آناهیتا و برملا شدن رازها…
عوامل تولید
فیلمنامه، کارگردان و تهیهکننده: عزیزالله حمیدنژاد، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، صدابردار: محمود خرسند، طراح چهرهپردازی: کوروش علیزاده، طراح صحنه و لباس: بهزاد کزازی، تدوین: شهرزاد پویا، موسیقی: ستار اورکی، بازیگران: میترا حجار، شهاب حسینی، نرگس محمدی، پوریا پورسرخ، افسانه ناصری، محمدرضا داودنژاد، مریم سلطانی، حمید صفایی، امیر بارانلویی، سامان ارسطو.
خلاصه داستان فیلم
خورشید (میترا حجار) دانشآموختهی رشتهی شیمی و محقق برگزیدهی المپیاد که پیرو نظریهی شعورمندی آب بر اساس نظریهی دکتر ایموتو است، با کشته شدن هماتاقیاش مهرناز در یک مجتمع مسکونی ناامن، در صدد پیدا کردن قاتل با رمزگشایی آب است…
یادداشت
برای دیدن فیلم “آناهیتا” هم میتوان به نام کارگردان آن یعنی عزیزالله حمیدنژاد اعتماد کرد و هم بازیگران آن میترا حجار و شهاب حسینی. هرچند بخشی از این اعتماد با دیدن فیلم فرو میریزد.
کارگردان بر مبنای یک تئوری جهانی “آناهیتا” را ساخته است. یک دانشمند ژاپنی سالها بر این ماجرا تحقیق کرده و حدود 17 سال از عمر خود را صرف این موضوع کرده که اثبات کند مولکولهای آب در برابر افراد، اسامی و اجسام مختلف واکنش نشان میدهند.
داستان فیلم هم از این قرار است که خورشید (میترا حجار) در نقش زن جوان و پژوهشگر میخواهد تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام دهد اما مخارج زیاد او را ناگزیر میکند تا در فضایی پرت و با مشکلات عدیده این کار را انجام دهد. شخصیتهایی که با او در ارتباط هستند هر کدام دچار مشکل و معضلی هستند و یا میشوند. شخصیتهای فرعی ماجرا هم میآیند و میروند. شخصیتهایی که بخش خاکستریشان شاید از کل فیلم ـ همین ماجرای مولکولهای آب و تأثیرشان بر بدن ـ در نهایت در ذهن تماشاگر میماند.
حمیدنژاد دوست داشته تا این نظریه را تبدیل به فیلم کند و این را پیشنهادی دانسته برای حل و کشف مسائل بیشتر. او با این فیلم نشان داده که حتی میتوان روزی روزگاری این روش را مانند اثر انگشت، آزمایش DNA و گروه خونی در جهت تشخیص راستی یا ناراستی استفاده کرد. او این خواستهی خود را بسط و گسترش داده و برای آن یک ساختار دراماتیک طراحی کرده است که همراه با مسایل جنایی و قتل و زد و خورد بتواند فرضیه خود را ثابت کند.
عطف به تمام صحبتهای حمیدنژاد در طول روزهای پس از اکران، او در این میان مسائل دیگری را نیز مد نظر داشته مثلاً این که یک خانم را در فضایی فراتر از آشپزخانه که مکان رایج اکثر فیلمهای ایرانی است به تصویر بکشد یا این که او بتواند عدم توجه مسئولان را به مسئله مهم تحقیق و پژوهش نشان دهد و نظرشان را به این موضوع مهم جلب کند.
وی به عنوان کارگردانی که توانسته مسیری رو به جلو را از فیلم تأثیرگذار “هور در آتش” آغاز کند و به فیلم به یاد ماندنی “اشک سرما” برسد، در این فیلم با استقبال خوبی از سوی منتقدان روبه رو نشده.
طبیعی است که منتقدان نیز برای خود دلایل زیادی دارند. از ساختار پاره پارهی فیلم گرفته تا شخصیتهایی که بیدلیل وارد مسیر فیلم میشوند. از طرف دیگر همهی آدمهایی که در اطراف خورشید وجود دارند هر چند قرار شده خاکستری به نظر برسند اما بدترین راه ممکن را انتخاب میکنند که انتقام است. از یک طرف فؤاد (پوریا پورسرخ) با انتقامگیری آن هم به شدیدترین شکل وارد عمل میشود و از طرف دیگر بهنام (شهاب حسینی) خود را درگیر از بین بردن تنها شاهد جنایتی که مرتکب شدهاست، میکند.
نکتهی دیگری که در مورد این فیلم حمیدنژاد میتوان گفت این است که فضای جنایی، پلیسی و مستندگونهی “آناهیتا” مخاطب را سر در گم میکند. شاید اگر او بر پایهی همان اندیشه و شیوهی خود در فیلمهای پیشنش عمل میکرد نتیجه رضایتمندانهتر بود. حتی اگر او میتوانست بر بعد دیگری غیر از شناخت بدیها در فیلم تکیه کند باز هم فیلم همدلان بیشتری میداشت.