در این شماره هنر روز بروال هر هفته فیلم های روز سینمای جهان برگزیده و معرفی شده اند.
فیلم های روز سینمای جهان
شعبده باز The Illusionist
نویسنده و کارگردان: نیل برگر. موسیقی: فیلیپ گلاس. مدیر فیلمبرداری: دیک پاپ. تدوین: نائومی گرافتی. طراح صحنه: اوندری نکواسیل. بازیگران: ادوراد نورتون[آیزنهایم]، پل جیاماتی[سر بازرس اوهل]، جسیکا بیل[سوفی]، روفوس سیویل[ولیعهد لئوپولد]، ادی مارسان[جوزف فیشر]. ۱۱۰ دقیقه. محصول ۲۰۰۶ جمهوری چک، آمریکا. نامزد جایزه بهترین فیلمنامه از جشنواره روحیه مستقل ۲۰۰۷.
آیزنهایم، فرزند یک خانواده نجار عاشق دختری اشراف زاده به نام سوفی می شود. اما زمانی که به خاطر اختلاف های طبقاتی و موقعیت اجتماعی دو خانواده ادامه این ارتباط ممنوع می شود، آیزنهایم اجباراً کشورش را ترک و برای کشف دنیا به راه می افتد. ۱۵ سال بعد آیزنهایم به کشور خود بازمی گردد در حالی که به عنوان شعبده باز شهرتی به هم زده است. در بازگشت در می یابد که محبوب اش سوفی در شرف نامزدی با پرنس لئوپولد ولیعهد امپراطوری اطریش-مجارستان است. رفتار گستاخانه و متلک های سر پوشیده او سبب می شود تا پرنس لئوپولد اجرای نمایش های او را ممنوع اعلام کند. از طرف دیگر شعله ور شدن مجدد آتش عشق میان سوفیا و آیزنهایم سبب می شود تا مجادله ای بزرگ میان دو رقیب در بگیرد.
چرا باید دید؟
نیل برگر جوان پس از اولین فیلمش گفتگو با آدم کش [۲۰۰۲] به سراغ قصه کوتاه آیزنهایم شعبده باز؛ برنده جایزه پولیتزر نوشته استیون میلهاوزر رفته است. با توجه به داستان فیلم اول او که به ماجرای قتل کندی اختصاص داشت و شهرت قصه میلهاوزر و در کنار اینها حضور بازیگرانی چون نورتون و جیاماتی کمتر تماشاگری می تواند در برابر وسوسه تماشای شعبده باز مقاومت کند. به این ها بیفزایید شایعاتی در مورد این که فیلم بر اساس زندگی پرنس رودلف ولیعهد اطریش-تنها فرزند فرانس یوزف امپراطور اطریش/مجارستان- ساخته شده و به اشاراتی صریح به ماجرای مایرلینگ دارد.
شعبده باز که با سرمایه ۱۶,۵۰۰,۰۰۰ دلار در پراگ فیلمبرداری شده، توانسته فقط در اکران آمریکا ۴۰ میلیون دلار نصیب سازندگان خود کند. برگر در ساخت اتمسفر تاریخی اثر بسیار موفق بوده و با خیال راحت می تواند در انتظار فیلم سوم برگر نشست. در ماه های نیمه دوم سال ۲۰۰۶ چند فیلم در چهار گوشه دنیا درباره شعبده باز ها ساخته شده، که این تقارن بی علت نمی تواند باشد. یقیناً در هفته آتی با نمایش دیگر فیلم های این موج تازه اهداف سازندگان از انتخاب چنین کاراکتری برای نقش محوری فیلم های شان برملا خواهد شد. عجالتاً این هفته با دو تای آنها سر کنید. مخصوصاً با ادوارد نورتون در نقش شعبده باز ریش بزی با دستکش ها و گوی سحر آمیزش!
ژانر: درام، راز امیز، عاشقانه، تریلر.
