بیژن نوباوه، نماینده راستگرای مجلس و عضو جبهه پایداری طی گفتگویی ناطق نوری را خارج از جریان اصولگرایان دانست.
نوباوه که با سایت نامه گفتگو می کرد، درباره احتمال “قرار گرفتن لاریجانی و ناطق نوری در یک جبهه و سنگین بودن وزنه این جبهه” تاکید کرد: “این نظر شماست ما بسیاری از این آقایان را به عنوان اصولگرا قبول نداریم و فقط افرادی که فعلا حضور دارند را اصولگرا می دانیم یعنی جبهه متحد اصولگرایان و پایداری ها. این افراد در جریان اصولگرا فعال هستند و این آقایانی که نام بردند تاثیری در جریان اصولگرا ندارند.” او گفت: “ ما به افراد جامعه نگاه می کنیم و گمانه می زنیم، مثلا شما اسم آقای ناطق نوری را می آورید، اصلا وی عضو چه جریانی است؟[…] چه کسی آقای ناطق را به عنوان اصولگرا قبول دارد؟”
سخنان این عضو جبهه پایداری بار دیگر نشان داد که مسیر اتحاد در بین راستگرایان جمهوری اسلامی، ناهموارتر از آن است که به نظر میرسد.
چند روز پیش ابراهیم نکو،عضو فراکسیون رهروان ولایت مجلس که از متحدان علی لاریجانی محسوب میشوند، در گفتگو با خبرگزاری آریا درباره احتمال ائتلاف علی لاریجانی و روحانی در انتخابات مجلس دهم،گفته بود: “بنده معتقدم از آنجایی که افکار آقایان لاریجانی و روحانی به هم نزدیک است بنابراین می توانند برای انتخابات در یک ائتلاف قرار گیرند البته برای چنین ائتلافی به نشست های طولانی نیاز است. باتوجه به مواضع معتدلی که آقای لاریجانی دارند ایشان با انتقادهایی از سوی جبهه اصولگرایان مواجه میشوند، بنابراین بنده معتقدم آقای لاریجانی در جبهه اعتدالیون قرار میگیرد.”
از سوی دیگر علیرضا زاکانی، دبیر کل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، و از راستگرایان تندرو مجلس در گفتگویی دیگر با همین خبرگزاری درباره احتمال ائتلاف علی لاریجانی با روحانی درانتخابات مجلس دهم، گفته بود: “این یک تصمیم سیاسی است.البته به نظر من این تصمیم غلط است حالا هر کسی می تواند این تصمیم غلط را بگیرد یا نگیرد درهرحال چنین ائتلافی تصمیم غلطی است.”
تشکیل ائتلافهای جدید در انتخابات آینده مجلس نگرانی اصلی راستگرایان تندرو در ایران است. جدایی ناطقنوری از متحدان سابقش که در سالهای اخیر با وجود تلاشهای مکرر گروهی از آنان حاضر به بازگشت نشده، تجربهای نگران کننده بود که اکنون ممکن است درباره علی لاریجانی هم تکرار شود.
سوم شهریورماه سال گذشته، محمد عطریانفر در گفتگویی از اصلاحطلبان خواسته بود که به علی لاریجانی نزدیک شوند.. او گفته بود: “نباید در این تردید کنیم که اندیشه معتدل و معقول آقای لاریجانی به مجلس راه پیدا کند. به نظر من حتی نه تنها ایشان و همفکرانشان باید وارد مجلس شوند، بلکه اصلاحطلبان تلاش کنند اگر وی در جایگاه ریاست مجلس هم قرار گرفت با او همراه باشند.”
او معتقد بود: “به اعتقاد من آقای لاریجانی در جایگاه مدیریت مجلس، امروز تصویری مانند آقای روحانی در نظام اجرایی پیدا کرده است که میتوانیم روی آن حساب کنیم. وی فعالیتهای ملی انجام داده و مدیریتهای هوشمندانهای داشته است. باید در نظر بگیریم اگر ریشه ایشان اصولگرایی است، اما روند مدیریتی او در مجلس اصلاحطلبانه است.”
این سخنان نارضایتی متحدان سابق علی لاریجانی را به دنبال داشت. روزنامه کیهان این سخنان را “بازی تاکتیکی افراطیون با رئیس مجلس” دانسته بود و سایت الف، وابسته به احمد توکلی نماینده راستگرای مجلس نیز معتقد بود که “بعد از ناامیدی از ناطق نوبت به لاریجانی رسید!”
