از آنجا

نویسنده

پنج رمان که شما را دیوانه می‌کند

 

رمان‌ها می‌توانند خواننده را به گریه وا دارند یا به خنده، اما تعداد رمان‌هایی که با ذهن خواننده بازی کنند و به شکلی موجب دیوانگی خواننده شوند کم هستند.

 

استخوان‌های دوست‌داشتنی / آلیس زبالد

سال 1974 دختری 14 ساله در شهرستانی به قتل می‌رسد، تحقیقات پلیس، غم و اندوه خانواده، ترس و وحشت جاری در شهر کوچک همگی المان‌هایی تکراری هستند، اما چیزی که “استخوان‌های دوست‌داشتنی” را به اثری متمایز بدل می‌کند، روایت شدن آن از نقطه دید مقتول است. لحن این رمان به دلیل حضور مقتول در مکانی بهشت‌آسا، آرام و گرم به نظر می‌رسد، اما این چیزی از تلخی رمان کم نمی‌کند. آنچه در این رمان خواننده را غافلگیر می‌کند بخش‌هایی است که مقتول زندگی قاتلش را روایت می‌کند.

 

اطلس ابر / دیوید میچل

این رمان از شش داستان تودرتو، اما مستقل تشکیل شده که در شش مقطع زمانی مختلف روایت می‌شود و هر کدام لحن و سبک خاص خود را دارند. می‌شود هر داستان را به طور مستقل خواند، اما چیزی که “اطلس ابر” را به اثری متفاوت بدل می‌کند ارتباط درونی این شش داستان است که در قرن‌های مختلفی رخ می‌دهند و هرچند شخصیت‌ها با هم تفاوت دارند، اما انگار همگی شبیه هم هستند.

 

دختران درخشنده / لارن بوکس

این رمان عجیب ماجرای یک قاتل زنجیره‌ای است که وقتی دختران جوان هستند سراغ آن‌ها می‌رود و بعد دوباره در زمان سفر می‌کند و یک بار دیگر همان دختر را در بزرگسالی به قتل می‌رساند. همین خط داستانی متفاوت برای غافلگیر کردن خواننده کافی است، اما از این مهم‌تر این است که با وجود آشنایی خواننده با چنین خط‌های داستانی، باز هم “دختران درخشنده” موفق می‌شود در لحظات مختلف خواننده را میخکوب کند. این رمان درباره لحظه‌های گذرایی در زندگی است که تمامی سرنوشت فرد را تغییر می‌دهند.

 

دختر ازدست‌رفته / جیلیان فلین

این رمان داستان زوجی اهل نیویورک است که به روستایی در میزوری نقل مکان می‌کنند. هر دو شغلشان را از دست داده‌اند و ازدواجشان در آستانه فروپاشی است و در همین بین زن ناپدید می‌شود. رمان بطور متناوب از زاویه دید مرد و زن روایت می‌شود و چیزی که رمان را جذاب می‌کند تفاوت حرف‌های این دو درباره اتفاقی است که رخ داده است. چیزی که باعث می‌شود “دختر ازدست‌رفته” تکان‌دهنده باشد این است که هر بار با یکی از راوی‌ها (زن یا مرد) همراه می‌شویم، تمام حق را به او می‌دهیم اما واقعا حق با کدامشان است؟

 

باشگاه مشت‌زنی / چاک پالانیک

شاید “باشگاه مشت‌زنی” دیوانه‌وارترین رمان چند سال اخیر باشد. داستانی پر از حقه و پیچ داستانی که بیش از خواننده شخصیت اصلی رمان را به بازی می‌گیرد. “باشگاه مشت‌زنی” داستان مردی است که از زندگی ساده و بدون هیجان خود خسته شده و در این بین با مردی مرموز آشنا می‌شود که زندگی‌اش را تغییر می دهد. “باشگاه مشت‌زنی” تکان دهنده است، چون مرد مرموز همان مرد ساده ابتدای داستان است و رمان با ظرافت نشان می‌دهد در دل هر انسانی چه هیولایی نهفته است.

منبع: خبرآنلاین