موسی و فرعون

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

 

به نظر می رسد که راه قدس از نیویورک می گذرد، راه نیویورک هم از ابرقو یا همان ابرکوه خودمان. رئیس جمهور م.ش.نگ. قرار بود برود نیویورک، یک دفعه سر از ابرقو در آورد. البته فرقی نمی کند، این جوان شعله ور هسته ای یک بیانات آتشینی داشت که می خواست آنجا شلیک کند، اینجا شلیک کرد. محمود احمدی نژاد دیروز به استان یزد رفت و بر اساس اخبار واصله و پیش بینی های نوسترآداموس با استقبال میلیونی دویست نفر از خواهران و بسیجیان دشمن شکن مواجه شد. وی در سخنرانی اش در ابرکوه گفت: « قدرت ها با جنگ تبلیغاتی به نتیجه نخواهند رسید.» منظور رئیس جمهور احتمالا این بود که ساختن فیلمهایی مثل 300 که در جنگ تبلیغاتی و روانی علیه ایران ساخته شده در ابرقو هیچ اثری ندارد. ناآگاهان با تائید این موضوع افزودند که قرار است ایران هم برای زدن مشت محکمی به دهان استکبار یک فیلم 600 بسازد و بعد از اینکه همه کارگردانهای درست و حسابی کشور که ممنوع الساخت و ممنوع الحیات شده اند، دعوت به کار شدند، ما آن فیلم را از تلویزیون خودمان هم غیرقابل پخش اعلام کنیم و علاوه بر اینکه مشت محکمی به دهان استکبار می زنیم، مشت محکمی هم به دهان کارگردانان عامل دشمن بزنیم.

دید موسی یک جوانی را به راه

اجمدی نژاد در ابرکوه گفت: « ابرقدرت ها در خواب خرگوشی بیدار شوند.» آگاهان هشدار دادند که بهتر است این اتفاق نیفتد، چون اگر ابرقدرتها از خواب خرگوشی بیدار شوند، اولین کاری که می کنند این است که به ما حمله می کنند. احمدی نژاد که شدیدا به دلیل کم بودن جمعیت عصبانی بود، گفت: « ایران ذره ای عقب نشینی نخواهد کرد.» وی که به دلیل عصبانیت فراموش کرده بود که معنی منزوی این است که ما تنها هستیم، ولی آنها همه شان با هم هستند، گفت: « این قدرت های جهان هستند که منزوی شده اند و نه جمهوری اسلامی دستیابی به انرژِی صلح آمیز هسته ای و بهره مندی از آن خواست تمام ملت ایران است. قدرتهای زورگو در عرصه جهانی منزوی شدند و منفور ملت ها هستند.» وی که خیلی عصبانی بود، صدور قطعنامه را به رد و بدل شدن کاغذ تشبیه کرد و گفت: « بنشینید دور هم و کاغذ رد و بدل کنید.» آگاهان ضمن اینکه از ایشان خواستند جلوی عصبانیت خودشان را بگیرند، اعلام کردند که رد و بدل کردن نامه هیچ اشکالی ندارد، ولی رد و بدل کردن کاغذهای دیگر اصلا فایده ندارد. احمدی نژاد در پایان متوجه وضعیت خودش شد و گفت: « عصبانیت سودی ندارد.» وی که اخیرا توسط فاطمه رجبی و الهام و سایر اعضای خانواده به عنوان محمود موسی شناخته شده است، گفت: « سرنوشت متجاوزان به حقوق ملت ها بهتر از نمرود و فرعون نخواهد ماند.» آگاهان در حال تلاش هستند تا با توجه به تبدیل احمدی نژاد به موسی و تبدیل استکبار جهانی به فرعون، تکلیف انواع گوساله سامری و معمولی و ده فرمان مربوطه را روشن کنند. مسوولان سفر احمدی نژاد اعلام کردند که به دلیل اختلالات جوی که احتمالا از طریق شورای امنیت و شورای تشخیص ایجاد شده است، ادامه سفر احمدی نژاد متوقف شد.

