برف بهاری پایتخت را می پوشاند. بازی اتمی دراستانبول بر صحنه می آید و فیلمنامه استعفاء در تهران کلید می خورد. و هنوز دوروز نگذشته، آفتاب واقعیت دو ترفند جدید “نظام” را هم به سرنوشت برفی دچارمی کند که زیر گرمای خورشید آب می شود.
هفته آخر ماه اول بهار است و چشم ها به استانبول دوخته که میهمان تیم های مذاکره کننده از ایران است و جهان. ریاست اسمی تیم جهان که باهشدار” آخرین شانس” آمده، بارونس کاترین اشتون است، بانوئی انگلیسی که سمت مسئولیت سیاست خارجی اتحادیه اروپا داردو درعمل مجری فرمانی است که مهر اصلی آن بنام ایالات متحده آمریکاست. رئیس ظاهری تیم “نظام” سعید جلیلی نام دارد و گوش بفرمان داماد رهبر که علی باقری باشد و مستقیم از “بیت” آمده است.
در صبحگاه شنبه بیست و ششم فروردین ماه می توان نخستین رویارویئ مستقیم “رهبر فرزانه” را با آمریکا دید. پیش ازهمه کیهان تهران همه این دیدار را به “ فتوای آقا” پیوند زده است: سخنان مکرر سیدعلی خامنه ای درمشهد که سلاح کشتار اتمی را حرام خوانده بود و حتما برای زمینه سازی بازی استانبول.
حسین شریعتمداری در آستانه آغاز مذاکرات در واقع دستور “رهبر” به هیات مذاکره کننده را درسرمقاله کیهان علنی می کند: “در مواجهه با طرف مقابل حتما به فتوای حضرت آقا در تحریم به کارگیری سلاح هسته ای متوسل شوید و برایشان تبیین کنید که فتوای حضرت آقا چون مبانی فقهی و شرعی دارد می تواند یگانه و قویترین مستند برای تشخیص نیت ایران از دستیابی به انرژی هسته ای تلقی شود.”
هاشمی رفسنجانی هم فاش می کند: “رهبری بالاخره قبول کردند که در مسئله هسته ای انعطاف نشان دهند.” ومعلوم می شود: “مقام رهبری در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی مکررا گلایه کرده بود که چرا رسانه های اروپائی آمریکائی مواضع وی را منتشر نمی سازند و درک نمی کنند که سکاندار اصلی سیاست خارجی و هسته ای مقام رهبری است نه کس دیگر. او حتی در آن تعبیر «مرا بایکوت کرده اند» را بکار برده بود.”
“غرب” سرانجام “پیام” رادریافته ودر صبحگاه شنبه بیست و ششم فروردین ماه می توان نخستین رویارویئ مستقیم “رهبر فرزانه” را با آمریکا دید.
هیات مذاکره کننده با روش جدید به میدان مسابقه بزرگ می رود. مربی تیم، همچنان پشت پرده و لحن ها آرام است. غیر از محمود احمدی نژاد که کاملا از بازی کنار گذاشته شده و در جنوب ایران رجزمی خواند، فضا چنین است که واشنگتن پست می نویسد “لحن ایران کاملا تغییر” کرده است. حتی سعید جلیلی و کاترین اشتون میهمانی بازی می کنند و دل می دهند و قلوه می ستانند. بارونس انگلیسی که در دیدار قبلی در تهران یقه پیراهن اش را بلندتر کرده بودند، این بارخود یک شال سفیددور گردنش بسته تا نماینده آقا موردغضب الهی واقع نشود.
شاید دو رئیس اسمی درهمان جا پیام وزیران خارجه گروه هشت را ازواشنگتن شنیده اند که در اجلاس خود از ایران خواسته اند در مذاکرات هسته ای، موضعی سازنده و جدی اتخاذ کند.
نشست با سخنان ۱۵ دقیقهای کاترین اشتون آغاز می شود. هیچ کس نیست به ملت ایران بگوید چه می گذرد. ملت ایران “نظام” است و “نظام” سیدعلی حسینی خامنه ای که نماینده اش بازی را چنین شروع می کند که گاردین می نویسد:” اظهارات جلیلی در نشست استانبول، «طولانی»، «پرطمطراق» و «تبلیغاتی» نبود.”
