مقدمه پرونده سازی تازه

نویسنده

mitb.jpg

پس از تکذیب هر نوع فعالیت سیاسی در سمینار دانشگاه ام آی تی توسط فاطمه حقیقت جو، «هاشم آقاجری» و «عبدالله مومنی» که قبل از سفر به بوستون ممنوع الخروج شدند نیز انتشار اخباری مبنی درباره سفر خود و ارتباط آن با تلاش برای انقلاب مخملی اعتراض کردند، و مسعود بهنود از میان شرکت کنندگان در آن کنفرانس دانشگاهی هم درباره آن توضیح داد.

آقاجری و مومنی چندی پیش به قصد شرکت در کنفرانسی به دعوت دانشگاه MIT روانه امریکا بودند که در آستانه سوار شدن به هواپیما، از خروج آنها ممانعت شد. پس از آن برخی رسانه های خاص با انتشار اخباری، دلیل حضور این دو فعال سیاسی و مدنی را شرکت در کلاس های آموزش مخملی اعلام کردند؛ خبری که با واکنش آقاجری و مومنی روبه رو شد و این موضوع را تهمت زنی و غیرواقعی اعلام کردند. «هاشم آقاجری» استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس در همین باره به ایلنا گفت؛ «انقلاب مخملی را با یک کنفرانس علنی در یک دانشگاه معتبر و شناخته شده جهانی آموزش نمی دهند، زمینه انقلاب مخملی با برنامه های مخفی و با رعایت جنبه های امنیتی فراهم می شود. من چگونه با یک سخنرانی علنی درباره «اسلام و دموکراسی» در امریکا می توانم در ایران انقلاب مخملی راه بیندازم. این رابطه عجیب و غریب در این معادله را باید از کاشفانی جویا شد که در این رسانه ها یا پشت صحنه آنها این تحلیل ها را منتشر می کنند و از آنها توضیح خواست که چه رابطه یی بین یک سخنرانی علنی و انقلاب مخملی وجود دارد؟» وی با بیان اینکه معلوم نیست چرا عده یی در کشور ما مدتی است که هر شب کابوس انقلاب مخملی می بینند، گفت؛ «این افراد آنچنان به بیماری فوبیا مبتلا شده اند که هرگونه ارتباط شهروندان ایران، روشنفکران، دانشگاهیان، خبرنگاران و روزنامه نگاران با دنیای خارج از ایران را به انقلاب مخملی مرتبط می کنند البته اگر این ادعای سخیف درباره اشخاص مورد نظر از سوی جامعه پذیرفته نشود که مثلاً قرار بود آقاجری به امریکا برود و عامل انقلاب مخملی باشد، این افراد و دستگاه های متبوع آنها در نهایت می گویند فلانی ناآگاهانه آلت دست آنها شده است و بدون اینکه خود بخواهد مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. همان طور که در گذشته نیز درباره برخی این را گفتند.» به گفته آقاجری، این خبرها می تواند مقدمه پرونده سازی تازه یی باشد.البته فراموش نکرده ایم که نیروهای وابسته به بنیادگرایی حتی نام اصلاحات دوم خردادی را براندازی خاموش گذاشتند.»

وی با بیان اینکه این افراد هرگونه حرکت انتقادی، اصلاحی و متفاوت را با انگ هایی از این قبیل مخدوش و منکوب می کنند، بدون اینکه به روشنی توضیح دهد که انقلاب مخملی چیست، گفت؛ «این افراد آگاهانه یا ناآگاهانه معتقدند یا از اظهارات آنها اینگونه استنباط می شود که گویا انقلاب ها ساخته و پرداخته قدرت های خارجی است، چنانچه در همین ایام دهه انقلاب اسلامی برخی تحلیلگران وابسته به رژیم سابق، انقلاب اسلامی را ساخته کنفرانس گوادلوت و به خواست امریکا و انگلیس می دانستند.»