همه اش مال تو، ورش دار ببرش

توش ما رو کشته، بیرونش هلندی ها رو. ظاهرا این خبرنگاران هلندی مقیم ایران اخبار احمدی نژاد را بسیار جالب و دقیق پوشش می دهند. کنسانت کوسترس، رهبر حزب ناسیونالیست اتحاد مردم هلند گفت: « احمدی نژاد مرد شجاعی است( توضیح: در زبان هلندی به هر کسی که شدیدا به هر جایی حمله می کند، شجاع می گویند.) که ایرانی خودشان او را در یک شرایط دموکراتیک( توضیح: هلندی ها اصولا یک جوری هستند که به خیلی چیزها دموکراتیک می گویند، مثلا شورای نگهبان و بسیج و دزدیده شدن صندوق و موتورسوار و مصباح را جزو دموکراسی حساب می کنند.) انتخاب کرده اند. او تنها کسی است که علیه اسرائیل موضع گیری کرده است( توضیح: هلندی ها به دلیل اینکه در کشورشان هیچ وقت ترور صورت نمی گیرد و اخیرا یکی از کارگردانانشان به وسیله یکی از طرفداران القاعده کشته نشده، زیاد خبری از القاعده و حماس و جهاد اسلامی و مقتدی صدر و نئو فاشیست های آلمانی و هلندی که علیه اسرائیل موضع گیری می کنند، ندارند) مثل بوش نیست که همه جا یا 50 تا بادی گارد حرکت کند. احمدی نژاد خیلی راحت بدون بادی گارد( البته هلندی ها چون قیافه شصت تا بادی گارد احمدی نژاد شبیه خودش هستند، نمی توانند تشخیص بدهند که این شش تا ماشینی که دنبال احمدی نژاد می روند و آنهایی که مردم را کتک می زنند بادی گارد هستند.) بین مردم رفت و آمد می کند.»

ابتکار عمل شکننده

یکی از پدیده های جدید دوران احمدی نژاد، که در طول سالهای اخیر بی سابقه است، رشد عجیب موجودات شگفت انگیز است. مثلا وقوع پدیده ای مثل شمسی پهلوون، معروف به فاطمه رجبی واقعا هر هفتصد سال یک بار اتفاق می افتد. یا مثلا دکتر بلخاری یا دکتر رامین یا همین نبی رودکی که هر کدام شخصیت هایی هستند که مثل ستاره هالی سالها باید بگذرد و مملکت حالی به حولی بشود و چنین ستاره ای ظهور کند. دکتر رامین، مشاور احمدی نژاد که به مدت 27 دقیقه در آلمان به مطالعات فلسفی مشغول بوده و فرهنگ غرب را مثل کف دستش می شناسد( البته کف دستش را خوب نمی شناسد)، در مورد ضرورت حضور احمدی نژاد در شورای امنیت گفت: « از آنجا که دکتر احمدی نژاد سیاستی حکیمانه و فعالانه در برابر جبهه استکباری آمریکا و انگلیس دنبال می کند، در برابر هر عملکرد مستکبرانه اروپا و آمریکا، یک ابتکار عمل شکننده علیه غربیها را در اختیار دارد.»( ترجمه فارسی دری: آمریکا و انگلیس همان آمریکا و اروپاست و همه اینها همان غرب است و احمدی نژاد اینها را خیلی خوب می شناسد، فقط ابتکار عملش شکننده است، یعنی ابتکار عملش پایدار نیست.)

توضیح: احتمالا دکتر رامین فوق الذکر هنوز فرق انعطاف پذیر و شکننده را نمی داند.