نیویورک تایمز خبر دقیقتری دارد: “تیم ایرانی به «فتوای» آیتالله خامنهای درباره «حرمت» سلاح هستهای اشاره کرده است.”
در غیاب رسانه های مستقل ایرانی، روزنامه های غرب از قول دیپلمات ها می نویسند که “شدت تحریمهای نفتی ایرانیها را شگفتزده کرده و آنها واقعا لطمه دیدهاند”، “همه نشانهها حاکی از آن بود که ایرانیها میخواهند جدی و سازنده باشند.”
اولین خبرها را می شود در این تیتر خلاصه کرد: “بازی مساوی با وقت اضافه ۵+۱ و ایران در استانبول”.دوربعدی مذاکرات در بغداداست و درتاریخ سوم خرداد. گفتی همه سرنوشت انقلاب اسلامی باید در خرداد ماه رقم بخورد.
همه طرفین راضی به نظر می رسند و از “سازنده” بودن مذاکرات سخن می گویند. همه به خانه بر می گردند. بازارهای بورس نفس راحتی می کشند. دست ها برای استراحت از روی ماشه برداشته می شود.
علی اکبر صالحی، وزیر خارجه “نظام” که از مذاکرات هسته ای راضی است، روز دوشنبه از آمادگی جمهوری اسلامی برای حل نهایی این پرونده خبر می دهد: “در پی تهیه نقشه راهی گام به گام هستیم که هر طرف یک گام برای حل مسئله بردارد تا بتوانیم آن را تا آخر ادامه دهیم.”
سعید جلیلی٬که نان یک پایی را می خورد که در جنگ از دست داده، سیاست گام به گام را اعلام می کند: “جمهوریاسلامی در دور بعدی مذاکرات٬ به دنبال لغو تحریمهاست.”
علاءالدین بروجردی٬ رییس کمیسیون امنیت ملی که قاعدتا بعلت دست داشتن اساسی در اختلاس بزرگ باید در زندان باشد، از “قرار”ی خبر می دهد: “دور دوم مذاکرات قرار است درباره لغو تحریمهای نفتی و بانکی جمهوری اسلامی بحث و تبادل نظر شود.” حسین ابراهیمی دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هم می گوید: “پیگیری لغو تحریمها علیه جمهوری اسلامی محور مذاکرات آینده ایران با گروه ۱+۵ خواهد بود.”
علی اکبر صالحی، کارش به توصیه هم می کشد: “غرب در فاصله باقیمانده تا مذاکرات بغداد در جهت اعتمادسازی حرکت کرده و در این مسیر نسبت به رفع تحریمها اقدام کند”.
اسرائیل بلافاصله از آب گل آلود ماهی دلخواهش را می گیرد. شبکه ده تلویزیون اسرائیل برای نخستین بار امکان می یابد تا از فاصله ای بسیار نزدیک در باره آمادگی های نیروی هوایی اسرائیل برای یک حمله احتمالی به تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی ایران فیلم و گزارش تهیه کند، و چنین عنوانی بر آن بگذارد: “لحظه حقیقت نزدیک می شود”.
مطبوعات اسرائیل مذاکرات استانبول را “دستخوش” پنج هفته ای به جمهوری اسلامی برای ادامه غنیسازی ارزیابی می کنند. نتانیاهومی گوید: “اسرائیل برای عدم حمله به ایران ضمانت نداده است.”
باراک اوباما، در پایان نشست کشورهای آمریکای لاتین در کلمبیا، درواقع جواب او را می دهد: “نه تنها هدیهای به ایران داده نشده، بلکه برای ایران روشن شده که در صورت شکست مذاکرات، تحریمهای شدیدتری در انتظارش خواهد بود.”
سخنگوی کاخ سفیدرسما اعلام می کند: “به جز ایرانی ها کسی درباره لغو تحریم ها صحبتی مطرح نکرده است.”
وزیر امور خارجه آمریکا و اتحادیه اروپا، “پیشنهاد” رفع تحریم ها را رد و تاکید می کنند که به تحریمها و فشارها علیه ایران ادامه میدهند.
