هاماشو صادر کنید

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

فکر کنید ۳۷ سال است که در این مملکت دو نسل از ملت که اسم پسرهاشان میثم و ابوذر و روح الله و مقداد و یاسر بوده و اسم دخترهاشان هانیه و آتنا و زهرا و فقیهه، هشتاد درصدشان دین و خدا و پیغمبر و همه را بی خیال شدند. طرف نام خانوادگی اش دیانتی است، سنش هم سی سال نشده، پورن استار است. یا نصف بچه هایی که در کنار سرداران و روحانیون رشد کردند و اغلب شان موسیقی راک و متال کار می کنند، فهرست سارقین و اراذل و اوباش را هم که در بیاوری اسامی شان شبیه ۷۲ تن شهدای کربلاست.

هر چه هم که استاد در دانشگاههای آمریکا داریم همه باباهاشان نماز شب خوان هستند، در عرض ۳۷ سال چنان ملت دین و ایمان شان را از دست دادند که اگر یزید بن معاویه یا شمربن ذی الجوشن با تانک در این ۳۷ سال می خواست جلوی اعتقادات مردم را بگیرد، این همه تولید انبوه کفار و ملحدین نداشتیم. بعد آقای شیخ محمد یزدی گفته “توریست های خارجی در قم دنبال کشف راز تاثیرگذاری روح الله خمینی بر جهان هستند.”

شده داستان آرداواز در اول انقلاب، از یک ارمنی پرسیدند: “نظرت درباره صدور انقلاب چیه؟” گفت: “موافقم، همه شو صادر کنید.” اتفاقا رازش همین است که الآن در هر کشور آفریقایی یا آسیایی، یا اصولا در لهستان و یوگسلاوی و کوبا و نیکاراگوئه امام خمینی تا دسته نفوذ کرده، ولی بچه های خودش قبولش ندارند. این هم راز موفقیت اش. مهم ترین راز موفقیت امام خمینی همین است که انقلابی را ایجاد کرده که همه رهبرانش توسط حکومتی که ایجاد کرده یا زندانی شدند یا به فاک فنا رفتند.

بقول یکی از رفقای مان درباره یکی از شاعران بزرگ ایران می گفت: “اینقدر زیبایی های وجودش در شعرش ریخته که هیچ زیبایی در خودش باقی نمانده است.” البته برادر حسن روحانی هم گفته : “موج روحانیت هراسی به راه افتاده است.” طوری می گویند که آدم احساس گناه می کند، شما همین الآن وسط جماعت بیدین وسط مهمانی های بی ناموسی تهران یا لس آنجلس جرات داری یک فحش به منتظری یا فلان شهدای جنگ بده، ببین همین بچه قرتی ها جرت می دهند یا نه.

آن وقت شما یک دیوانه ای به اسم احمد خاتمی را گذاشتی امام جمعه که آدم ده دقیقه عکس اش را ببیند، با صد تا آرامبخش هم خوابش نمی برد. شما یک نوزاد را بده دست احمدی نژاد یا نقدی یا احمد خاتمی، ببین بچه گریه نمی کند. تقصیر ملت که نیست، وقتی احمد خاتمی عربده می کشد، خوب آدم می ترسد. وگرنه چرا مردم به منتظری بدوبیراه نمی گویند؟

اصلا همین آقای علم الهدی، یک لباس قرمز بپوشد می شود بهترین بابانوئل در بهترین خاورمیانه، ولی دهانش را که باز می کند انگار فرانکشتین نزول اجلال کرده، شکلش مثل بابا نوئل است، محتوایش مثل کنت دراکولا. مجسمه همین علم الهدی را به شرط اینکه صدایش درنیاید توی دیسنی لند بفروش ببین رکورد فروش همه عروسک های دنیا را می زند یا نه، ولی دهانش را که باز می کند انگار آدم فیلم طالع نحس را دیده. آن وقت می گویند چرا روحانیت هراسی راه افتاده. خب ترسناک است، مردم چکار کنند؟