یک سال خوب A Good Year
کارگردان: ریدلی اسکات. فیلمنامه: مارک کلاین. موسیقی: مارک استرتینفیلد. مدیر فیلمبرداری: فیلیپ لاسور. تدوین: دادی دورن. طراح صحنه: سونیا کلوس. بازیگران: راسل کرو[مکس اسکینر]، البرت فینی[عمو هنری اسکینر]، ماریون کوتیار[فانی شنل]، ابی کورنیش[کریستی رابرتز]، تام هولاندر[چارلی ویلیس[، فردی هایمور[کودکی مکس اسکینر]. ۱۱۸ دقیقه. محصول ۲۰۰۶ آمریکا. نامزد بهترین فیلمبرداری از جشنواره ساتلایت.
مکس اسکینر مردی مطمئن از خویش و خودخواه که با سرمایه گذاری در بازار بورس لندن پول های هنگفتی به جیب زده، یک روز خبردار می شود که عموی سالخورده اش در فرانسه فوت کرده است. عمو هنری نزدیک ترین فامیل مکس محسوب می شود و تمام کودکی اش با خاطرات او پر شده است. مکس از یک سو با یادآوری خاطرات خود از عموی نامتعارف و از طرف دیگر با رفتن به قصری که در پروانس به وی ارث رسیده شروع به تخقیق در مورد نحوه زندگی در آنجا می کند. مکس که این قصر فوق العاده زیبا را به عنوان سرمایه ای برای یک برد تازه در بورس پنداشته، ناگهان با ظهور یک فامیل درجه اول همه چیز را در شرف از دست رفتن می بیند. این فرد یک دختر کالیفرنیایی به نام کریستی رابرتز است که ادعا می کند فرزند نامشروع عمو هنری است…
چرا باید دید؟
پشت صحنه ساختن فیلم به اندازه کافی مهیج است: پیتر مایله در کنار کارنامه ای موفق در زمینه کارهای تبلیغاتی نزدیک به ۱۵ سال است که در جنوب زیبای فرانسه اقامت دارد و سرگرم نوشتن رمان است. اولین کتاب او که در سال ۱۹۹۱ به نام یک سال در پروانس منتشر شد تا امروز به بیش از ۲۸ زبان ترجمه شده و نزدیک به ۵ میلون جلد به فروش رفته است. مایله و اسکات از دهه ۱۹۷۰ با کار در زمینه ای مشترک-فیلم های تبلیغاتی- با یکدیگر آشنا و دوست شده اند و یک سال خوب نتیجه گفتگوی خودمانی آنها سر میز نهار در مورد خبری کوتاه در نشریه تایمز مربوط به شراب یسازی در بوردو است. حاصل این گفتگوی دوستانه اینک با صرف ۳۵ میلیون دلار هزینه روی پرده سینماهاست و ریدلی اسکات را شش سال پس از گلادیاتور در باغ های انگور پروانس در کنار راسل کرو قرار داده است. اما این بار نه با فیلمی حماسی و قهرمانی به یاد ماندنی که با فیلمی کمدی و مردی خودخواه که اسیر عشق می شود، روبرو هستیم. نویسنده فیلمنامه مارک کلاین است که او را با بخت بلند/خوش اقبالی به یادمی آوریم. این فیلم نیز مانند بخت بلند یک کمدی رمانتیک است که این بار با اتکا به سبک کارگردان ساخته شده و دوستداران اسکات بدون هیچ تردیدی به دیدار آن خواهند شتافت. اسکات از کارگردان های مهم، جریان ساز و در عین حال محبوب و پول ساز چهار دهه اخیر است که هم در نزد منتقدان با[دوئل کنندگان، بلید رانر، تلما و لوئیز] و تماشاگران با[بیگانه، باران سیاه، گلادیاتور و …] جایگاهی شایسته دارد. بازی راسل کرو مثل همیشه از نکته های مهم فیلم است و بسیاری خصوصیات اش را بر طبق گفته او از شخصیت عمویش دیوید ویلیام کرو وام گرفته است! اگر طعم آواز و شراب فرانسوی را دوست دارید، یک ثانیه غفلت در تماشای یک سال خوب[اصطلاح انگور کاران و شراب سازان] بر شما نابخشودنی است!
