نگاهی به کارگردان های حذف شده ازجشنواره فیلم فجر
این 6 نفر و بقیه….
اتفاقات بیشماری که درعرصه اجتماعی – سیاسی ایران طی یک دهه گذشته روی داده است باعث گردیده تا فضایی شکل گیرد تا درعرصه سینمای ایران، فیلمسازان باسابقه بیشماری دیگررغبتی برای فعالیت درفضای حال حاضرنداشته باشند. سینمای ایران که این روزها دروضعیت اسفباری به سرمی برد بیش ازهرزمان دیگری به حضورفیلمسازان کهنه کارخود نیازمند است. فیلمسازانی که هرکدام با محدودیت - های بیشماری درفرآیند نگارش، تولید وپخش مواجه هستند. درذیل نگاهی کوتاه به کارنامه کاری فیلمسازانی می اندازیم که هرکدام ازآنها طی سه دهه گذشته درسینمای ایران جزوبدنه اصلی به حساب می آیند.
کیانوش عیاری
فعالیت در سینما: از سال ۱۳۴۹ با ساخت فیلمهای کوتاه در سینمای آزاد اهواز، کیانوش عیاری یکی از بهترین فیلمسازان ژانر اجتماعی بعد از انقلاب به شمار می آید. آنسوی آتش، آبادانی ها، برگردان ایرانی دزد دوچرخه اثر ویتوریو دیسکا، و بودن یا نبودن از آثاری سینمای واقع گرای ایران محسوب می شوند. آخرین اثر وی سفره ایرانی نمونه بارزی از سینمای تجربی و خلاقانه اوست، فیلمی درباره مناسبات اقتصادی - اجتماعی مردم ایران در سفر یک اسکناس هزار تومانی قلابی. عیاری جوایز بیشماری را ازجشنواره های گوناگون داخلی وخارجی کسب کرده است. آخرین ساخته وی خانه پدری که درسال ۱۳۹۰ساخته شد همچنان توقیف است. وی ازفیلمسازان باسابقه ایی است که با ساخت آثارش گرفتارممیزی ها وسانسورهای شدید می شود.
بهرام بیضایی
خانوادهاش اهل کاشان و آنگونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. وی در سالهای آخر دبیرستان دو نمایشنامه با زبان تاریخی نوشت. بیضایی بعد از اخذ دیپلم در رشته ادبیات وارد دانشگاه شد اما ناتمام این رشته را رها کرد و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد وی در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامههای تئاتر تغییر نام داد رفت و در این سال پژوهشهای نمایش در ایران را در مجله موسیقی چاپ کرد. بیضایی در سال ۱۳۴۴ ازدواج کرد که حاصل آن ازدواج سه فرزند بود. در سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامههای تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت. فعالیت سینمایی را با فیلمبرداری یک فیلم 8 میلیمتری 4 دقیقهای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه عموسبیلو در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. بیضایی در کنار کارگردانی سینما از بهترین فیلمنامه نویسهای سینمای ایران نیز به شمار میآید. آخرین ساخته او وقتی همه خوابیم در سال ۱۳۸۷ تولید شد. فیلمنامه های روز واقعه، مسافران و سگ کشی از کارهای او به حساب می آیند. وی ازجمله فیلمسازان وهنرمندانی ست که آثارش به کرات توسط دولت مورد توقیف وممیزی قرارگرفته است. وی پس ازسالها وبه دلیل مانع تراشی های بیشماردرتولید آثارش تصمیم به جلای وطن گرفت.
ناصرتقوایی در سال ۱۳۲۰ در آبادان به دنیا آمد. تقوایی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تحصیل کرد و قبل از شروع کار در سینما، جذب تلویریون شد. او با ساخت سریال تلویزیونی مورد توجه قرار گرفت. وی فعالیت سینمایی خود را با همکاری در گروه فنی فیلم خشت و آینه به کارگردانی ابراهیم گلستان آغاز کرد. تقوایی شروعی بسیار مهم در سینما داشت و آرامش در حضور دیگران را در سال ۱۳۴۹ ساخت. وی هوشمندانه به سراغ کاری از غلامحسین ساعدی رفت و آن را به فیلمنامه برگرداند. دهه ۱۳۶۰ دهه شگفتیهای سینمای ایران بود و یکی از این شگفتیها بازگشت تعدادی از فیلمسازان باسابقه به سینمای بعد از انقلاب بود. ناصر تقوایی با فیلم ناخدا خورشید ۱۳۶۵ که در جشنواره فجر به نمایش درآمد و چند جایزه دریافت کرد و منتقدان نیز حسابی فیلم را تحویل گرفتند، بازگشت خود را اعلام کرد. تقوایی داستان فیلمش را بر اساس رمان داشتن و نداشتن اثر ارنست همینگوی بنا کرد و به خوبی توانست آن را با فضای بومی یک جزیره جنوبی منطبق کند. وی بیش از چهار دهه است که در گستره ادبیات و سینما فعالیت دارد؛ اگر چه او را اغلب به عنوان سینماگر میشناسند؛ سینماگری که در طول فعالیت سینماییاش بارها به دلیل سنگ اندازیهای مدیران سینمایی سالها ازعرصه تصویردورمانده است.