از ده تا روحانی مهم کشور هشت تاشان دهان که باز می کنند مثل محسنی اژه ای دارند خبر اعدام و زندان می دهند، همین محسنی اژه ای بهترین استفاده ای که از دهانش کرده، برای گاز گرفتن بود. یکی مثل علم الهدی که در هر جمله اش ده نفر قتل عام می شوند، مصباح یزدی با هر جمله اش ده تا قتل زنجیره ای راه می افتد، صمیمانه ترین جمله ای که روح الله حسینیان در همه عمرش گفته این است که “باباجون! ما خودمون مثلا یه زمانی قاتل بودیم.” یکی هم که مثل محمد خاتمی مودبانه حرف می زد، ممنوع التصویر و ممنوع الخبر است، شما انتظار داری بمب بیاندازی وسط زندگی مردم و آنها فرار نکنند؟ شوخی می کنی؟

 

کابینه سایه و هاله نور

به دنبال بازداشت محمدرضا رحیمی و بقایی، شایع شد ملک زاده هم دستگیر و زندانی شد و پرونده سومین معاون احمدی نژاد به اتهام مفاسد مالی رفته توی نوبت و احتمالا اگر همه چیز با همین فرمان پیش برود، دولت دهم موفق می شود به جای ولنجک و محمودیه، دولت خودش را در اوین تشکیل بدهد.

دیروز صبح اعلام شد که احمدی نژاد برای ۲۹ نفر از دوستانش که هنوز زندانی نشدند، کابینه سایه تشکیل داده، بدبختی ما را ببین، وقتی طرف زیرآفتاب بود، سه تا قوه از چپ و راست و بالا و پائین حمایتش می کردند، سالی ۱۰۰ میلیارد دلار پول نفت داشت، هیچ بحران جدی در جهان نبود، و سند کل مملکت را به نام محمود زده بودند، هر سال به اندازه سه سال مملکت را به عقب برد، حالا که کلهم اجمعین مملکت به این نتیجه رسیده که طرف اصولا کلاهبردار بوده، کابینه سایه تشکیل داده است.

آفتابی که بود ملت یخ می زدند، حالا کابینه سایه تشکیل داده. البته دیشب کابینه سایه تکذیب شد، ولی همین که کسی یا کسانی به این موضوع فکر کردند که ماموتی چنین از انتهای ژوراسیک پارک قصد ورود به زمان حال را برای حالگیری مجدد از امت شهیدپرور دارد، خودش آژیرخطرلازم است.

بچه که بودیم خاله بازی و دکتر بازی می کردیم، حتی خیلی اوقات رفیق خیالی داشتیم و حتی برای رفقای خیالی مان، جا هم کنار مان خالی می کردیم، ولی او را عضو کابینه نمی کردیم. اصلا نمی دانم چه سری است که در ایران وقتی یکی روی یک صندلی قدرت می نشیند، تا آخر عمر نمی خواهد پائین بیاید. رضا پهلوی که هنوز ولیعهد نشده، شاه است، رجوی هم که مثل امام زمان دچار غیبت شده و پست ریاست جمهوری را عندالمطالبه به عنوان مهریه هدیه کرده به مریم جان، احمدی نژاد هم که هنوز جلسات کابینه تشکیل می دهد.

باز اگر ریاست جمهوری در مملکت ما برکت داشت یک چیزی، وقتی ۹۰ درصد رهبران کشور اعم از صدراعظم و رهبر و شاه و رئیس جمهور و نخست وزیر، بعد از از دست دادن قدرت یا ترور شدند، یا تبعید شدند، یا کشته شدند، یا بدنام شدند، این همه تلاش برای تبدیل جمهوریت به سلطنت مادام العمر برای چیست؟ البته کمی هم طبیعی است. آدمی مثل احمدی نژاد که مامانش در بهترین حالت می توانست فرض کند پسرش ناظم دبستان شود، وقتی هشت سال رئیس جمهور مانده، طبیعی است که نمی خواهد برگردد ولایت شان و تا آخر عمر سرود “دیه نمرم ولایت” خواهد خواند.