ویلی سوندال وزیر خارجه دانمارک، که ریاست دوره ای اتحادیه اروپا را برعهده دارد، تاکید می کند: “هیچ برنامه ای برای کاهش تحریم های اعمال شده علیه ایران وجود ندارد.تا زمانی که ایران گام هایی را درمتقاعد کردن جامعه بین المللی نسبت به برنامه های اتمی اش برندارد، تغییری در تحریم ها علیه این کشور صورت نخواهد گرفت.”
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا حرف را تمام می کند:” در حالی که ایران برای دور دوم مذاکرات در بغداد آماده می شود، آمریکا به تحریمهای خود علیه ایران ادامه می دهد. این زحمت که نشان دهند تا چه اندازه جدی هستند بر عهده خود ایرانیهاست و ما تصمیم نداریم تحریمها و فشارها علیه ایران را برداریم.من به عمل در مقابل عمل باور دارم. در صورت «اقدامات عملی از سوی ایران» آمریکا هم «اقدامات مقتضی» را انجام خواهد داد، اما «وقت» آن هنوز نرسیده است”.
و همه بحال آماده باش بر می گردند. مقاطعه کار بزرگ سردار رستم قاسمی که اکنون ثروت نفت در اختیار اوست، می گوید: “به رغم تحریم های یک جانبه غرب صادرات نفت ایران هیچ کاهشی نداشته و این اقتصاد غرب بوده است که از تحریم ها زیان دیده است. عربستان نمی تواند برای درازمدت جای خالی نفت ایران در بازارهای جهانی را پر کند.”
ولی معلوم نیست چرا به”منظور توسعه ساخت داخل و مقابله با تحریم برخی از کالاهای استراتژیک” دستور صادر می کند، آنهم دوتا.پیشتر هم دستور داده است نفتکش های ایران” با خاموش کردن رادار به فروش نفت ادامه بدهند.”
خبر می رسد که عربستان به پاکستان پیشنهاد “ بسته جایگزین “برای طرف کردن نیازهای رو به رشد پاکستان در حوزه انرژی را داده است تا این کشور پروژه های واردات گازی، برقی و نفتی خود با ایران را متوقف کند.
هری رید، نماینده دموکرات و رئیس اکثریت سنای آمریکا، میگوید: “هر روزی که بدون اعمال بیشتر فشار از سوی ایالات متحده علیه ایران میگذرد، «جهان متضرر میشود و ایران نفع میبرد». کنگره آمریکا باید با تصویب طرح تحریمهای پیشنهادی جدید سنا علیه جمهوری اسلامی، به اعمال فشار بر تهران به دلیل برنامه هستهایش ادامه دهد.”
دولت سوئیس روز چهارشنبه اعلام می کند که یازده شخصیت حقیقی و حقوقی دیگر ایران را تحریم کرده است.
تاثیر تحریم ها بر اقتصاد تازه دارد آشکار می شود.صندوق بینالمللی پول در تازهترین گزارش خود رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۱ را حدود ۲ درصد اعلام و رشد اقتصادی در سال جاری میلادی، ۲۰۱۲، را چهار دهم درصد، پیش بینی می کند.
نرخ رشد اقتصادی در کشورهای صادرکننده نفت برای سال ۲۰۱۱ حدود ۴ درصد و برای سال جاری میلادی ۴.۸ درصد برآورد شده است.
بر اساس گزارش جدید مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در زمستان ۹۰ با ۲٫۳ درصد افزایش به ۱۴٫۱ درصد رسیده است. این تغییر به معنای افزایش جمعیت بیکاران کشور از ۲٫۶ میلیون نفر به دو میلیون ۸۷۷ هزار نفر در عرض تنها سه ماه آخر سال ۹۰ است.
آمار تازه بانک مرکزی جمهوری اسلامی رشد قیمتها در هفت سال گذشته را ۳۰۹ درصد می داندو
از ۳۸ و نیم درصد افزایش قیمت مواد خوراکی نسبت به سال گذشته خبر میدهد. رسانه های داخلی ازرشد ۴۰ درصدی کرایه و سرگردانی مستاجران می نویسند.
