تنگه رو ببندید، تنگه رو باز کنید

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

بالاخره معلوم نشد تنگه هرمز را می بندند یا باز می کنند. معاون رئیس جمهور که هزار قل هوالله نذر کرده که جنگ بشود، اعلام کرد “در صورت تحریم نفت ایران، دستور بستن تنگه هرمز توسط رهبری صادر شده است.” وی طوری از این موضوع حرف زد انگار همه دستورات قبلی رهبر اجرا شده و این یکی هم اجرا خواهد شد، اما وزیر دفاع گفت: “ما نگفتیم تنگه هرمز را می بندیم.” و از این طریق مشت محکمی به دهان معاون رئیس جمهور زد. وحیدی وزیر دفاع ضمن تشکر از آمریکایی هایی که ناوچه، یا قایق، یا بلم ایران را از دست دزدان دریایی نجات داده بودند، اعلام کرد که “این موضوع دلیلی برای حضور نیروهای غربی در منطقه خلیج فارس نمی شود.” آمریکایی ها هم گفتند: “باشه ما می ریم، ولی اگر دوباره دزدان دریایی آمدند و پدرتان را درآوردند، خودتان هستید و همین سومالیایی ها” رجانیوز هم از ماجرای نجات ملوانان ایرانی توسط آمریکا که باعث شده بود که ایران از آمریکا تشکر کند، خوشحال شد و در حالی که داشت از خوشی می مرد گفت: “ایا دیپلماسی بین ایران و آمریکا در حال شکل گیری است؟” یکی هم نگفت بابا به جای سیادت و حفاظت از تنگه و منطقه مراقب باشید شهروندان ایرانی چهل و پنج روز دست دزدان نمانند تا آمریکائی ها به دادشان برسند. تصور می کنید نجات یافته اند الان متوسل به ولایت اند یا در صف گرین کارت. در همین حال قاضی صلواتی حکم اعدام جاسوس آمریکایی را صادر کرد . همان کسی که اعتراف کرد که قصد داشته اطلاعات آمریکا را به ایران بدهد و به ایران پناهنده شود و در همانجا بماند و با دختر خاله اش ازدواج کند. قاضی شجاع ضد آمریکائی اعلام کرد: “ایران فقط جاسوسانی را آزاد می کند که مقاوم باشند و تا آخرین قطره خون کوتاه نیایند، وگرنه جاسوسی که سه روزه پناهنده بشود، فقط به درد اعدام می خورد.”

 

بمب اتمی می سازیم، نمی سازند

عجب مصیبتی داریم، ده سال است ایران زور می زند که اثبات کند ما نمی خواهیم بمب اتمی بسازیم، تمام دنیا می گویند ایران می خواهد بمب اتمی بسازد، دیروز که فریدون عباسی خبر از غنی سازی در فردو داده و حتی ایران هم سعی کرده جوری وانمود کند که دارد بمب اتمی می سازد، وزیر دفاع آمریکا گفته “ایران سلاح هسته ای ندارد.” حالا اگر ایران اعلام کند که همه تسلیحات اتمی و مراکز غنی سازی را تعطیل می کند، آمریکایی ها گیر می دهند که الا و بالله شما بمب اتمی دارید، وگرنه مرض داشتید بگوئید نداریم؟

 

بیگانه برو، بیگانه بیا

اصولا وقتی می گوئیم بیگانه، منظورمان غیرایرانی ها هستند، مثلا اینکه بیگانگان حکومت روسیه را در کنترل خود دارند، یعنی روس ها دارند کشورشان را اداره می کنند. یا وقتی می گوئیم بیگانگان حق ندارند در مسائل عراق دخالت کنند، یعنی هر کس غیر از ایرانی ها در مسائل عراق دخالت کند، جورابش را بادبان می کنیم، چه عراقی باشد و چه آمریکایی. آیت الله ناصر مکارم شیرازی که از 25 سالگی هر دو سال یک دهه از نظر فکری عقب می رود، اعلام کرد “مخالف دخالت بیگانگان در امور سوریه هستیم.” ( ترجمه: هر کس غیر از ایرانی ها در مسائل سوریه دخالت کند، چه اهل سوریه باشد، چه آمریکایی باشد، ما با آن مخالفیم.) مردم سوریه هم با شنیدن این سخن یک پرچم دیگر از ایران آتش زدند، شما که نمی سوزید، ما بدبخت ها باید حال مان اخذ شود از این پرچم سوزان.

