امیدواری نسبت به سیاست جدید‏

عباس عبدی
عباس عبدی

بلافاصله پس از سفر اخیر سولانا به تهران این نگرانی پیش آمد که باز هم چون گذشته، پاسخ به بسته ‏پیشنهادی اروپا منفی باشد و راه برای گشودن تحریم‌های جدید بازتر شود. به ویژه آنکه برخی جناح‌ها ‏اعلام کردند که تفاوتی میان بسته موجود با پیشین دیده نمی‌شود، گرچه این استدلال چندان بیراه نبود، و ‏حتی مقامات وزارت خارجه انگلیس هم آن را تأیید کردند، اما شرایط امروز با سال گذشته تفاوت زیادی ‏کرده است. به ویژه آنکه اثرات منفی تحریم‌ها نیز برخلاف ادعاهای اولیه مقامات مسئول، بیش از آن ‏است که آنها تصور می‌کردند.‏

پس از گذشت یک هفته از سفر سولانا، کم‌کم صداهای خوش هم شنیده شد. از یک سو برخی از ‏دست‌اندرکاران که همیشه از موضع خاصی کلیه برنامه‌ها را بر هم می‌زدند، مجبور به سکوت شدند، و ‏از سوی دیگر اظهارات مقامات رسمی و غیر رسمی نزدیک به مراجع تصمیم‌گیری، در خصوص نگاه ‏مثبت به بسته پیشنهادی اخیر غرب، این امید را ایجاد کرد که در حال دور شدن از سیاست‌های تقابلی ‏گذشته هستیم.گرچه این اظهارات موجب روشن شدن کورسوی امید در اتخاذ سیاستهای عاقلانه‌تر ‏هسته‌ای شده‌است اما در عین حال انتظار می‌رود که این سیاست‌ها، اولاً؛ موضع و دیدگاه‌های شخصی ‏این افراد نباشد و از حمایت و دستور مطمئنی برخوردار باشد. ثانیاً؛ موضعی تاکتیکی و برای خریدن ‏زمان نیز نباشد، زیرا اگر چنین هدفی را در سر داشته باشند، ممکن است بروز برخی مشکلات را به ‏تأخیر بیاندازند، اما در نهایت آن مشکلات با شدت بیشتری خود را به کشور تحمیل خواهد نمود. و ثالثاً؛ ‏به نتایج و تبعات سیاست اخیر نیز واقف باشند. سیاست پذیرش بسته پیشنهادی، بر‌تردید منافع زیادی ‏دارد، اما آن طور نیست که همه‌اش منفعت باشد، اروپا و غرب فروشندگانی نیستند که کالای خود را ‏بدون قیمت بپردازند، آن هم به حکومتی چون ایران. بنابراین باید تصور روشنی از مابه‌ازای طرح را هم ‏برای خودشان داشته باشند و هم برای جامعه ارائه کنند.‏

گرچه در بسته پیشنهادی، توقف غنی‌سازی اورانیوم به صورت کوتاه‌مدت مطرح شده است، اما کیست که ‏نداند، این پیشنهاد صرفاً برای خارج کردن ایران از زیر بار فشار روانی موافقت با آن است. زیرا توقف ‏چند ماهه برای اروپا و غرب واجد هیچ ارزشی نیست که بخواهد در ازای آن امتیازات مهمی بدهد، و ‏اصولاً اگر ایران از طریق نظارت آژانس اتمی کاملاً در اختیار و کنترل آنها بود، دلیلی برای دادن امتیاز ‏جهت اعتمادسازی نداشتند، چون با نظارت آژانس اعتماد و اطمینان لازم از عدم انحراف ایران حاصل ‏می‏شد، بنابراین اگر غرب از رفتار اتمی ایران در آینده حتی با وجود نظارت آژانس اعتمادی به دست ‏نمی‌آورد، طبیعی است که به کمتر از توقف کامل غنی‌سازی و پروژه آب سنگین قانع نشود. و این همان ‏مابه‌ازایی است که مسئولین ایرانی باید نسبت به پرداخت آن واقف باشند. و اگر تا همین مرحله موجود هم ‏بتوانند به‌ازای تأمین چنین خواسته‌ای بسته پیشنهادی را با تضمینات کافی به دست آورند و تحریم‌ها را ‏قطع کنند، بدون شک برنده این بازی بوده‌اند، اما اگر اتفاق پیش‌بینی نشده‌ای رخ دهد، آن وقت باید ‏ارزیابی دیگری داشت. آیا امیدی هست که هر سه شرط فوق در ارزیابی از اظهارات جدید آقایان متکی و ‏ولایتی و… محقق شود؟ آینده در این زمینه قضاوت می‌کند، گرچه من شخصاً امید چندانی ندارم.‏