حقایق نشان میدهد که بنبست مذاکرات هستهای ایران و غرب -و نیز دیوارهی تحریمها- ترک برداشته و در حال فروریزش است. این روند بیش از آنکه ناشی از ماهیت نیروهای مسلط بر ایران و غرب باشد، ناشی از تحولی است که سراسر خاورمیانه را در بر میگیرد. هیچ مسئلهی استراتژیک و عمدهای در این منطقهی بسیار حساس جهان نیست که با کناز زدن ایران برای آن راهحل یافت شود. عامل ایران نه در مسائل منطقهای قابل حذف است و نه در سطح جهان منزویسازی ایران منافعی برای غرب دارد. من در تحلیلهای قبلی در این زمینه که چرا زمان قطع رابطه و تقابل ایران و غرب سرآمده است، مفصل بحث کردهام. اکنون نیز به یقین باید گفت که از آنجا که منافع حیاتی ایران و غرب و خصومت موجود میان آن دو با هم عملاً ناسازگار شدهاند، لذا روند طبیعی، روند تنشزدایی و نزدیکی و همکاری است. غرب برای از سرگیری این همکاری با ایران در مسائل خلیج فارس، عراق، سوریه، لبنان، افغانستان بیش از ایران نیازمند همکاریهای منطقهای است. شکست داعش بدون ایران عملاً ناشدنی است.
اما افراطیون در هر دو سو، این توافق را به زیان خود میدانند. در ایران «دلواپسان» همچنان ارگانهای امنیتی و انتظامی و قضایی را در کنترل خود دارند. در ایالات متحده نیز راستگرایان افراطی، علیرغم موفقیتهای اقتصادی و خارجی اوباما، با انتخابات میاندورهای اخیر به وسعت تقویت شدهاند و تا دو ماه دیگر کنترل کنگره را به طور کامل در دست میگیرند.
توازن قوای موجود در ایران و غرب همچنان به وضوح به سود توافق است و امید به موفقیت طی دو هفتهی آتی بیش از احتمال وقفه و شکست هست. چه تا دو هفتهی دیگر توافق جامع هستهای حاصل شود و چه -به هر دلیل- این کار میسر نشود، به یقین مناسبات ایران و غرب به حالت قبل بازنخواهد گشت. مذاکرات و مناسبات تدریجاً، هرچند با کندی، پیش خواهد رفت.
دستگاه رهبری و توافق هستهای
مضمون مصاحبهی آقای عراقچی که توسط سایت آقای خامنهای انجام شده و بهخصوص انتخاب زمان انجام این مصاحبه حائز اهمیت کلیدی است. حرفهای آقای عراقچی به روشنی توضیح میدهد که آنچه رخ میدهد در واقع تبلور ارادهی رهبر جمهوری اسلامی ایران است. گرچه آقای خامنهای تاکنون با این حد از خوشبینی هرگز صحبت نکرده است اما احتمالاً انجام این مصاحبه برای آن است که غیرمستقیم گفته شود که اگر توافقی جامع امضاء شود، این توافق حاصل تدبیر و تلاش شخص رهبری بوده است.
آقای عراقچی از جمله میگوید:
“میخواستند غنیسازی صنعتی ما را در ابعاد کوچکی محدود کننند، ورود ایشان بسیار تعیینکننده و تأثیرگذار بود؛ بهطوری که از آن زمان به بعد در مذاکرات، غنیسازی صنعتی ایران به یک بحث جاافتاده تبدیل شد و طرفهای مقابل ما هم متوجه شدند که بر روی این موضوع نمیتوانند چانهزنی کنند. این در حالی بود که تا قبل از آن، آنها بازیهای خودشان را داشتند و میخواستند اینطور وانمود کنند که نیاز ایران از طرق دیگر هم میتواند تأمین شود و اصلاً لزومی ندارد که خود ایران غنیسازی را در حد گسترده انجام دهد. ولی الان دیگر این امر پذیرفته شده است. لذا از آن تاریخ به بعد، بحث ما در مذاکرات دیگر سر این موضوع نیست که جمهوری اسلامی ایران میتواند غنیسازی صنعتی داشته باشد یا نه؛ الان دیگر بحث بر سر چگونگی رسیدن به آن است.”