 

انتخابات دشمن شکن

در حالی که همین امروز هم سایت نوری زاد بسته شد و هم مهدی خزعلی با ضرب و شتم دستگیر شد، حتی علی مزروعی هم اعلام کرد که انتخابات را اصلاح طلبان تحریم می کنند، خاتمی هم که از اول شرط اش معلوم بود و معنی اش تحریم انتخابات است، هاشمی هم که سی و سه سال بود هرگز از انتخابات کناره نگرفته بود، گفت که در انتخابات هیچ دخالتی نمی کند، زیبا کلام هم اعلام کرد که “دوم خردادی ها در انتخابات مجلس آتی شرکت نمی کنند.” آیت الله خامنه ای دچار هالوسیناسیون مفرط شد و گفت: “حضور مردم پرشور و دشمن شکن و انتخابات سالم و رقابتی خواهد بود.” واژه شناسان این کلمات را معنی کردند.

حضور: یعنی خودمان هستیم و خودمان به خودمان رای می دهیم.

مردم: خودمان و مجتبی و غلومعلی و بچه ها

پرشور: یعنی خودمان در حال رای دادن شورش را در می آوریم

دشمن شکن: هر کاری بکنیم دشمنان نابود می شوند.

رقابتی: خودمان با خودمان رقابت می کنیم، علی آقا با غلامعلی آقا

سالم: جایی که فقط خودمان باشیم و هیچ کس دیگری نباشد.

 

فرح بخش، کلاغی که ورپرید

داستان خانه سینما ادامه دارد. اصلا به این دقت کردید که هر چه آدم حسابی، کارگردان حرفه ای، بچه های مذهبی سینما مثل حاتمی کیا و مجیدی، بچه های فیلمساز حرفه ای که جوایز داخلی و خارجی گرفتند، همه اینها طرفدار ماندن خانه سینما هستند، بعد هر چه فیلمفارسی ساز سینمای آبگوشتی که حالا فیلم تاریخ اسلام می سازند، بنگاهدارهایی که در کنار معامله زمین و ماشین و تجارت خواننده در لس آنجلس فیلم تهیه می کنند، مثل فرحبخش، تواب هایی که زمانی در اوین توبه کردند و حالا طرفدار دولت احمدی نژادند مثل فراستی و محمدرضا شریفی نیا و کسانی که فیلم های بزن بزن می سازند شدند مخالف خانه سینما. بقول معروف کسی که به ما نپریده بود، فرحبخش ورپریده بود. فرحبخش گفت: “خانه سینما مسجد ضرار و مرکز فتنه و رانت خواری شده است.” شیطان می گوید دهانت را بازکن و هر چه دلت می خواهد بگو، بابا بس کنید، بالاخره ما هم یکهو دیدید همان حرف هایی را زدیم که باید بزنیم.

 

وارد شد، خارج شد

همزمان با ورود قدم خیر خانوم به ونزوئلا که با چراغ خاموش صورت گرفت و الآن زیر چراغ خاموش دارند با برادرخوانده یه قل دوقل بازی می کنند، واشنگتن دیپلمات ونزوئلایی را اخراج کرد. آگاهان گفتند: احتمالا اگر چراغ روشن بود که آمریکا احتمالا بمب اتمی به ونزوئلا می زد.

 

بالاخره فهمیدند

من از این سرعت درک و شعور و فهم و چیزهای دیگر این امت شهیدپرور حیرانم، یک اتفاقی در دوره مشروطه افتاده تازه یادشان می آید که شیخ فضل الله نوری نباید اعدام می شد، کسروی هفتاد سال قبل یک جمله نوشته علیه شیعه، الآن با تمام نیرو دنبال کسروی می گردند تا پدرش را دربیاورند، مطهری یک جمله سال 55 گفته بود، تازه متوجه می شوند آن جمله به معنی دفاع از ولایت نبود و 35 سال الکی به یکی اعتقاد داشتند. سرعت بیست، حرف ندارد. حسین فدائی گفت: “طرح دیدگاه دو قطبی احمدی نژاد- هاشمی از سوی تیم احمدی نژاد فریب شیطانی است.” فکر کنید! این آقای فدائی بر اساس همین فکر 300 نفر را در زندان نگه داشته و هنوز در زندان هستند، تازه فهمیده که کل قضیه غلط بود. البته شوخی می کنم، نه که آدمهای نادانی باشند، اصولا می توانند بفهمند ولی دویست سیصد سال طول می کشد. مثل کلاغ، گفتم کلاغ، این فرحبخش ورپریده چرا این حرف را زد.