 

بسیجیان شادی کنند

بالاخره تیم والیبال کشور بعد از چند بازی مختلف در سالهای مختلف موفق شد تیم لهستان را شکست بدهد، کلی هم محظوظ شدیم. ملت هم در همه جای کشور ریختند به خیابان و بوق بوق و شادی جمعی و از این چیزهای بامزه، علم الهدی امام جمعه مشهد هم که احتمالا آخرین شادی زندگی اش را هفتاد سال قبل در مواجهه با اولین آدامس بادکنکی در سن دو سالگی تجربه کرده، از بسیجیان خواست که برای جلوگیری از ساختار شکنی مردم شنگول ایران، به خیابان بروند و پیروزی تیم ملی والیبال را جشن بگیرند.

یعنی بسیج نه تنها قرار است جلوی شادی مردم را بگیرد، بلکه قرار است خودش هم در نقش مردم خوشحالی کند. فقط مانده از سال بعد وقتی کسی می خواهد ازدواج کند، به او بگویند چون ممکن است در مراسم عقدکنانش مردم خوشحال بشوند و بزنند و برقصند، به همین دلیل کلا ازدواج را ممنوع کنند و به جای مردم، بسیجی ها هی ازدواج کنند. هم مراسم ازدواج برگزار می کنند و هم کسی این وسط خوشحال نمی شود.

از آن طرف هم کاپیتولاسیون جدید بر امت شهیدپرور مبارک باد، تا صد سال قبل اتباع آمریکایی و انگلیسی و غیره، هر وقت خلافی می کردند، حقوق ویژه ای داشتند و کسی نمی توانست آنها را محکوم کند. حالا هم زنان خارجی لهستانی و برزیلی و انگلیسی و آمریکایی ساکن ایران، حق دارند برای دیدن مسابقه والیبال به سالن بروند و زنان ایرانی حق ندارند بروند. البته ما که نمی گوئیم آنها نروند، حتما باید بروند، ولی نمی توانم بفهمم چرا زنان ایرانی نمی توانند بروند؟

 

شاخ فندقی به نام قوه قضائیه

مثل این می ماند که بگویند چون ممکن است ماشین تصادف کند پس خرید و فروش اتومبیل در ایران از امروز ممنوع است. یا مثلا بگویند چون ممکن است از تلویزیون کسی فیلم بی ناموسی تماشا کند، پس خرید و فروش تلویزیون بکلی ممنوع، یا مثلا بگویند چون پخش موسیقی غربی هنجارشکن، نیازمند برق است، برای جلوگیری از موسیقی غربی، کلا تولید برق در کشور متوقف شود و همگی برگردیم برویم بالای درخت یا توی غارها و کلا در زمان جوانی جنتی زندگی کنیم.

آقای محسنی اژه ای فرموده که در مورد کنسرت موسیقی برخی می گویند مجوز کنسرت صادر شده است. مگر صرف صدور مجوز عملیات بعدی آن هم تحت کنترل صادرکنندگان مجوز است؟ با همین استدلال می شود گفت چون ممکن است در تماشای فیلم خواهران حجاب رعایت نکنند، به همین دلیل فیلمسازی ممنوع است، به همین دلیل چون ممکن است کسی توی ماشین دوست دخترش را ماچ کند، تولید اتومبیل ممنوع است.

بطور کلی با همین استدلال یخچال، چراغ گاز، لیوان، بطری، سشوار و هر چیزی دیگر را می شود ممنوع کرد. یعنی این آقای محسنی اژه ای فکر می کند مردمی که می روند کنسرت کیهان کلهر، مثلا می خواهند استریپ تیز نگاه کنند؟ یا وقتی می روند کنسرت همایون شجریان می خواهند وسط اجرای کنسرت با هم بی ناموسی بکنند؟

