‎‏ قاب‏

نویسنده

اعتبار هنری “اودرزو” به عنوان کارتونیستی با استعداد و نابغه ای در تصویرسازی کامیک، بعد از جنگ جهانی و در پاریس آغاز شد. از سال 1945 او شروع به خلق کامیک هایی چون “فلامبرگ” و “کلوپینارد” کرد که شخصیت اصلی این دومی، پیرمرد یک پای ریزنقشی بود که در موقعیت های سخت، گلیم اش را به خوبی از آب بیرون می کشید…

 

درباره “آلبرت اودرزو”

تصویرگر قهرمانان گال

با آغاز انتشار مجموعه “آستریکس و اوبلیکس” در اواخر دهه 1950، نام دو خالق آن، برای همیشه در تاریخ کامیک فرانسه ماندگار شد: “رنه گوسینی” نویسنده و طنزپرداز بزرگ فرانسوی که قلم شیرین اش بعدها با خطوط روان و جادویی “سمپه” در هم آمیخت تا “نیکولا کوچولو” را پدید آورد و البته، “آلبرت اودرزو” کارتونیست و کامیک کار، که شخصیت های خارق العاده گوسینی را از دنیای کلمات و حروف بیرون کشید و عینیت و تجسم بخشید.

“آلبرتو آلیندرو اودرزو” بیست و پنجم اپریل 1925 در مارنه فرانسه از پدر و مادری ایتالیایی متولد شد که هنگام تولد او، تازه به فرانسه مهاجرت کرده بودند. نام خانوادگی “اودرزو” از دهکده ای کوچکی به همین نام در ایتالیا گرفته شده که می توان رد شجره نامه خانوادگی شان را در آن دنبال کرد. “آلبرتو” یا همان “آلبرت” کوچک، در کودکی با وجود استعداد بی نظیرش در طراحی و نقاشی، سودای مهندسی هوانوردی را در سر می پروراند و طراحی حرفه ای کامیک و کارتون، لا اقل انتخاب اول اش نبود. اودرزو در 1934 رسماً به تابعیت فرانسه درآمد و بعدها هنگام جنگ جهانی دوم و در ایام نوجوانی، پاریس را ترک کرد تا در “بریتانی” (ناحیه ای در شمال غربی فرانسه) در مزرعه ای مشغول کار شود و به پدرش در تجارت مبلمان و وسایل خانه کمک کند. سال ها بعد، وقتی قرار شد مکانی برای دهکده “آستریکس” انتخاب شود، “گوسینی” تصمیم را به “اودرزو” واگذار کرد و او هم با کمی مکث و تأمل، “بریتانی” را به یاد خاطرات دوران نوجوانی، برگزید.

 

 

 اعتبار هنری “اودرزو” به عنوان کارتونیستی با استعداد و نابغه ای در تصویرسازی کامیک، بعد از جنگ جهانی و در پاریس آغاز شد. از سال 1945 او شروع به خلق کامیک هایی چون “فلامبرگ” و “کلوپینارد” کرد که شخصیت اصلی این دومی، پیرمرد یک پای ریزنقشی بود که در موقعیت های سخت، گلیم اش را به خوبی از آب بیرون می کشید. در سالهای 47 و 48 “اودرزو” کامیک های دیگری مانند “بلوی” و “اریس باک” خلق کرد که موفقیتی نسبی به همراه داشتند اما باید زمان آشنایی و همکاری با گوسینی فرا می رسید تا استعداد “اودرزو”، قالب و جهتی هوشمندانه و ماندگار پیدا کند.

 

 