ژانر: کمدی، درام، عاشقانه.
پالس/ضربان Pulse
کارگردان: جیم سانزیرو. فیلمنامه: وس کریون، رای رایت بر اساس فیلمنامه کیوشی کوروساوا. موسیقی: الیا کمیرال. مدیر فیلمبرداری: مارک پلامر. تدوین: رابرت کی. لمبرت، باب موری، کرک موری. طراح صحنه: امانو دی فئوبو اورسینی، گری بی. ماتیسون. بازیگران: کریستین بل[ماتی وبر]، ایان سامرهلدر[دکستر مک کارتی]، کریستینا میلان[ایزابل فوئنتس]، ریک گونزالز[استون]، جاناتان تاکر[جاش اوکمن]، سام لیواین[تیم استینبرگ]. ۹۰ دقیقه. محصول ۲۰۰۶ امریکا.
گروهی جوان در دانشگاه اوهایو چند روز بعد از خودکشی دوستشان جاش، شروع به دریافت ایمیل هایی از وی می کنند. آنها ابتدا می پندارند که این ایمیل ها یک اشتباه کامپیوتری یا در نهایت یک ویروس است. اما دیری نمی گذرد که حقیقت آشکار می شود. این ایمیل ها آنها به یک گذرگاه اینترتی راهنمایی می کند. گذرگاهی که مردگان به واسطه آن در حال پائیدن و تعقیب زندگان هستند!
چرا باید دید؟
ارواح نفرین شده دنیای ماوراء این بار برای بازگشت به زندگی از آخرین دستاوردهای تکنولوژی-موبایل و ایمیل- استفاده کرده اند و گروهی جوان باید راه ورود این ارواح را به دنیای زندگان ببندند. این تم برگردان آمریکایی فیلم ضربان/مدار ساخته کیوشی کوروساوا در سال ۲۰۰۱ است و اگر کسی باشد که بتواند بازسازی خوبی انجام دهد غیر از بزرگ ترسناک ساز هالیوود یعنی وس کریون کس دیگری نیست. اما او که فیلمنامه ای نیز نوشته بود، در مراحل پیش تولید از پروژه کنار گذاشته تا جیم سانزیروی جوان دومین فیلم خود را کارگردانی کند. پالس یا ضربان در ادامه موج بازسازی فیلم های ترسناک شرقی- مخصوصاً ژاپنی- مانند غرض، حلقه، آب های تیره قرار می گیرد، ولی بر خلاف اسلاف خود از طرف منتقدان آمریکایی چندان قانع کننده ارزیابی نشده است. ظاهراً این پروژه یک بار از سوی باب وینستاین نیز به خاطر شباهت اش با غرض کنار گذاشته شده و کریستین دانست نیز از پروژه به خاطر حضور در اسپایدرمن ۲ کناره گیری کرده بود.
سورنزو که با اولین فیلم بلند خود به نام جنگ فرشتگان در ۱۹۹۹ توانسته بود نزد تماشاگران موقعیتی برای خود فراهم کند، برای حفظ این موقعیت در نزد دوستداران فیلم اصلی اعلام کرده که صحنه کلیدی فیلم-خودکشی به وسیله پریدن از بالای یک برج- را حفظ کرده و حتی نماهایی از فیلم ژاپنی را نیز مورد استفاده قرار داده است. پس خیلی ها می توانند با فراغ بال به تماشای فیلم بروند و آن چه را که می خواهند در آن بیابند!
حوادث فیلم در غرب آمریکا می گذرد اما فیلمبرداری در رومانی انجام شده.است. پالس که با هزینه ۲۰ میلیون دلار ساخته شده، تا این لحظه معادل همین مبلغ را برگردانده است.