دلار تک نرخی از تابلوی صرافیها رخت بر می بنددو سیاست دلار تک نرخی ۱۲۲۶ تومانی بانک مرکزی حتی درصرافی های تحت نظارت بانک مرکزی بفراموشی سپرده می شود.
“زوال چایکاری در کشور؛ چای در انحصار وارد کنندگان” خلاصه سخنان نماینده مردم رامسر و تنکابن در مجلس است.
کارشناسان نتیجه میگیرند: “۹۰۰ هزار تومان تنها برای زندان ماندن یک خانواده چهارنفره کفایت می کند “.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی در گزارشی هشدا ر می دهد: “کاهش سطح رفاه مردم و افزایش شکاف طبقاتی به مرز خطرناکی رسیده است.”
دست آورد “نظام” برای ملت ایران “اشباع بازار سلامت از داروهای جنسی گران قیمت” - به گزارش سلامت نیوز- و فریاد های “احمدی نژاد گشنمه!” پیرمرد ی است که بی وقفه د رکنار اتوموبیل رئیس جمهور در بندرعباس می دود و فضای فیس بوک رالبریز از اشک واندوه می کند.
و دستاوردهای دیگری هم هست که جمهوری اسلامی می تواند به آن فخرابدی کند.میانگین سن شروع تنفروشی در میان کودکان روسپیشده به ۱۷ سال می رسد و بیشترین فراوانی سن شروع تنفروشی در کودکان بین ۱۵ تا ۱۷ سال است.
موج جدید تزریق شیشه هم جانشین استعمال آن می شود که خطر شیوع بیماری های عفونی و افزایش رفتارهای پرخطر را افزایش میدهد.
فقط امپراطوری سپاه است که فربه تر می شود. این هفته سد هراز هم به تصاحب درمی آید و۱۷۰میلیارد ناقابل دیگر به جیب سپاه می ریزد.ثروت ملت گرسنه ای را که به فحشاء و اعتیاد کشانده شده است، صرف واردات مبل و مربا و شکلات از سراسر جهان می کنند.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، که به کرواسی سفر کرده، از قطع واردات کالا از ۱۰۰ شرکت اروپایی خبر می دهد. وگمرک ایران سیاهه این واردات را منتشر می کند: “مبلمان، لوستر، مجسمه و شکلات ومبلمان از ترکیه، ایتالیا، فرانسه و آلمان. انواع لوستر از ایتالیا، ترکیه، اسپانیا، بلژیک، آلمان، فرانسه و هلند. مجسمه های کوچک پلاستیکی و چوبی ازترکیه و ایتالیا. انواع شکلات و دستگاه های سازنده شکلات ازایتالیا، آلمان، دانمارک، ترکیه، سوئیس، بلژیک، اسپانیا، هلند، رومانی و اتریش. انواع مربا از یونان، اسپانیا، ایتالیا، بلژیک، ترکیه، آلمان و اتریش.”
می ماند خاک ایران که به توبره بکشندو ظاهرا از جزایر ایرانی خلیج فارس شروع کرده اند.وزیر امور خارجه امارات متحده عربی با تاکید بر اشغالگر بودن ایران، هشدار می دهد که “عواقب خطرناکی در انتظار” این کشور است. پاسخ ارتش جمهوری اسلامی واقعا خواندنی است. امیر سرلشکر عطاءالله صالحی می فرمایند: “آنها عددی نیستند.”
همه نیروی “نظام” صرف “بازی دو سرباخت حکومت اسد” می شود که لرزانندگان بساط دیکتاتوریش لابد “عددی” هستند. کار شناسان امور منطقه معتقدند: “طرح کوفی عنان برای حکومت سوریه بازی دوسر باخت است و دولت بشار اسد چه به آتش بس برقرار شده وفادار بماند و چه آن را نقض کند، در مسیر کاهش قدرت و چه بسا از دست دادن قدرت قرار گرفته است.”