با اینهمه در طول یکسال گذشته، هم ناطق نوری و هم علی لاریجانی فاصله خود را با راستگرایان بیشتر کرده و به هاشمیرفسنجانی و حسن روحانی نزدیک شده اند.
در ماجرای استیضاح وزیر علوم، علی لاریجانی آشکارا در کنار دولت قرار گرفت، اما موفق به پیشبرد برنامه خود نشد و برکناری وزیر علوم به معنی شکست علی لاریجانی هم تلقی شد. روزنامه تندرو وطنامروز در آن روزها نوشته بود: “حمایت تلویحی علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی که این روزها تعامل ویژهای با دولت روحانی پیدا کرده است نیز چندان غیرملموس نبود. این موضوع از عدم جمعبندی فراکسیون رهروان ولایت درباره فرجیدانا تا ممانعت وی از پخش کلیپ موردنظر یکی از موافقان استیضاح در حین نطق خود به خوبی قابل فهم بود اما آنچه در نهایت اتفاق افتاد فرجیدانا را در شرایط گارانتی لاریجانی قرار نداد.” در همان روزها کشمکش بر سر انتخاب یکی از اعضای هیات نظارت بر مطبوعات که باید توسط مجلس انتخاب میشد نیز وجود داشت، که در نهایت به کنارهگیری علی مطهری، از رقابت منجر شد. در آن زمان هم برخی نمایندگان راستگرای مجلس با انتقاد از نحوه مدیریت علی لاریجانی در اداره جلسات، او را به دیکتاتوری متهم کرده بودند.
علی مطهری در آن روزها طی یادداشتی نوشته بود: “تضعیف آقای لاریجانی یک هدف کلی برای تندروهای مجلس است که به هر بهانهای حملهای را تدارک میبینند و این در ماجرای برهمزدن سخنرانی ایشان در قم و جلسه علنی روز گذشته و مانند اینها قابل مشاهده است.”
همین حوادث نشان می داد که برخلاف تصوری که بعد از انتخاب حسن روحانی بوجود آمده بود، راستگرایان همچنان امکان اتحاد را نخواهند داشت. از سوی دیگر حمله به لاریجانی و تلاش برای تضعیف او، موجب فاصله گرفتن هرچه بیشتر رئیس مجلس از متحدان سابق خود شده. در این میان نزدیکی او به ناطق نوری و حسن روحانی حساسیتها را دو چندان کرده است.
اواسط بهمن ماه گذشته، محمدرضا باهنر که برخلاف لاریجانی در حال نزدیک شدن به تندروهای راستگرا بوده است، طی گفتگویی با خبرگزاری تسنیم، بصورتی تلویحی به علی لاریجانی و احتمالا ناطق نوری هم هشدار داد. او گفته بود: “برخی دوستان ممکن است تصور کنند که با اصلاحطلبان بهتر از اصولگرایان تند میتوان کار کرد؛ ما دو توصیه داریم. اولاً خواهش می کنیم این دوستانی که این گونه فکر میکنند مثل گذشته فکر نکنند که کلاه سرشان برود، چراکه اصلاح طلبان معتدل نیز متأسفانه نشان دادهاند که اگر به قدرت برسند، دوباره فضا را به دست رادیکالهای خودشان میدهند و شاید هم ندهند، اما رادیکالها می آیند و فضا را میگیرند. بنابراین با اصلاحطلبان نرم هم نمیتوان کار کرد. البته ما از اصولگرایان تند و رادیکال درخواست داریم که کوتاه بیایند و ما آنها را به اصلاحطلبان معتدل ترجیح میدهیم. اما برای اینکه طیفهای مختلف اصولگرایی به هم نزدیک شوند، باید از خواستههای خود تنازل کنند.”
چندی بعد روحالله حسینیان از اعضای جبهه پایداری طی گفتگویی فاش کرد: “اختلاف در مجموعه اصولگرایی طوری است که جلسه مربوط به آیت الله یزدی،آیت الله موحدی کرمانی و آیت الله مصباح یزدی، با هدایت غلط فکری یکی از افراد موثر و مسئول لغو شد.” گفته میشد که علی لاریجانی این “هدایت غلط” را داده است و همین خبر بحران پنهان در میان راستگرایان را آشکارتر میکرد.
اکنون میتوان پیشبینی کرد که در ماههای آینده اختلافهای درونی راستگرایان تشدید شود و علی لاریجانی و علیاکبر ناطق نوری مرکز این بحران باشند.