ژانر: ترسناک، راز آمیز، تریلر.
تردست/حقه باز Hokkabaz
کارگردان: جم یلماز، علی تانر بالتاجی. فیلمنامه: جم یلماز. موسیقی: اوزان چولاک اوغلو. مدیر فیلمبرداری: اوغور ایچباک. تدوین: انگین اوزتورک. طراح صحنه: یاشار کارت اوغلو. بازیگران: جم یلماز[اسکندر تون آیدین]، مظهر آلانسون[سعید تون ایدین]، اوزلم تکین[فاطمه نور]، تونا اورهان[مارادونا-اورهارن دیرکک]، تونجر سلمان[اصلان تورکسونمز]. ۱۲۲ دقیقه. محصول ۲۰۰۶ ترکیه.
اسکندر تردست است. یعنی در واقع شعبده باز است. اما همه می پندارند که او و دوست دوران کودکی اش مارادونا تردست یا به تعبیر عامیانه حقه باز هستند. آن دو به دنبال ماجرایی مجبور به فراری سریع از استانبول شده و با پذیرش سعید-برادر اسکندر- به عنوان عضوی از تور نمایشی خود مخاطره بزرگی را به جان می خرند. اما بابا سعید از سال ها قبل قدردانی از اسکندر را فراموش کرده است. سه مرد در طول تور با ماجراهایی مختلف روبرو ی شوند، اما این حوادث با ورود فاطمه به جمع شان رنگ تازه ای به خود می گیرد.
چرا باید دید؟
جم یلماز متولد ۱۹۷۳ پدیده سینمای ترکیه در سال ۱۹۹۸ با فیلم همه چیز روبراه خواهد شد پا به سینما گذاشت. او در کنار بازیگری با نوشتن فیلمنامه این فیلم و فیلم های دیگری مانند G.O.R.A. [پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ترکیه تا این لحظه] توانست شهرت خود را از یک کمدین کلوب های شبانه تا حد یک مولف ارتقاء دهد. او که با ترسیم کاریکارتور وارد دنیای هنر شده بود، خیلی زود این کاریکاتورها از تصویر به کلام و سپس نقش تبدیل کرد. بازی وی در چهار نقش در فیلم G.O.R.A. از اتفاقات نادر سینمای ترکیه بود. شهرت او هم اکنون –حتی به عنوان یک بازیگر نمایش های تک نفره[Stand-up Comedian]- در کشورش آن چنان رو به افزایش گذاشته که حضورش به عنوان هنرپیشه میهمان در نقشی حتی چند ثانیه ای در یک فیلم سینمایی می تواند ضامن موفقیت تجاری آن باشد. از طرف دیگر تبدیل به چهره ثابت فیلم های تبلیغاتی-مانند اتومبیلOpet- شده و اینک برای اولین بار[هر چند مشترک] روی صندلی کارگردانی هم نشسته است. در کنار او علی تانر بالتاجی قرار دارد که او نیز اولین تجربه کارگردانی خود را با تردست تحقق بخشیده است. بالتاجی قبلاً در شرکت “بوجک فیلم” فیلم های تبلیغاتی متعددی ساخته و در فیلم های مشهور ویزون تله و ویزون تله: توبا دستیار کارگردان بوده، آخرین کار او ساخت ویدیو کلیپ جرائم سازمان یافته[نیل کارابراهیمگیل] است.
فیلم از حال و هوای جاده ای برخوردار است و به خاطر حضور مظهر آلانسون و تم دو برادر ناسازگار شباهت هایی با فیلم مشترک اول یلماز و او “همه چیز روبراه خواهد شد” را برای تماشاگرانش تداعی خواهد کرد. در کنار این تم اسکندر باید با این تصور مردم که وی را به عنوان شعبده باز قبول ندارند و حقه باز می خوانندش، بستیزد. تردست به عنوان فیلمی جاده ای و کمدی درباره گروهی از انسان هاست که به هم پیوسته و در انتها به شکلی باشکوه از هم جدا می شوند.یک فرصت ناب برای دوستداران این کمدین برای ملاقات مفرح و فرصتی برای کسانی که با جم یلماز و شوخی های گزنده او آشنا نیستند!