من وقتی متن مصاحبهی آقای عراقچی را خواندم خوشحال شدم. زیرا رفتار و روحیهای از آقای خامنهای را تصویر میکند که قبلا وجود نداشت. همیشه رنگی از یاس و بیهودهانگاری در مذاکره با امریکا، در کلام آقای خامنهای قابل مشاهده بود. حرفهای آقای عراقچی روحیه و رفتار دیگری را بازتاب میدهد. انتشار این حرفهای عراقچی در سایت رهبری برای آن است که چون محتمل است مذاکرات به توافق منجر شود، شخص آقای خامنهای به عنوان معمار و طراح معرفی شوند. تردید زیادی وجود دارد که آقای خامنهای باید در لحظه کنونی- آنطور که برخی بر سبیل عادت همواره تصور میکنند- مانع اصلی، یا حتی مانعی برای رسیدن به توافق شناخته شود.
اهمیت مذاکرات عمان
آقای ظریف با همتای امریکایی و اروپایی خود طی دو روز گذشته در ساعاتی طولانی ملاقات و مذاکره داشته است. فردا هم قرار است معاونان وزرای خارجه 1+5 به آنها بپیوندند. عجیب است کهاین مذاکرات به شدت سرّی نگاه داشته شده و تا این لحظه هیچ چیز در بارهی محتوای مذاکرات اعلام نشده است. طول غیر عادی مذاکرات و سطح آن در عرف دیپلماتیک، به هیچ چیز جز اهمیتی که طرفین برای رسیدن به توافق قائلند تعبیر نمیشود. محل مذاکره نیز در یگانه نقطهای از کرهی زمین انتخاب شده است که با هر دو طرف «مخاصمه» روابطی به شدت گرم و حسنه دارد. زمان ارسال نامه از سوی پرزیدنت اوباما برای آقای خامنهای و عدم تکذیب آن از سوی طرفین هم مهم است. سرّیت این نامه نیز نشانهی احمدینژادی نبودن نامه و نشانهی تهی بودنش از مایههای تبلیغی و تشریفاتی است. این سرّیت فقط نشانهی حساسیت محتوای آن است. به گزارش خبرگزاری فرانسه خانم جن ساکی سخنگوی وزارت خارجهیامریکا نیز اعلام کرد: ما همچنان در عمان کاملاً متمرکز کار میکنیم که پیشرف حاصل شود و اگر بتوانیم قبل از پایان ضربالعجل به توافق دست یابیم.
مخالفان توافق هستهای
به گزارش پی ار نیوز وایر خانم مریم رجوی «رئیس جمهور منتخب مجاهدین خلق» پریروز بیانیه صادر کرده و گفته «ملایان همچنان اصرار دارند بمب اتم بسازند. آنها به آیندهی خود اطمینان ندارند و میخواهند بمب اتم را ضامن بقای خود بکنند.» او میافزاید: «عامل دیگر بیپروایی ملایان امتیازات بیحساب و کتابی است که غرب به آنها میدهد. از زمرهی این امتیازات عدم اصرار بر اجرای کامل قطعنامههای شورای امنیت و زیاد کردن شمار سانتریفوژهاست. این عقبنشینی غرب موجب شده که ایران بیشتر جسارت کند و بیشتر امتیاز بخواهد و زمان بخرد و راه بمب ساختن را باز نگاه دارد.»
