حسین موسویان
توصیه پنج تن از متخصصین خلع سلاح هسته ای در واشنگتن به اوباما این بوده است که برای جلوگیری از به دست آوردن “توانایی حساس” تولید سلاح هسته ای توسط ایران، آمریکا می باید تحریم ها را به “حداکثر” برساند.
آنها می گویند اوباما باید تحریم های کاملی را در سطح بین المللی در زمینه سرمایه گذاری و تجارت علیه ایران برقرار کند. و هر نوع موفقیتی در گفتگو با ایران برای جلوگیری از دستیابی این کشور به سلاح هسته ای، به اجرای کامل این تحریم ها بستگی دارد، که باید همراه با تهدید به اقدام نظامی توسط اوباما تکمیل شود.
هرچند این توصیه ها در گزارش “استراتژی آمریکا در زمینه خلع سلاح خاورمیانه” مطرح شده است، ولی نویسندگان آن تنها تنبیهاتی را علیه ایران پیشنهاد می کنند و سخنی از اسرائیل به میان نمی آورند.
با این وجود ادعاهای این گزارش، ایران تا حدی پاسخگو بوده است: ایران پیمان ان پی تی را امضا کرده است و به بازرسان آژانس بین المللی انرژی هسته ای اجازه داده است تا بیش از ۴۰۰۰ نفر/روز از تاسیسات هستهای بازدید کنند. بنا بر ارزیابیهای امنیتی آمریکا در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ ایران برنامه فعالی برای تولید سلاح هستهای ندارد.
گفته شده است که هیچ شواهدی از اینکه ایران در سال ۲۰۰۳ قصد تولید سلاح و بمب هستهای داشته است در دست نیست و رهبری ایران هم هنوز تصمیم سیاسی لازم برای تولید چنین سلاحی را نگرفته است. بر عکس، اسرائیل پیمان ان پی تی را امضا نکرده ست و به بازرسان آژانس بین المللی انرژی هستهای حتی یک بار هم اجازه بازدید از صدها سلاح هستهای این کشور را نداده است. در نتیجه دلیل عدم پیشرفت تلاشهای بین المللی برای “ایجاد خاورمیانهای فاقد سلاح هستهای”، از زمانی که تقریبا ۴۰ سال پیش ایران پیشنهاد آن را داده بود، پیشرفتی نکرده است، باید کاملا روشن باشد.
ولی با این وجود، در گزارش دولت آمریکا گفته شده “تنها در صورت همکاری ایران در دادن امتیازات معنی دار منطبق بر قطعنامه های شورای امنیت و آژانس بین المللی انرژی هسته ای، می توان از تحریم های هسته ای صرفنظر کرد.”
برای رسیدن به برداشتی واقع گرایانه تر باید شرایط فعلی مذاکرات هسته ای میان ایران و گروه ۱+۵ شامل کشورهای آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین و میان ایران و آژانس انرژی هستهای را بررسی کرد. آخرین دور مذاکرات بین آژانس و ایران به نتیجهای نرسید. آژانس هستهای و کشورهای ۱+۵ خواسته هایی دارند که اهم آنها عبارتند از: پیوستن ایران به پروتکل الحاقی پیمان ان پی تی، که امکان بازرسی بیشتر از تاسیسات هسته ای را برای بازرسان آژانس فراهم می آورد؛ همکاری در مسائلی که به “نظامی شدن برنامه هسته ای” ایران مربوط می شود؛ محدود کردن غنی سازی به درجه خلوص ۵ درصد و صدور اورانیوم غنی شده ای که در داخل کشور مصرف نمی شود.
تقاضای محدود سازی غنی سازی و صدور اورانیوم غنی شده از حد پروتکل الحاقی فراتر می رود. بیش از ۷۰ کشور پروتکل الحاقی را امضا نکردهاند و برخی از کشورهای عضو آژانس بین المللی انرژی هستهای اورانیوم را تا حد ۹۶درصد غنی سازی کرده اند و مقادیر عظیمی از آن را فراتر از مصرف داخلی ذخیره کرده اند. علاوه بر آن آژانس هسته ای از ایران می خواهد ک اجازه بازرسی هایی را فراتر از آنچه در پروتکل آمده است صادرکند که گفته می شود برای بررسی “بعد نظامی احتمالی” برنامه هسته ای ایران باید انجام شود. ایران این تقاضاها را بدون هزینه نمی پذیرد و آژانس هم در موقعیتی نیست که وارد این گونه گفتگو ها شود. به همین دلیل است که بازدید آژانس از تهران پیش از مذاکرات با ۱+۵اشتباه بود.
با این وجود، کلیه کسانی که با واقعیت های مذاکرات برنامه هسته ای ایران آشنا هستند، می دانند که ایران چه به صورت علنی و چه در ملاقات های خصوصی با کشورهای ۱+۵، آمادگی خود را برای پذیرش تقاضاهای اصلی یاد شده در بالا اعلام کرده است. ایران در عوض انتظار دارد حق غنی سازی اورانیوم تحت پیمان ان پی تی برای این کشور به رسمیت شناخته شود؛ متاسفانه غرب با این نکته موافقت نکرده است.
هنر مذاکرات، مستلزم زمان بندی درست و مرحله به مرحله با بده بستان های مناسب است. به نفع اوباما و قدرت های جهانی است که به این سازش اساسی در مذاکرات پیش رو تن در دهند و از مبلغان جنگ که علیه دیپلماسی قلم فرسایی می کنند، فاصله بگیرند.
هدف مبلغان تحریم های بیشترو انزوای بیشتر و سایر تدابیر تنبیهی آن است که جنگ با ایران را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کنند. ولی چنین جنگی عواقبی به مراتب وخیم تر از جنگ عراق خواهد شد. در عوض باید به دیپلماسی فرصتی دیگر داد و شرایط سیاسی موثر واقع شدن آن را فراهم آورد.
منبع: گاردین - 22 ژانویه 2013