مصطفی پورمحمدی هم از مهمترین نتیجه فروافتادن بشار اسد از قدرت می ترسد: “سرنگونی بشار اسد مقدمه ای برای رویارویی مستقیم با نظام است. آنها سوریه را به عنوان خط مقدم ما قرار داده و علیه حکومت سوریه بسیج شدند. آنها به این نتیجه رسیدند که باید اول ما را در مرزهای توسعه یافته و دور دست متوقف کنند، بعد به رویارویی مستقیم علیه ما روی بیاورند.”
در درون “نظام” هم جنگ ادامه دارد. فیلمنامه استعفای قاضی کهریزک، این هفته کلید می خورد. باوجود حکمیت احمد توکلی و حداد عادل، سعید مرتضوی از سمت خود رسما استعفا نمی دهد.تنها نماینده ای که امضای استیضاح وزیر کار را پس نگرفته، از “خام شدن” نمایندگان طراح استیضاح سخن می گوید.
سعید مرتضوی به مجلسیان “قول شرف” داده بود که از سمت جدیدش یعنی ریاست سازمان تامین اجتماعی کناره گیری کند تا دیگر نیازی به استیضاح وزیر کار نباشد. اما پس از آنکه حداد عادل در قامت “حکم” با انتشار پیامی به طراحان استیضاح اطمینان می دهد که “مرتضوی پیشنهاد استعفا را پذیرفت و استیضاح وزیر را مطرحنکنید”، احمدی نژاد با استعفای وی مخالفت می کندو روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت می نویسد: “استعفای مرتضوی دروغ بوده است”.
مرتضوی و احمدی نژاد با این اقدام، علاوه بر خارج کردن طرح استیضاح وزیر کار از دستور مجلس، حکمیت حداد عادل به عنوان فرد نزدیک به آیت الله خامنه ای و گزینه اصلی ریاست مجلس نهم را نیز زیر سئوال می برند.
محمود احمدی نژاد که طرح رساندن آب خزر را به زادگاهش کلید زده، در اقدامی تازه و اینبار از طریق سعید مرتضوی، قاضی ملقب به جلاد مطبوعات و متهم اصلی پرونده بازداشتگاه غیر قانونی کهریزک، مجلس را به گفته یکی از نمایندگان “مفتضح” می کند.
“نظام مقدس جمهوری اسلامی” تحت منویات “رهبر فرزانه” بازیهای دوسر باخت را پیش می برد و همچنان خواب پیروزی می بیند. حالا نوبت تیم ملی فوتبال برزیل است و براساس تجویز یک زاده عراق که درایران مشق شکنجه کرد و سردار محمد رضا نقدی شد. ایشان فرمایش می فرمایند: “اگر روزی تیم فوتبالی داشته باشیم که بازیکنان آن نماز شب بخوانند و با وضو و به نیت برافراشتن پرچم اسلام به میدان بروند، میتوانیم تیم فوتبال برزیل را هم شکست دهیم.”
تلاش برای ارتقاء مقام یک عراقی دیگر موسوم به محمد هاشمی شاهرودی برای جایگزینی آیت الله سیستانی هم لابد به همین دلیل ادامه دارد که پرچم اسلام را بعد از برزیل در سراسر دنیا برافرازند.
هفته تمام است و فروردین ماه.چندان پنهان نبود و کاملا آشکار می شود که تصمیم گیرنده در باره پرونده اتمی رهبری جمهوری اسلامی است.
ابوالفضل قدیانی که به مرخصی آمده است، بر همین اساس می گوید: “آقای خامنه مسئول اصلی فاجعه حاکم بر کشور است.”
باید چون محمد نوری زاد داس تیزی به دست گرفت و همه ی نجواهای پراکنده را با یک “آهای ای همه ی ایرانیان، به کجا می نگرید؟ درد اینجاست” بیخ بُرکند. سکوت که در گرفت، فریاد کرد:
“اینک درد! چه؟ فربگان! کدام فربگان؟ آنان که از سکوت ما و جهل ما فربگی گرفته اند و برهمین سکوت و جهل، بنای مرتفعی از فریب وحرام بالا برده اند. فربگانی که فریب را به کام ما فرومی فشرند و حرام را به ضرب حُقه های رایجِ شرعی: به کام خود.”