رجوی میگوید هر نوع توافقی با ایران باید شامل اجرای کامل قطعنامههای شورای امنیت و توقف کامل غنیسازی اورانیوم باشد. او به این معترض است که «حک ومتهای غربی به روی نقض روزافزون حقوق بشر چشم بستهاند و به صدور انبوه تروریسم به منطقه اعتراضی ندارند چون میخواهند رضایت ملاها را در گفتوگوها به دست آورند. این سیاست فقط رژیم ایران را جسورتر میکند. هرگونه توافقی با این رژیم باید شامل توقف اعدام و شکنجه و همچنین توقف سیاستهای جنگطلبانهی رژیم در منطقه شود.»
به گزارش سی ان ان آقای بنیامین نتانیاهو در مورد مذاکرات هستهای و امکان توافق ایران و غرب نیز چنین واکنش نشان داد: «هیچ میانهرویای در ایران رخ نداده است. ایران لجوج، اصلاح نشده و خواهان محو اسراییل است. ایران محرک تروریسم بینالملل است. رژیم تروریستی ایران نباید اجازه پیدا کند به آستانهی هستهای شدن نزدیک شود. من از 1+5 میخواهم به سوی توافق نشتابند و اجاز ندهند ایران به سوی بمب بشتابد.»
لحن و محتوای نگاه خانم رجوی و آقای بنیامین نتانیاهو نیز دلیل محرز دیگری است بر احساس «خطر» مخالفان توافق هستهای ایران و ژرفش میزان نگرانی آنها.
توصیهها
با توجه به این تحلیل اقدامات و رویکردهای زیر قابل توصیه است:
1. وضعیت به گونهای است که رهبران ایالات متحده و جمهوری اسلامی نباید در کشورهای خود از پیروزی بزرگ بر دیگری صحبت کنند. این کار به مناسبات نوپای سیاسی بین دو کشور لطمه میزند. جنجال و هیاهو و ادعای پیروزی بزرگ بر طرف مقابل واکنشی غیرمدبرانه است، از جمله به کارگیری اصطلاح «نوشیدن جام زهر» برای طرف مقابل؛ امری که نه محتوای واقعی دارد و نه کمکی به بسط مناسبات میکند. متانت سیاسی و اجتناب از گزافهپردازی ضرورت لحظه است.
2. میزان قدرت و موفقیت هر طرف برای کسب امتیازات با میزان محبوبیت و مشروعیت طرف مربوطه گره میخورد. ایران وقتی قدرتمندتر عمل میکند که شکاف دولت ملت رو به کاهش سوی گیرد؛ که فضای امنیتی ترمیم شود. از سوی دیگر مسئولیت سنگین صلحدوستان و میهنپرستان است که با صدای بلند از کوششهای دولتهای خود برای دستیابی به توافق و به نتیجه رساندن مذاکرات طولانی و پایان دادن به صدمات متقابل با قدرت حمایت کنند. به اعتقاد من هرچه ملت در قبال این مذاکرات یکپارچهتر عمل کند، به همان میزان راه برای مشارکت اقشار بیشتری در حیات سیاسی و اجتماعی کشور ما گشوده خواهد شد. سنگاندازی در راه توافق هستهای، چه از سوی افراطیون درون حکومت و چه از سوی مخالفان به یک اندازه محکوم است.
3. بر عهدهی رهبران سیاسی است که در این دو هفتهی حساس از هرگونه اقدامیکه به تقویت مواضع مخالفین توافق کمک کند، اجتناب کنند. طی این دو هفته دستگاه رهبری جمهوری اسلامی باید با حساسیت کامل کنترل کند که موضعگیری های منسوب به این دستگاه در رابطه با اسراییل به تیتر اول خبرهای جهان تبدیل نشود و موضوع مذاکرات هسته ای را تحت الشعاع قرار ندهد. به عنوان مثال درج مطلب به زبان انگلیسی در حساب تویتر دستگاه رهبری جمهوری اسلامیایران تحت عنوان «چرا باید و چگونه می توان اسرائیل را از بین برد» خطای محض بود. در خوش بینانه ترین وضعیت این نوع کارها فعالیتی علیه «اجماع حکومتی»، فعالیتی به سود عوامل ضدایران در عرصهی بینالمللی است.