سالهاست که نام محمود احمدینژاد در عرصه سیاسی ایران با افشاگری یا تهدید به آن٬ گره خورده است. رییس دولت گرچه در یکی از مهمترین بزنگاههای مربوط به حامیان خود - ردصلاحیت رحیممشایی در انتخابات - سکوت کرد٬ اما اکنون برخی از نزدیکان وی بار دیگر تهدید کردهاند که وی دست به افشاگریهای “هلاککننده” خواهد زد.
محمد جعفر بهداد، معاون سیاسی دفتر رییسجمهور٬ با انتشار یادداشتی در وبسایت شبکه ایران - وابسته به موسسه مطبوعاتی دولتی ایران - نوشت: “سینه رئیس جمهور به محل انباشت اطلاعاتی تبدیل شده که به علت ارزش خبری فوقالعاده، چنانچه این سینه گشوده شود، یک سونامی هلاککنندهای علیه تعداد زیادی از رانتخواران سیاسی و اقتصادی به راه خواهد افتاد. «ناگفتهها» در سینه فراخ دکتر احمدینژاد چنان جاگیر شدهاند که گویا هیچ گاه قرار نیست هوای آزاد را تجربه کنند. خبرهایی شنیدنی که به علت برخی ملاحظات- که البته تاریخ مصرف دارد- فعلاً از جنس «ناگفته» باقی مانده است. آگاهان سیاسی به خوبی میدانند بزرگترین محدودیت دکتر احمدینژاد، در شرایطی که گستاخیها علیه او و دولتش به اوج میرسید، آن بود که وی برای حفظ مصالح عالیه نظام باید سکوت میکرد”.
بهداد از احمدینژاد با عنوان “بزرگترین شهید تهمت در جمهوریاسلامی” نام برده و گفته است که جریان اصولگرا “کانون فتنهای” علیه احمدینژاد “با اسم رمز انحراف” ایجاد کرد و “حزباللهیها را از موضع حامی احمدینژاد، به موضع نفی و تخریب کشاند و دولت بیدفاع او را آماج انواع دشنامگوییها و سرکوبگریهای سازماندهی شده و هدفمند قرار داد”.
وی اضافه کرده است که “اگر خویشتنداری متعهدانه و سکوت هدفمند رئیس جمهور در قبال ستمهای صورت گرفته نبود، قطعاً تمامیت ارضی و منافع ملی ایران در شرایط مخاطرهآمیزی قرار میگرفت”.
این برای چندمین بار در سالهای گذشته است که احمدینژاد و اطرافیان وی تهدید به افشاگری علیه اصولگرایان و برخی مسوولان جمهوریاسلامی میکنند. احمدینژاد پیش از انتخابات مدعی شده بود که “پیغام دادند که اگر رویت را زیاد کنی، پدرت را درمیآوریم. ما تا پای جان در خدمت عدالت، انقلاب، مردم و راه ولایت و امامت هستیم… هزاران احمدینژاد فدای یک قطره عدالت و یک موی سر مردم ایران”.
وی همچنین گفته بود: “برخی پیغام می فرستند که اگر برخی سخنان زده شود، برخورد خواهند کرد، شما در برابر اراده ملت ایران عددی به حساب نمیآیید این ملت در برابر بزرگترین مستکبران، ایستاده و بر دهان آنان زد شما که جای خود دارید و اگر هر گوشهای از پروندهتان آشکار شود، جایی در بین ملت نخواهید داشت”.
با این حال افشاگریهای بزرگ احمدینژاد کمتر به وقوع پیوست. او در چهار سال نخست دوران ریاستجمهوری خود٬ عمدتا مشغول حمله به هاشمیرفسنجانی و نزدیکان وی بود. در زمان مناظرههای انتخاباتی سال ۸۸ نیز سخنانی علیه صفایی فراهانی٬ هاشمیرفسنجانی٬ ناطقنوری و فرزندان این دو بر زبان آورد. با این حال پس از انتخابات سال ۸۸٬ اصولگرایان نیز در تیررس افشاگریها و تهدیدهای احمدینژاد قرار گرفتند.