ژانر: کمدی، درام.
زمانه بی رحم Harsh Times
نویسنده و کارگردان: دیوید آیر. موسیقی: گریم ریول. مدیر فیلمبرداری: استیو میسون. تدوین: کنراد باف. طراح صحنه: دورو هربرت. بازیگران: کریستین بیل[جیم لوتر دیویس]، فردی رودریگز[مایک الونزو]، اوا لونگریا[سیلویا]، آرماندو کانتینا[پیرمرد کوچک]، کنت چوئی[فوجیموتو]، تامی ترول[مارتا]، تری کروز[دارل]. ۱۲۰ دقیقه. محصول ۲۰۰۶ آمریکا.
جیم دیویس پس از بازگشت از جنگ خلیج نتوانسته زندگی با ثباتی برای خود فراهم کند. خاطرات تلخ روزهایی که در صحراهای دور دست گذرانده هنوز در قالب کابوس های شبانه او را رها نکرده است. او در انتظار پذیرفته شدن در نیروی پلیس به دنبال راهی دیگری برای خدمت به میهن خویش است. او حاضر نیست پشت میز نشین شده و با کاری یکنواخت و خسته کننده زندگی را به پایان ببرد. جیم با دوست دوران کودکی اش مایک که همچون خودش بیکار است، شروع به گردش در خیابان های جنوب لس آنجلس می کنند. اما خیلی زود می فهمند شهری که زمانی خیابان ها و کوچه هایش تفریحگاه شان بوده تبدیل به برهوتی آغشته به هر گونه بلا و بی رحمی شده و آنها در میانه این آشفتگی عظیم گیر افتاده اند.
چرا باید دید؟
دیوید آیر فیلمنامه نویس مشهوری است که از سال ۲۰۰۰ با U-۵۷۱ ورودی خوش به عالم سینما را تجربه کرده و با فیلم های سریع و خشمگین، روز تمرین، آبی تیره و S.W.A.T. در طول فقط پنج سال به هر آن چه یک فیلمنامه نویس باسابقه می توانسته دست یابد، رسیده است. او اینک برای اولین بار فیلمنامه ای را که نوشته، خود کارگردانی کرده و این ازمون سختی برای او می تواند باشد. او باید ثابت کند که از کارگردان های دیگر برای ساخت نوشته خود شخص با لیاقت تری است و این کار چندان راحتی نیست. آیر گفته که این فیلمنامه را بر اساس اولین چیزی که در ۲۰ سالگی نوشته تنظیم کرده و محیط کار خود را شهری برگزیده که از دوران نوجوانی با آن و با سویه تاریک اش به خوبی آشناست. لس آنجلسی که او تصویر می کند دیگر شهر فرشتگان نیست، بلکه مکانی نا امن با خیابان هایی انباشته از خطر است. زمانه بی رحم مانند فیلم های پس از دوران جنگ ویتنام به زندگی سربازانی می پردازد که در بازگشت به کشور خود را از نظر روحی فرسوده و شهر خود را غرق در تباهی می یابند. آنها در اغلب موارد تبدیل به مامورین خودگماشته قانون شده و دست به اجرای خودسرانه عدالت می زنند. از بودجه فیلم که در طول ۲۶ و به طریقه سوپر ۱۶ میلیمتری فیلمبرداری شده، اطلاع دقیقی در دست نیست و در حالی که از شروع نمایش آن بیش از دو هفته نگذشته، نمی توان درباره میزان موفقیت تجاری آن حرفی زد. اما از جهت هنری محصول قابل اعتنایی برای یک کار اول است. این اتفاق برای آیر که بسیاری از فیلمنامه هایش شانس ساخته شدن را نیافته، می تواند نقطه شروع مجددی باشد تا خود آنها را به فیلم برگرداند. حضور کریستین بیل که خود را به عنوان بازیگر و انتخابی خوب جهت نقش انسان های روان نژند شناسانده، همچنین فردی رودریگز که در سریال در عمق شش فوتی خوش درخشید از نکات مثبت فیلم هستند. زمانه بی رحم یکی از فیلم های این ماه است که نباید فرصت تماشای آن را از دست بدهید. کسانی که روز تمرین را دیده و پسندیده اند دلایل محکمی برای تماشای آن دارند!