طرف می گوید چون برادران در استادیوم فحش می دهند، پس ورود خواهران ممنوع. مثل اینکه بگویند چون ممکن است جیب بری بشود، برای همین لباس کسی نباید جیب داشته باشد و همراه داشتن جیب ممنوع است، خوب مرد حسابی شما باید جلوی کسی که جیب مردم را خالی می کند بگیری، نه کسی که توی جیبش پول می گذارد. به جای اینکه جلوی دزد را بگیرند، می گویند ایجاد بانک ممنوع، چون ممکن است کسی از بانک دزدی کند. حالا ما چکار کنیم با این نوابیغ؟

امروز هم محسنی اژه ای گفته از این پس دادستانی و ناجا می توانند کنسرت را لغو کنند، آن هم برای پیشگیری از وقوع جرم. یعنی طرف از یک هفته قبل می داند که مردمی که می خواهند به سالن بیایند قرار است چکار کنند. تا اینجا شد ۷۳ نهاد که می توانند کنسرت لغو کنند، ما هی می گوئیم مجوز دادن را درست کنید، هی آنها تعداد لغو کنندگان برنامه را بیشتر می کنند.

 

تروریست ها به بهشت می روند

تا این توافقنامه ایران و آمریکا امضا شود، معلوم نیست چند تا بدبخت دیگر کشته شوند یا جان به سر شوند. در خاورمیانه که اسرائیل و عربستان و ترکیه و قطر هر روز یک داستان علیه توافق ایران و آمریکا راه می اندازند، ترکیه که دوباره از داعش حمایت کرده تا حمله به کوبانی را از سر بگیرد، مسلمانان فرانسوی طرفدار داعش هم در فرانسه به یک کارخانه آمریکایی که ظاهرا متعلق به یک ایرانی یهودی تبار است حمله کردند. بعد می نویسند مسلمانان در فرانسه حمله کردند، چرا نمی نویسند تعدادی فرانسوی طرفدار داعش به کارخانه یک فرانسوی ایرانی تبار حمله کردند؟ در کویت هم تعدادی داعشی متولد عربستان سعودی که در داعش که یک گروه سنی پیرو خاندان سعودی هستند حمله کردند. در مراکش هم یک گروه از داعشی های سنی حمله کردند و ملت را از بین بردند. هی می گویند مسلمانان حمله کردند، این گروه یک فرقه خاص از سنی ها هستند. تمام ترورها و کشتارهای ده سال گذشته به وسیله مسلمانان سنی که از ایدئولوژی سیاسی خانواده سعودی پیروی می کنند، انجام شده. ترکیه و عربستان هم مثل توپ پشت سر داعش ایستادند. من مطمئنم تا این توافقنامه اتمی امضا شود، اسرائیل و عربستان و فرانسه دوهزار تا جنغولک بازی درخواهند آورد. این افراد قصد دارند حکومت ایران را عصبی کنند و او را به درگیری بکشانند و روند توافق را مختل کنند. ایران نباید به این دام بیافتد.

 

دلیل دوم: چرا احمدی نژاد را نباید محاکمه کرد؟

هر روز واقعیت جدیدی کشف می شود، چند میلیون تن چای مفقود شده، چند میلیارد دلار گم شده، دکل با همه قدوبالایش هولوپی وارد جهازهاضمه احمدی نژادی ها شده و بکلی محو شده است، دو میلیون تن نخودچی کشمش توسط مشائی خورده شده، هفتصد هزار سکه طلا را انداختند بالا شیر یا خط بیاندازند، شیر آمده سکه ها را خورده رفته، یا هر اتفاق دیگری. در هر حال اگر ده میلیون تا سند دیگر هم به من نشان بدهید، من با دستگیری احمدی نژاد به هر حال مخالفم، به چند دلیل:

یک، احمدی نژاد صغیر است، و در هر حال ولی او مقصر است.

دو، احمدی نژاد نابالغ است و برای مجازات باید مجرم عالغ( عاقل و بالغ) باشد.

سه، جنون رافع جرم است، یعنی اگر کسی در لحظه وقوع حادثه ای دچار جنون شود، نمی توان مجازاتش کرد. حالا اینکه جنون ادواری احمدی نژاد به جای هشت ثانیه هشت سال طول کشیده به مشکل فیزیولوژیک او بر می گردد. و خیلی غیرعادی نیست.