پیش تر، محمدرضا باهنر٬ نایبرییس مجلس٬ پیرامون افشاگریهای وی گفته بود: “او در این مدت با گفتمان بگم نگم تردیدهایی در مورد برخی افراد ایجاد میکرد که حتی پس از برخی افشاگریها اعلام پشیمانی هم میکرد”. افشاگریهایی که به گفتهی حدادعادل اصولگرایان را “دیوانه کرده” بود.
اطرافیان احمدینژآد پیش از این بارها گفته بودند که وی هزاران سند از بیش از سیصد مقام جمهوریاسلامی در اختیار دارد و ممکن است آنها را افشا کند. تاکنون در چند مورد نیز اسنادی علیه افرادی چون احمد توکلی و علیرضا زاکانی - از اصولگرایان منتقد احمدینژاد - منتشر شده است.
در زمان تبلیغات انتخاباتی و پس از ردصلاحیت اسفندیار رحیممشایی توسط شورای نگهبان٬ شایعه شده بود که اطرافیان احمدینژاد مجموعهای از اطلاعات با عنوان “سیدی قرمز” را تهیه وآماده پخش کردهاند. خبرگزاری فارس٬ نزدیک به سپاه پاسداران٬ پیرامون این سیدی نوشته بود: “عوامل جریان انحرافی در جلسات خود اعلام کردند ما یک سی دی قرمز داریم که در آن ناگفتهها و افشاگریهای فراوانی موجود است؛ اگر این سی دی پخش شود سرنوشت انتخابات عوض میشود”.
در این میان شاید یکی از جنجالیترین افشاگریهای احمدینژاد و اطرافیانش٬ انتشار نوار و فیلم دیدار سعید مرتضوی با باقر لاریجانی بود. دیداری که در آن این عضو خانواده لاریجانی٬ به مرتضوی قول میداد که در صورت وصل کردن وی به برخی افراد٬ با استفاده از نفوذ خود جلوی مطرح شدن پروندهی او در قوهقضاییه را بگیرد. این افشاگری٬ اما با واکنشهای تندی از سوی اصولگرایان مواجه شد و حتی انتقاد رهبر جمهوریاسلامی را نیز برانگیخت.
اصولگرایان که در سالهای نخست از حامیان افشاگریهای احمدینژاد بودند و وی را از این جهت تحسین میکردند٬ در دوره دوم ریاستجمهوری وی تبدیل به منتقد افشاگریهای او شدند. برای مثال پس از تهدیدهای احمدینژاد به افشاگری پیش از انتخابات٬ واکنش یکپارچهای علیه وی نشان دادند. حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح٬ گفته بود که سخنان احمدینژاد و تهدیدهای وی به افشاگری “غیر قابل قبول” و “تشویش اذهان عمومی” بوده است. همانطور که حسین شریعتمداری٬ مدیرمسوول منصوب آیتالله خامنهای در موسسه کیهان٬ نیز در سرمقاله این روزنامه نوشته بود: “اگر ادعای شما واقعی است… چرا نام و نشان آنها را اعلام نمیکنید؟! ممکن است بفرمایید از آنها میترسید! که اولا باید گفت ایران عزیز به رئیس جمهور ترسو نیازی ندارد. و ثانیا شما که با حرارت میفرمایید ملت توی دهن آنها خواهد زد، دیگر از چه میترسید؟!… خودداری شما از انتشار آن [نام کسانی که پرونده دارند] تنها دو علت میتواند داشته باشد. اول آنکه بلوف زدهاید و این ادعا نیز چیزی شبیه لیست کذایی مفسدان اقتصادی است! و دوم اینکه از افشاگری متقابل آنها نگران هستید”.
به نظر میرسد که تهدید اخیر حامیان احمدینژاد نیز به وقوع نپیوندد و آن را شاید بتوان تنها تلاشی برای باقی ماندن در عرصه سیاسی تعبیر کرد. گرچه محمود احمدینژاد در سالهای گذشته نشان داده است که به هیچ روی قابل پیشبینی نیست و توانایی انجام هر کاری را دارد.