ژانر: درام، جنایی.
اردوگاه دورافتاده Camping sauvage
نویسنده و کارگردان: کریستف علی، نیکلاس بونلائوری. موسیقی: نیکلاس بیبی، الیویا بوئیسو، دان لوی، فیلیپ نیل. مدیر فیلمبرداری: ژروم بیربرون. تدوین: لوران روآن. طراح صحنه: موریل شینال. بازیگران: دنیس لوان[بلز]، ایزیل له بسکو[کامیل]، پاسکال بونگار[ادی]، یان تره کوه[فرد]، امانوئل برکو[فلوانس]. ۷۹ دقیقه. محصول ۲۰۰۶ فرانسه.
کامیل ۱۷ ساله در تعطیلات تابستان در اردوگاه کنار دریاچه، مثل هر زمان در خود فرو رفته خود را در میان خانواده و دوست پسرش افسرده و کسل می یابد. کامیل با استاد قایق رانی جدیدش بلز که مردی ۴۰ ساله است برای اولین بار روبرو می شود. بلز نیز مانند کامیل به زندگی بی علاقه است. این وضعیت آن دو را به یکدیگر نزدیک و از دیگر انسان ها دور می کند. این رابطه بزودی اطرافیان آنها را از کوره به در می برد. اما این رابطه برای آن دو به مثابه رهایی شان از زنجیرهای وابستگی لحظه به لحظه جان دارت می شود. و مدتی کوتاه نم یگذرد که کامیل و بلز خود را اسیر عشقی خطرناک می یابند.
چرا باید دید؟
اردو گاهی در دل طبیعت وحشی دومین فیلم زوج جوان علی/بونلائوری است که با اولین فیلم خود Le Rat دز سال ۲۰۰۱ توانستند توجه منتقدان و تماشاگران اروپا را به خود جلب کنند. Le Rat یک فیلم تسناک بود که پخش بین المللی نیز یافت، اما این زوج موفق لازم بود تا چهار پنج سالی برای ساختن فیلم دوم خود صبر کنند. آنها که اولین تجربه خود سینمایی خود نوشته، کارگردانی و فیلمبرداری کره بودند[حتی علی نقش کوتاهی نیز در آن بازی کرده بود] امسال با دومین کار خود در بخش پانورامای جشنواره برلین حضور پیدا کردند. بر اساس ادعای آنها فیلم بر اساس ماجرایی واقعی ساخته شده که در بحبوحه ساخت چنین فیلم هایی این موضوع نمی تواند به خودی خود مزیت برای آن به شمار رود. آن چه اهمیت دارد داستان دو انسان سرگشته است که با ناخشنودی به زندگی ادامه می دهد. چنین داستان هایی با تم ایجاد رابطه بین این دو انسان ناساز در سینمای فرانسه چیز تازه ای نیست. پس باید علی/بونلائوری باید نقطه تمایزی برای اثر خود بیافرینند تا تماشاگر آشنا با این گونه فیلم ها را به سینما بکشانند. آنها تم ستیز با قراردادهای اجتماعی را برگزیده اند و کوشیده اند تا به عشق دو شخصیت اصلی خود ابعادی فراسوی معیارهای فیلم های عاشقانه اروپایی ببخشند. و موفق هم شده اند. فیلم تا این لحظه در جشنواره ها و نمایش گسترده اش با استقبال خوبی روبرو شده و تاکید می کنم که از تماشای آن پشیمان نخواهید شد. نقش اصلی فیلم را بازیگر عشاق پون نوف دنیس لاوان بازی می کند که بازی اش در نقش عاشقی نام تعارف در آن فیلم فراموش نشدنی است و دلیل اصلی انتخابش برای حضور در این اردوگاه دورافتاده!