و یک کلام از مادر عروس شهرستانی

آقای نبی رودکی عضو همان کمیسیون مهم مجلس که به همه چیزهای خارجی و امنیتی مربوط است و نماینده شیراز نیز از حضور احمدی نژاد در شورای امنیت دفاع کرد و با یک استدلال جانانه مشت محکمی به دهان نماینده چین زد تا دیگر نگوید که حضور احمدی نژاد در شورای امنیت بامزه یا خنده دار است، وی که زیر لب می گفت« حضور عمه ات خنده دار است» اعلام کرد: « جمهوری خواهان آمریکا با فشار بر ایران قصد دارند که به اعضای کنگره اعلام قدرت کنند و انتخابات ریاست جمهوری را در دست بگیرند و ما باید با تمام ظرفیت خویش وارد میدان شویم و حضور احمدی نژاد چنین فشارهایی را کم می کند.»

فرض اول: آقای رودکی فکر می کند اجلاس شورای امنیت به جای سازمان ملل در کنگره آمریکا برگزار می شود و احمدی نژاد در حین دفاع از حق هسته ای ایران، از حق دموکراتیک حزب دموکرات هم دفاع خواهد کرد.

فرض دوم: فعلا مشکل اصلی ما این است که نتیجه انتخابات دو سال بعد آمریکا را تغییر بدهیم، بعدا مشکل خودمان را که سه روز دیگر اتفاق می افتد، دو سال بعد حل می کنیم.

فرض سوم: احمدی نژاد درست است که روی مجلس خودمان و روسیه و چین و عراق و زریبافان نمی تواند اثر بگذارد، اما قطعا روی کنگره آمریکا می تواند اثر بگذارد.

فرض چهارم: آقای رودکی فکر می کند احمدی نژاد قرار است از حالا برود آمریکا و تا دو سال دیگر که انتخابات آمریکا برگزار می شود، همان جا بماند، جان من اگر چنین خبری است، بگوئید ما هم کلی خوشحالی کنیم.

فرض پنجم: کل ظرفیت نظام جمهوری اسلامی از نظر آقای رودکی( که انشاء الله توی جوی مولیان بیفتد) همین آقای احمدی نژاد است که بیشترین کارکردش هم این است که برود آنجا و دعای فرج بخواند تا نتیجه انتخابات تغییر کند.

فرض ششم: آقای رودکی فرض را بر این گذاشته که اگر دموکرات ها روی کار بیایند، اوضاع ایران احمدی نژاد خوب می شود، در حالی که اگر دموکرات ها روی کار بیایند، تازه اول مکافات است، آنها مثل بوش نیستند که فقط زور و انگیزه داشته باشند، آن ها هم زور و انگیزه دارند و هم عقل و وجهه.

دنیا دیگه مثل تو نداره

به نظر من خط تبلیغاتی دولت خط موفقی است. همه وزرا اعلام می کنند که من بهترین وزیر هستم، هیچ مشکلی وجود ندارد و من خبری ز چیزهایی که می گوئید ندارم. روزی هم ده بار این ترانه « دنیا دیگه مثل تو نداره، نداره نمی تونه بیاره…» را برای خودشان پخش می کنند. دیروز احمدی نژاد اعلام کرد که مردم ما مشکل جدی ندارند، وزیر اقتصاد هم صریحا گفت: « اوضاع خوب است.» باهنر هم اعلام کرد: « رابطه مجلس و دولت خوب است.»، هاشمی رفسنجانی هم گفت: « رابطه مجمع و دولت خوب است»، وزیر آموزش و پرورش هم که در طول سی روز گذشته بیست و پنج بار معلمین علیه او تظاهرات کرده اند، اعلام کرد: « من یکی از موفق ترین وزرای آموزش و پرورش هستم» وی گفت: فقط امسال بخاری نداشتیم که کلاس ها را گرم کنیم. وی ضمنا افزود: « نتوانستیم دو ماه پاداش معلمان را پرداخت کنیم.» وی درخشان ترین( ربطی به حسین ندارد، کسی نترسد، قرار نیست کسی لو برود) جمله زندگی اش را گفت: « دستگیری معلمان را با توجه به عدم اطلاعم تکذیب می کنم.» ( ترجمه فارسی: یعنی چون اطلاع ندارم که معلمین را دستگیر کردند یا نه، بنا براین اعلام می کنم که دستگیر نکردند. همزمان با استخراج تخم مرغ دوزرده فوق از بخش تحت امر وزیر مذکور، اجتماع معلمان که دیروز برگزار شده بود، شدیدا سرکوب شد و تعداد زیادی از حاضران مورد یورش پلیس قرار گرفتند تا مشکل مالی شان کاملا حل شود. فردا قرار است تجمع معلمان مجددا برگزار شود. مهدی امینی زاده، از بچه های تحکیم گفت: « سرکوب معلمان ننگی بر چهره دولت است.»