 

اقتصاد غیرقابل تحریم

یکی از بزرگترین بدبختی های آمریکا در افغانستان این بود که هیچ کاری نمی توانست بکند. یعنی یک موشک ده هزار دلاری می انداخت به یک خانه پانصد دلاری و آن را خراب می کرد. اصلا چیزی وجود نداشت که بخواهد نابودش کند. مثلا همین ماجرای سردار مقدم، فکر کنید اگر اسرائیل می خواست مسوولین پروژه موشکی ایران در سپاه را نابود کند، باید حداقل پنج میلیارد دلار خرج می کرد تا موفق می شد، حالا خود سپاه بدون دو ریال هزینه همه چیز خودش را نابود کرد. بهمن قشقاوی سخنگوی سابق که قبلا آدم باحالی بود، حالا هم احتمالا آدم باحالی است، ولی گرفتاری دارد، گفت: “اقتصاد ایران تحریم شدنی نیست.” راست می گوید بدبخت! اقتصادی را تحریم می کنند که وجود داشته باشد، اقتصادی که قیمت دلارش در یک ماه سی درصد بالا برود، مسکن اش بیست درصد بالا برود، بیکارش ده درصد افزایش پیدا کند، تو چطوری می خواهی نابودش کنی، این خودش هفت کفن پوسانده.

 

بدر، احد، صفین، شعب ابیطالب

آقا! سنگها را از روی شکم تان باز کنید که اوضاع عوض شد. رئیس بانک مرکزی یک ماه قبل گفته بود ما وارد “شعب ابوطالب” می شویم و مردم باید گرسنگی تحمل کنند، آیت الله خامنه ای بررسی کرد و متوجه شد که حکومت نه تنها در شرایط شعب ابوطالب نیست بلکه در شرایط غزوه “بدر” و “احد” است. در جنگ بدر مسلمانان که تازه مکه را گرفته بودند، متوجه شدند که کفار، یعنی ملت ایران، قصد دارند که کاروانی را از مکه خارج کنند، احتمالا قصد ادامه زندگی شان را داشتند، به همین دلیل مسلمانان با 300 نفر به هزار نفر از مسلمانان حمله کردند و همه آنها را نابود کردند، تعدادی را اسیر گرفتند و مثل موسوی و کروبی و بقیه زندانی کردند، بقیه را هم کشتند.

نتیجه اول: رهبری می داند که تعداد مخالفانش سه برابر خودش است.

نتیجه دوم: مردم ایران همه کافر و بی دین هستند، و طرفداران رهبر همه مسلمان هستند.

نتیجه سوم: رهبری کشور فکر می کند مثل پیامبر اسلام است و مخالفانش مثل بنی امیه.

نتیجه چهارم: رهبری امیدوار است که پیروز شود.

 

البته جنگ احد هم کمابیش مثل شرایط فعلی است، یعنی مسلمانان( حامیان رهبری) قصد جنگ با کفار( مردم ایران) را دارند، ولی چون حواس شان به سوراخ بین کوهها نیست( احتمالا تنگه هرمز یا هاشمی رفسنجانی یا اصلاح طلبان) در جنگ شکست می خورند.

نتیجه پنجم: رهبری باز هم خودش را در موضع پیامبر می بیند

نتیجه ششم: مردم در هر حال در موضع کفار هستند.

نتیجه هفتم: مسلمین دچار حواس پرتی هستند و شکست می خورند.

نتیجه هشتم: رهبری درس تاریخ اسلام را خوب نخوانده، چون اصلا غزوه بدر به غزوه احد ربطی ندارد. دو جنگ هستند با دو نتیجه متفاوت.

 

البته به نظر من هر دو مثال اشتباه است. چون شرایط فعلی کشور مثل جنگ “صفین” است که خوارج (طرفداران احمدی نژاد) از حکومت خروج می کنند و بعد ابن ملجم مرادی (احمدی نژاد) در مسجد آیت الله خامنه ای را به شهادت می رساند و همه گریه می کنیم. بعد می رویم نذری می خوریم.