ژانر: درام.
توفان Storm
کارگردان: مانس مارلیند، بیورن اشتین. فیلمنامه: مانس مارلیند. موسیقی: کارل مایکل هرلوفسون.مدیر فیلمبرداری: لینوس سندگرن. تدوین: بیورن اشتین. طراح صحنه: راجر روزنبرگ. بازیگران: اریک اریکسون[دنی “دی دی” دیویدسون]، اوا روسه[لووآ]، ساشا بکر[هلنا]، یوناس کارلسون[مرد کت و شلوارپوش]، پیتر انگمان[کابی]. ۱۱۰ دقیقه. محصول ۲۰۰۵ سوئد.
دنی دیویدیسون معروف به دی دی، مردی در دهه سوم زندگی اش، فردی شوخ و مهربان است. یک روز زنی عجیب به نام لووا وارد زندگی او می شود. آدم های بدی به دنبال لووا هستند تا به وی آسیب برسانند. دی دی بدون آن که خود بخواهد خود را در میان زنجیره ای از حوادث ترسناک می یابد. او برای این که سلامت از میان این خطرات بیرون بیایید باید معمایی مربوط به گذشته خود را حل کند و به زودی معنای نهفته در پس پرده اسرار ایم ماجراها برای وی تبدیل به موضوع مرگ و زندگی می شود.
چرا باید دید؟
اگر مدت هاست یک اکشن خوش ساخت با مایه های مطالعه ای روانشناختی درباره جوانی که دچار دردسر شده ندیده اید، توفان می تواند همه اینها را به اضافه تصاویر بدیع و پیچ و خم های فراوان در پیرنگ داستانی به شما ارائه کرده و موقعیت کارگردان هایش را نیز به عنوان فیلمسازان محبوب تان بالا ببرد. فیلم که در جشنواره استکهلم توانست بینندگان زیادی را جذب خود کند، برای سینمای سرد و خالی از اکشن کشور سرد سوئد-مثل بقیه کشورهای اسکاندیناوی البته!- محصولی مهم بشمار می رود. کارگردان های جوان فیلم توانسته اند پیوندی منطقی میان دنیای بازی های کامپیوتر، قصه های مصور، فیلم های اکشن و درام ایجاد کنند که می تواند اثرشان را تا حد ماتریکس اسکاندیناوی ارتقاء دهد. صحنه های اکشن فیلم به شکلی باورنکردنی خونین هستند. توفان اولین فیلم مانس مارلیند و بیورن اشتین، کارگردان فیلم های تبلیغاتی است که قبلاً سریالی ۱۲ قسمتی و یک فیلم کوتاه به نام دیسکو کونگ فو با هم ساخته اند.
یکی از صحنه های کلیدی فیلم که در آن دی دی وارد سالنی بزرگ پر از کامپیوتر شده و با کسی که سرگرم بازی رایانه ای “Storm” است، وارد صحبت می شود در جریان برگزاری نمایشگاه سالانه “Dreamhack فیلمبرداری شده که همه ساله در سوئد با حضور بیش از ۶۰۰۰ شرکت کننده برگزار می شود.
پس اینگمار برگمن را فراموش کنید-چون نسل جوان فیلم های او را خسته کننده ارزیابی می کند- و فرصت تماشای این ادیسه مدرن سوئدی از دست ندهید!
ژانر: درام، فانتزی، تریلر.