتمی، رییس جمهور سابق، طی سخنانی در شهر اردکان برای رهبر انقلاب آرزوی سلامتی کرد و از نامهی مجمع روحانیون مبارز در همین باب و به امضای خودش خبر داد. این کنش که به طور دقیق منطبق با مرام اصلاح طلبی است، نارضایتیهایی را پدید آورد و اعتراضات و طعنههایی را روانهی بزرگ اصلاحطلبان کرد. هرچند که وفاداران حقیقی به اصلاحطلبی جز این را از خاتمی انتظار نداشتند.
این رویداد نشان داد، در زمانی که فاصله ها به سبب مواردی از جمله سمپاشی افراطیون زیاد شده نیز میتوان با تواضع و دوری از غرور در بیانیه نویسی و نامه نگاری و در ایراد سخن، باب تعامل و آیندهنگری را باز نگه داشت و تنها آن را وسیلهای برای بهانهگیرانِ آتش افروز اقتدارگرا قرار نداد. به نظر، قدر حقیقی این نامه و دعای خاتمی را باید در آستانهی انتخابات ۹۴ دید؛ که اگر غیر این مسیر طی شود و بنا به دست بالاگیری تحریمیها باشد، نتیجه در عمل، همان خروجی انتخابات مجلس ۹۰ خواهد بود که ناامیدکنندهترین و آزاردهندهترین مجلس برای بهبودخواهان تشکیل شود و هر از چند گاهی حسرت به دل بماند که کاش عاقلان بیشتری بر جای افراطیون بودند.
در همان فضای سرد سیاسی اسفند ۹۰ نیز تک رای خاتمی بود که گرمابخشیاش بعدها دیده شد. عملی که بلافاصله در همان ماه و در دیدار خبرگان مورد تمجید رهبر انقلاب قرار گرفت و ایشان به وجود انتقادات به برگزاری و روند انتخابات اشاره کردند. اشارهای که در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ به دعوت “دلگیران از نظام” انجامید و در دلگرمیشان، به تاکید بر حق الناس بودن آرای مردم. تدبیری که فضا را به اندازهای باز نگه داشت که تصویر و صدای خاتمی بعد از مدتها از صدا و سیما شنیده شود و در فضای عمومی یکی از اصلی ترین نقش آفرینها باشد تا “روحانیِ منتخب مردم” در اولین پیامش بعد از پیروزی از امیدآفرینی حجت الاسلام خاتمی تشکر کند.
مانند امروز و در اسفند ۹۰ نیز منتفدان تندرو به خاتمی ایرادات سنگین وارد کردند که به نظر کوتاه بینی بود؛ چراکه تاثیر پر رنگ آن تدبیر بر اوج مانور افراطیون غلبه کرد. بازخوانی نامهی اخیر مجمع روحانیون، مجددا نشان میدهد که تقریبا مرام خاتمی (هر چند با تغییراتی در رویکردها) نسبت به نظام و به ویژه از زمان تکیهاش بر راس قوه مجریه تا بوده همین بوده و اگر کسانی او را به مماشات و محافظه کاری متهم میکنند و در مقام مقایسه با کسانی دیگر قرار می دهند، خود و آنان مسیری تندتر نسبت به گذشته و به نظر کمحاصل تر را انتخاب کرده اند؛ و گرنه مبدع گفت و گوی تمدنها همواره تعریف و چهارچوب مشخصی از اصلاح طلبی داشته و فراتر و کمتر از آن را مردود دانسته که حداقل در عرصهی عمل و به کرات ثمربخشیاش برای بهبودخواهان به عینه نمایان شده است. ورای این ثمربخشی عینی نیز مشاهده شده و قابل پیش بینی است که با فراتر از بهبودخواهی که مخل نظم جاری باشد، لزوما آنچه مطلوب است به دست نمیآید و بعضا ضربات و لطمات سنگینی وارد میشود که تا مدتها غیرقابل جبران مینماید.
به طور کلی، مطالعهی هر الگویی برای شرایط مطلوب نشان میدهد که هیچ کدام دفعی و طی اعمال انقلابی به نتیجه نرسیده اند که دههها و بلکه قرنها تلاش و صبر در بهبود تدریجی، ثمر دادهاست. بیشک تاریخ، از عدهای که به هر دلیلی باز هم تندتر از این مساله را علیرغم وجود تجربیات عینی پیگیرند به نکوهش یاد خواهد کرد.
از آن طرف ماجرا نیز برخی اصولگرایان به ویژه در حوزهی رسانه و طبق عادت، نامهی اخیر مجمع روحانیون و سخنان خاتمی را نادیده گرفتند؛ چون هرچه که در رد آتشافروزی، اختلاف افکنی و اقتدارگراییشان باشد، برای جایگاه خود نامطلوب میدانند. وجود همین مرام و روحیه بوده (و هست) که رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران در مرداد ۹۰، اکثریت حضار را که از طیف اصولگرایان بودند به جد از قبیلهگرایی برحذر داشتند اما متاسفانه نه تنها تغییری در رویکرد آنان ایجاد نشد که بعضا این امر را به ویژه بعد از روی کار نیامدن دولت مطلوبشان تشدید نیز کردند.
به هر حال هوشمندانه و تا امروز دلیل عدم عیادت رییس جمهور پیشین و به تعبیر رهبری “کم نظیر در نجابت” از هر دو سو اعلام نشده است. عدم اعلامی که به طور مشخص خلاف خواست تندروها برای نیل به اختلاف افکنی است. این احتمال وجود دارد که پس از ارسال نامهی اخیر مجمع دست چپی روحانیون و سخنان خاتمی، ملاقات و عیادت در دوران نقاهت رهبر انقلاب _ چه در بیمارستان یا بیت _ حاصل شود. هرچند همانطور که آمد میتوان اطمینان داشت که نامه و دعای مذکور، دست کم راهگشای عینی وقایع آتی سیاسی خواهد بود.
منابع: پایگاه خبری انصاف