طی سالهای بعد، اودرزو در میانه سفرهای اش به طور اتفاقی “رنه گوسینی” را در 1951 ملاقات کرد. این آشنایی سریعاً به دوستی و سپس همکاری دو هنرمند انجامید. سال 1952 این دو در دفتر پاریس شرکت بلژیکی “ورلد پرس” مشغول به کار شدند. نخستین کاراکترهای ساخته و پرداخته ذهن و قلم  دو دوست، “اومپاپا”، “جیان پیستوله” و “لوک جونیور” بودند، سال 1958 دو هنرمند مجموعه ای از ماجراهای “اومپاپا” را برای چاپ در نشریه معتبر “تن تن” آماده کردند، هرچند که انتشار آن، تا سال 1962 بیشتر طول نکشید. سال 1959 “گوسینی” و “اودرزو” ویراستار و مدیر هنری نشریه تازه تأسیس “پیلوت” شدند که این بار حاصل مشارکت شان، گروه سنی بالاتری را پوشش می داد. اولین شماره “پیلوت”، محل ظهور یکی از معروف ترین شخصیت های کامیک فرانسه و دنیا، “آستریکس” بود که “گوسینی” و “اودرزو” مدتها ایده آن را در سر پرورانده بودند. آستریکس، بر خلاف اکثر کامیک های آن دوران، قهرمانان اش را از دل فرانسه باستان، که هنوز “گال” نامیده می شد برگزیده، هجو و نقد زندگی معاصر فرانسوی را در بافتی به ظاهر قدیمی و تاریخی به انجام می رساند. قهرمانان این کامیک، دو جنگجوی “گالی” آستریکس و اوبلیکس هستند که در تنها دهکده مستقل از سلطه امپراطوری روم، زندگی شاد و پر ماجرایی می گذرانند. شوخی های ملیح و جذاب گوسینی نمایشگر عشق و علاقه او به تاریخ و فرهنگ کشورش توأم با پرسشگری، هجو و انتقاد زوایای پنهان آن است. “آلبرت اودرزو” با مهارت فوق العاده ای در طراحی و تصویرگری، شخصیت های ذهنی “گوسینی” را مصور می کند، فضای زندگی شان را با ریزترین جزئیات صحنه و لباس به تصویر می کشد و قریحه ای همپای اسلاف اش چون “هرژه”، “جیکوب” و “فرانکن” به نمایش می گذارد. سبک تصویرسازی “اودرزو” سادگی و راحتی “هرژه” را ندارد، کاراکتر ها، اکثراً خطوط صورت و اندامی پیچیده دارند و در محیطی آکنده از جزئیات تصویری، نقش و رنگ حرکت می کنند، “اودرزو” چنان این پیچیدگی را آسان به تصویر می کشد، انگار که درهم تنیدن این همه نقش و خط، کاری به راحتی آب خوردن است.

 

 

اولین مجموعه آستریکس، خارج از روال مسلسل در نشریه “پیلوت” به صورت کتابی مستقل، در سال 1961 و با عنوان “آستریکس گالی” منتشر شد و به سرعت محبوبیتی فرا گیر پیدا کرد، زوج “گوسینی” و “اودرزو” بعد از آن مجموعه های دیگری از این سری خلق و منتشر کردند اما این همکاری خلاقانه در سال 1977 با مرگ زود هنگام و نا منتظر “گوسینی” به پایان رسید، هرچند این به معنای پایان کار “آستریکس” نبود. از 1977 به بعد، “اودرزو”، شخصاً کار نوشتن و تصویرگری “آستریکس” را بر عهده گرفت هرچند که وقفه بین انتشار مجموعه ها از دو یا سه سال، به پنج سال افزایش یافت اما هرگز متوقف نشد. بسیاری از کارشناسان کامیک، “آستریکس” های دهه هشتاد و نود را همپای کارهای مشترک “اودرزو” و “گوسینی” نمی دانند و غیاب ذهن خلاق و طناز “گوسینی” را اسباب لطمه آشکار بر پیکره داستانسرایی مجموعه های اخیر می بینند، با این حال، “آستریکس” همچنان طرفداران خود را دارد، از درجات بالای هنر تصویرگری “اودرزو” سود می برد و بر جلد تمام قسمت های جدید عنوان “کاری از گوسینی و اودرزو” به چشم می خورد.

 

 

“اودرزو” سال 1985 مفتخر به نشان ملی “لژیون دونور” شد، در سال 2005 جایزه آیزنر را دریافت کرد و در 2007 لقب شوالیه افتخاری محفل شیر هلندی به او تعلق گرفت. طبق بررسی های یونسکو، او دهمین نویسنده فرانسوی و سومین نویسنده کامیک این کشور پس از گوسینی و هرژه است، که کتابهای اش بالاترین آمار ترجمه به زبان های دیگر دنیا را دارند.