توضیح اضافه: معمولا سابقه ندارد که یک دولت با معلم جماعت در بیفتد و ور نیفتد.

ضد حال خفنگ

الهام، شوهر شمسی پهلوون و وزیر دادگستری و سخنگوی دولت که در وقت اضافه اش تدریس ریاضیات می کند و از بچه ها هم نگهداری می کند، مشت محکمی به جاهای مختلف هاشمی رفسنجانی زد و گفت: « هرکس با نقطه نظر شخصی و سیاسی و اهداف خود وارد انتخابات می شود. وقتی مردم انتخاب نمی کنند یعنی به برنامه های او نه گفته اند و برنامه های کسی را که به او رای می دهند، پذیرفته اند و نباید نگاه سیاسی و تکالیف ساختاری خلط ایجاد کرد.» به عبارت دیگر الهام، هاشمی رفسنجانی را به مداخله در امور اجرایی متهم کرد. به نظر می رسد که دولت دارد وارد دعوای سنگین داخلی می شود و اگر احمدی نژاد نتواند تا پانزده فروردین یک جنگ جهانی سومی چیزی راه بیندازد، بعید است که این دولت از زیر این فشارها چیز قابل ملاحظه ای از هویتش را حفظ کند.

قدرت تحمل

کیارستمی در گفتگو با نیویورک تایمز گفت: « فیلم های قبلی ام را بیش از 10 دقیقه نمی توانم تحمل کنم.» آگاهان گفتند: باز هم شما خیلی قدرت تحمل بالایی دارید.

دیوونه دیوونه، دیوونه شو دیوونه

منصور، خواننده ایرانی گفت: « مشکل ما این است که برای هفتاد میلیون نفر آهنگ می سازیم، اما درآمدمان فقط از همین دو میلیون ایرانی خارج از کشور است.» کارشناسان هنری توضیح دادند: این که چیزی نیست، جعفر پناهی هم فقط برای همین دو میلیون نفر فیلم می سازد، تازه از آنجا هم درآمدی ندارد.

بابا! تو دیگه کی هستی؟

گاهی اوقات آدم وامی ماند که چرا آن یکی که مسوول حفظ میراث فرهنگی است، برای اداره میدان تره بار خوب است، این که مسوول میدان تره بار است، به درد ریاست فرهنگنامه دهخدا می خورد، کسی که مسوول فرهنگنامه دهخداست، باید رئیس ترمینال جنوب بشود، اصلا شیرتوشیر عظمایی است که آن سرش کی گم شده، نمی دانم. یونسی وزیر سابق اطلاعات گفت: « شاید در کوتاه مدت با امواج تهییج عمومی بشود اقتدار را به دست آورد، اما این امواج عمومی و توده ها در نهایت نان و کار می خواهند، تا مدتی می توان آنها را با شعار نگه داشت، اما پس از مدتی دغدغه های اقتصادی پیدا می کنند…. ثروت بخش خصوصی، قدرت خود را در دولت متمرکز می کند، چون سرمایه دار ذاتا محافظه کار است… در جامعه ما دو چیز امنیت کافی ندارد، ثروت و منزلت….» آگاهان در این مورد هیچ توضیحی ندادند