سیروس الوند
در سال ۱۳۲۹ در تهران به دنیا آمد. وی فعالیت خود را به عنوان منتقد در سینمای قبل از انقلاب اسلامی و درمجلات وقت آغاز کرد. بعدها با فیلمنامهنویسی فعالیت خود را ادامه داد و در سال ۱۳۵۴ موفق به ساخت اولین فیلم بلند خود شد. الوند در بعد از انقلاب یکی از پرکارترینکارگردانان بود. او در سال ۱۳۷۱ با فیلم یک بار برای همیشه موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از یازدهمین جشنواره فیلم فجرشد.
کیومرث پوراحمد
درسال ۱۳۲۸ در نجفآباد اصفهان به دنیا آمد. وی فرزند پرویندخت یزدانیان؛ بازیگر سینما و تلویزیون است که با ایفای نقش بیبی در سریال قصههای مجید پا به عرصه بازیگری نهاد. پوراحمد فعالیت هنری خود را با دستیاری کارگردان در سال ۱۳۵۳ و در مجموعه تلویزیونی آتش بدون دود به کارگردانی نادرابراهیمی آغاز کرد. وی به سینما با ژانر کودک وارد شد و با نویسندگی فیلمنامه قصه خیابان دراز به کارگردانی محسن تقوایی آن را تجربه کرد. در واقع مجموعه تلویزیونی قصههای مجید، پوراحمد را به شهرت رساند. وی برای کارگردانی فیلم خواهران غریب در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را دریافت کرد و این فیلم با رقم ۱۴۱ میلیون تومان، پرفروشترین فیلم سال ۱۳۷۵ شد. پس از موفقیت تجاری خواهران غریب، پوراحمد مجموعه تلویزیونی سرنخ را ساخت. پس از این مجموعه پروژه سینمایی کابینه که به زندگی شاه سابق میپرداخت، علیرغم تلاش پوراحمد هیچگاه به مرحله ساخت نرسید.
واروژ کریممسیحی
درسال ۱۳۳۱ دراراک به دنیا آمد. وی پس از پایان دوران متوسطه، در سال ۱۳۵۰ در رشته پزشکی در آلمان مشغول به تحصیل شد اما ناتمام رها کرد. کریممسیحی، سال بعد به ایران آمد و دردانشکده هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران تحصیل خود را ادامه داد، اما مجددا این رشته را ناتمام گذاشت. وی سال ۱۳۵۱ با بهرام بیضایی به عنوان دستیار کارگردان و منشی صحنه در فیلم رگبار همکاری کرد و این آغاز فعالیت کریممسیحی در سینما به حساب میآید. پس از آن نیز وی در فیلمهای غریبه و مه، شاید وقتی دیگر، مرگ یزدگرد و چریکه تارا به عنوان دستیار با بیضایی همکاری کرد. اما پس از آن وی کم کم خود را از زیر سایه بیضایی بیرون کشید و ۳ فیلم کوتاه ساخت به نامهای فاخته، کوچ و از همه آنها مهمتر سلندر با فیلمنامهای از بهرام بیضایی. درکارنامه هنری کریم مسیحی که با عنوان تدوینگر، فیلمنامهنویس و کارگردان شناخته میشود، تا سال۱۳۹۰ کارگردانی ۲ فیلم سینمایی به چشم میخورد. وی در سال ۱۳۶۹ اولین فیلم بلند سینمایی خود را با نام پرده آخر ساخت. فیلمی که پس از اکران با تحسین بسیاری از سوی مردم و منتقدین همراه شد و همواره نامش در میان چند فیلم برتر سینمای پس از انقلاب دیده میشود. کریم مسیحی در سال ۱۳۶۹ و در نهمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای فیلم پرده آخر به دست آورد. این کارگردان بعد از این فیلم به مدت ۱۸ سال فیلمی نساخت تا سال ۱۳۸۷ که با فیلم تردید مجددا به سینما بازگشت. همان سال فیلم تردید در بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، برنده دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد.
رخشان بنیاعتماد
در سال ۱۳۳۳ در تهرانزاده شد. او در رشته کارگردانی سینما در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تحصیل کرد. وی از سال ۱۳۵۲ با سمت منشیصحنه در تلویزیون مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۵۹ چند فیلم مستند کوتاه را کارگردانی کرد. فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۶۰ به عنوان منشی صحنه فیلم آفتابنشینها و فیلم گلهای داوودیآغاز کرد. با کارگردانی فیلم خارج از محدوده در سال ۱۳۶۶ کارگردانی فیلمهای بلند را آغاز کرد. سپس فیلمنامه زرد قناری را نوشت و کارگردانی آن را نیز خود انجام داد. با نوشتن فیلمنامه فیلم نرگس با همکاری فریدون جیرانی و کارگردانی آن، در سال ۱۳۷۰ به عنوان بهترین کارگردان در دهمین جشنواره فیلم فجر برگزیده شد. پس از آن، فیلمهای روسری آبی، بانوی اردیبهشت، زیر پوست شهر و خون بازی برای وی افتخارات و جایزههای بیشتری به ارمغان آورد.