آقاجری ادامه داد؛ این مغزهای علیل نمی دانند انقلاب اگر انقلاب باشد، معلول علل و عوامل درونی جامعه است و چیزی نیست که قدرتی در آن سوی دنیا تصمیم بگیرد و در کشور دیگر انقلاب کند. باید پرسید آیا آنچه در اروپای شرقی اتفاق افتاد، محصول اراده سازمان های جاسوسی و توطئه غرب و امریکا بود یا نتیجه واقعیت های درونی آن جوامع؟ وی با بیان اینکه این تحلیلگران باید در منطق و مبانی تحلیل خود درباره انقلاب، از جمله انقلاب مخملی تجدیدنظر اساسی کنند، گفت؛ اگر در ایران مردم از حکومت راضی باشند، عدالت برقرار باشد، حقوق اساسی ملت محترم شمرده شود و میان ملت و دولت همبستگی باشد، دیگر جایی برای نگرانی از عملکرد انقلاب و از جمله انقلاب مخملی نیست. «عبدالله مومنی» فعال دانشجویی نیز در گفت وگو با ایلنا تحلیل ارائه شده درباره سفر به امریکا را رد کرد؛ «این تحلیل ها و خبرهای کذایی نشان از حاکم شدن ذهنیت هایی توطئه انگار در برخی مراکز خبری است که بایستی منعکس کننده حقایق باشند.» سپس او به اصول مسلم قانون اساسی و اصل 33 اعلامیه جهانی حقوق بشر اشاره کرد.

سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی با اشاره به این مطلب که بخشی از برنامه سمینار دانشگاه MIT تحت عنوان تاریخ دموکراسی و جنبش اصلاحات در ایران بود و ربطی به انقلاب مخملی نداشت، گفت؛ «در این برنامه قرار بود که دستاوردها و ناکامی های جنبش اصلاحات و نقش زنان و دانشجویان در پیشبرد دموکراسی و بررسی گفتمان دموکراسی خواهی در جنبش اجتماعی معاصر بررسی شود و هیچگونه موضوعی در ارتباط با انقلاب مخملی و فدراتیوکردن در اهداف این سمینار اعلام نشده بود و موضوع سخنرانی بنده نیز «جنبش دانشجویی و دموکراسی خواهی؛ موانع و برون رفت ها» بود.» مومنی تاکید کرد؛ «نگاهی به سوابق اغلب شرکت کنندگان در این سمینار به خوبی نشان می دهد که رویکردشان به تغییرات در داخل کشور متکی به ظرفیت و توان نیروهای ملی و فعال در داخل کشور است و دغدغه شان گذار مسالمت آمیز و مدنی به ساختاری دموکراتیک و پاسخگو و نگاه به حرکت های دموکراتیک درون زاست.»

وی گفت؛ «انقلاب مخملین» واژه یی است که نخستین بار در زمان دستگیری «رامین جهانبگلو» مطرح شد. بعد از آن بود که این واژه هر روز بیشتر و بیشتر در فرهنگ سیاسی ایران جا باز کرد و وزیر اطلاعات در مصاحبه های مطبوعاتی کم تعدادش، باز هم به صراحت سفرهای آموزشی روشنفکران، خبرنگاران و دانشجویان را آموزش انقلاب مخملین عنوان کرد. پیامد این اعلام صریح ممنوع الخروج شدن طیف مورد اشاره محسنی اژه یی بود. آنچنان که «عیسی سحرخیز» روزنامه نگار، تقی رحمانی نویسنده و پژوهشگر و در گذشته محمد ملکی استاد بازنشسته دانشگاه تهران ممنوع الخروج شدند. گروهی از خبرنگاران که برای شرکت در دوره های آموزشی به هلند سفر کرده بودند، در بازگشت بازداشت و بازجویی شدند. همچنین گروهی از فعالان زنان نیز که قصد شرکت در دوره یی در هند را داشتند از سفر منع و سه نفر از آنان نیز بازداشت شدند

آقاجری و مومنی نیز آخرین گروهی بودند که ممنوع الخروج شدند، البته آن هم در شرایطی که دو مدعو دیگر کنفرانس «علیرضا رجایی» و «مرضیه قاضی لنگرودی» روانه امریکا شدند. راجع به علت ممنوع الخروج شدن این دو نفر توضیح رسمی از سوی دستگاه های ذی ربط ارائه نشد اما برخی مراکز خبری علت این اتفاق را شرکت در انقلاب مخملین اعلام کردند؛ موضوعی که به شدت از سوی آقاجری و مومنی تکذیب شد.

توضیح بهنود

“روز” در تماسی با مسعود بهنود روزنامه نگار که در همایش ام آی تی حضور داشت از وی پرسید آیا در این همایش درباره مسائل سیاسی و روز گفتگوئی وجود داشت. و یا موضوعی که چنین توهمی را به وجود آورد.

بهنود در پاسخ گفت به نظرم کسانی که چنین اتهامی به افراد شناخته شده وارد می کنند خود آن قدر بی اطلاع نیستند که ندانند برای انقلاب مخملی در ایران، اولا کسی به اندازه آقای احمدی نژاد و تیمش زحمت نمی کشند و اگر دیگرانی هم باشند جایشان در یک مرکز دانشگاهی نیست. به فرض هم سازمان های اطلاعاتی در شکل مراکز دانشگاهی ظاهر شوند، و این معمول باشد، به قاعده کسانی را جمع می کنند و به گفتگو و راهیابی می نشانند که اعتقادی به انواع انقلاب مخملی داشته باشند. وگرنه همان اتفاقی می افتد که اتفاقا در بوستون افتاد. یکی از حاضران در جلسه در بین گفته های خود، در مخالفت با نظرات ما سخن از این گفت. اما اکثر حاضران و نه تنها خانم مرتاضی لنگرودی و علیرضا رجائی و فاطمه حقیقت جو و من، که اکثر افراد حاضر در همایش ضمن تاکید بر این که همایش باشگاه سیاسی نیست بلکه محل ارائه بحث های علمی است مخالفت های خود را با آن اعلام داشتند.

بهنود که خود مقاله ای درباره سابقه آزادی بیان و برخورد دولت های ایران در صد و هشتاد سال گذشته با رسانه ها به همایش ام آی تی ارائه داده است تاکید کرد که علاوه بر کسانی که از تهران آمده بودند، اگر نگاه به فهرست شرکت کنندگان بیندازیم آشکار می شود که شاید به زحمت بتوان یکی از آن جمع را در ردیف هواداران انقلاب براندازانه دانست. و از اتفاق در هنگام سخنرانی هم او بود که حضور شخصیتی مانند دکتر آقاجری احساس می شد که با استدلال هائی قوی تر از ما نشان دهد که چنین مباحثی به شوخی نزدیک است. همایش که به دعوت خانم دکتر حقیقت جو برپا گردید در ذیل بخشی از دانشگاه بود که ریاست آن را پروفسور جان تیرمن مدیر اجرائی مرکز مطالعات بین المللی انستیو علوم و فنون ماساچوست به عهده دارد. همان کسی که در جزوه مطالعاتی پیرامون کشورهای حوزه خلیج فارس نوشته “هر چه فشار غرب به جمهوری اسلامی بیش تر شود موقعیت داخلی آن افزون می گردد اما شواهد نشان می دهد که این نظام حکومت با ثباتی است که می تواند چالش های خارجی را پاسخ بدهد” و از جمله همکاران وی علی بنوعزیزی، فریده فرهی، ولی نصر،محمد هادی سمتی، گری سیک است.

خاطره ای از آخرین جلسه نقلی است که بهنود بر گفته های خود می افزاید. به گفته وی وقتی یکی از حاضران استاد یکی از دانشگاه های لوس آنجلس سخنرانی تندی کرد و در آن خواستار آن شد که با سنت های مذهبی مبارزه شود چون که وسیله اصلی قدرت روحانیون هستند [ایشان عاشورا را از جمله سنت های مذهبی می گفت]، آقای رجائی در مخالفت با وی و برای نشان بی پایه بودن این خواست توضیح مفصلی داد و در عین حال پیدا بود که دیگر اعضای حاضر همایش هم نسبت به این سخن که از واقعیت های ایران به دورست چگونه می اندیشند. در این جا خانم شهلا حائری رییس جلسه [ که خود نوه آیت الله حائری مازندرانی است] به من وقت داد تا در این باره و نقش و عمق عاشورا در میان مردم ایران سخن بگویم. بعد از آن، رییس جلسه اعلام داشت که دختر خانم جوانی که چند سال پیش از ایران آمده است و از اعضای پانل نیست می خواهد جمله ای بگوید. آن خانم دکتر جوان با توضیحی که درباره تجربه های تازه خود از عاشورا و شرکت گسترده مردم در آن داد، جای هیچ گفتگو باقی نگذاشت. گزارش حسی و دست اولی که جا داشت ضبط می شد.

بهنود معتقدست که تندروهای داخل و خارج از ایران – هر چقدر علیه هم فریاد بزنند – از یک آبشخورند. بخشی در مجامع بین المللی تصویر سیاهی از کشور ارائه می دهند و بازوی دیگر همین ها در داخل با حرکاتی مانند ممنوع الخروج کردن استادان و پراکندن خوف از همایش های علمی بین المللی به این تصویر سازی کمک می کنند.