هزینه/فایده همایش آزادی

داوود محمدی
داوود محمدی

همایش جنجالی “آزادی” به مرحله اجرایی رسید و پنجشنبه از خط پایان گذشت. اکنون شاید زمان مناسب برای بررسی این نکته باشد که برد و باخت طرفین اصلی ماجرا (حامیان دولت و اصولگرایان) در این کارزار تبلیغاتی چه بود؟ 

اگر هدف محوری هر گام انتخاباتی / تبلیغاتی را جلب‌توجه افکار عمومی به کمپین و نامزدی خاص فرض کنیم، آنگاه مشخص خواهد شد اصلی‌ترین رهاورد همایش برای احمدی‌نژاد و حامیانش آن بود که در پی انتقادهای تند و گسترده رقیب اصولگرای خویش، ابتکار‌عمل را در کارزار انتخابات به دست گرفتند؛ بدون آنکه زحمت و هزینه زیادی برای برجسته‌سازی این رخداد متقبل شوند. در واقع، اصولگرایان با هجوم تبلیغی پرفشار، ناخودآگاه، موجب شدند رونمایی از نامزد اصلی دولتی‌ها، به صدر فهرست چالش‌های انتخاباتی منتقل شود و نگاه افکار عمومی به سمت نامزد غیررسمی مورد منازعه یعنی مشایی، جلب شود. در کوران فشار تبلیغی اصولگرایان؛ این پرسش نزد مردم و ناظران شکل گرفت که آیا احمدی‌نژاد تن به عقب‌نشینی خواهد داد؟ درست در همین هنگام بود که دومین دستاورد، نصیب حامیان دولت شد. زیرا تاکید دولت بر برگزاری “پر‌قدرت” همایش و در نهایت، نفس اجرای آن، باور اذهان حامیان و طیفی از ناظران داخلی و خارجی را به ویژگی پایداری و عقب‌نشینی نکردن احمدی‌نژاد مقابل هجمه رقیب عمیق‌تر کرد. 

البته “خروجی” همایش برای دولتی‌ها “برد محض” نبود زیرا مراسم در غیبت مشایی، بدون رونمایی رسمی از نامزدی او و حتی با پرهیز از سر دادن شعار رایج “زنده‌باد‌بهار” برگزار شد. ابتدایی‌ترین انگاره آن است که احمدی‌نژاد و مشاورانش به دلیل نگرانی از واکنش‌های بعدی رقیب، به‌ویژه در مرحله بررسی صلاحیت نامزدها، مصلحت را در آن دیده‌اند که ضمن برگزاری مراسم، درون‌مایه آن را از اقدامات و نشانه‌های تبلیغاتی تهی سازند و رونمایی از مشایی را به زمان دیگری موکول کنند. این تصور، هرچند با مصلحت‌سنجی‌های مرسوم عالم سیاست، سازگار است اما با عملکرد مشاهده شده از  احمدی‌نژاد به‌خصوص در ماه‌های اخیر، منطبق نیست. بنابراین فاصله گرفتن همایش از تبلیغات مستقیم انتخاباتی را باید در نقطه دیگری رمزگشایی کرد؛ نقطه‌ای که از جمله دگر باخت‌های دولتی‌ها در “آزادی” محسوب می‌شود؛ یعنی ناکامی در پر کردن سکوهای صد‌هزار نفری ورزشگاه قدیمی کشور. خبرهای “موثق” از بسیج مقامات ارشد دولت برای گرد‌هم آوردن جمعیتی فزون‌تر از ظرفیت ورزشگاه حکایت داشت،  برنامه‌ریزی دقیق و توسل به شیوه‌هایی مانند سهمیه‌بندی نهادهای دولتی برای گسیل کارکنانشان، وعده پاداش  به کارکنان اعزامی، تلاش برای جذب و آوردن افرادی از اقشار غیردولتی به این مراسم دولتی و انتشار خبرهای رسانه‌ای مبنی بر پذیرایی پرمایه از مدعوین که هرگز توسط دولت تکذیب نشد؛ جملگی، “اتاق فکر” حامیان دولت را امیدوار کرده بود که با اتکا به حضور جمعیت چشمگیر و شور آنان، مراسم را به “میتینگ انتخاباتی” تمام‌عیار مبدل کنند. 

اما آنچه در واقعیت اتفاق افتاد با هدف‌گذاری‌ها فاصله بسیار داشت؛ با وجود همه تمهیدات، در ابتدای مراسم نیمی از سکوها خالی بود و هنگامی که بلندگو حاضران را به دریافت ناهار در محوطه بیرونی ورزشگاه فراخواند، بخش بزرگی از مدعوین، روانه محوطه شدند که از بازگشت اغلب آنان به سکوها خبری نشد. به این ترتیب، انبوه سکوهای خالی، اجازه خودنمایی تبلیغی را از دولتی‌ها گرفت و زمانی که بخشی از حاضران نیز انفرادی یا گروهی، به‌تدریج، مراسم را ترک کردند، دیگر رونقی نماند که وسوسه بهره‌برداری انتخاباتی ‌برانگیزد. احمدی‌نژاد که طبق برنامه از پیش‌مشخص‌شده باید یک ساعت پس از شروع مراسم و راس ساعت ۱۱ سخنرانی می‌کرد، از این وضعیت بی‌نصیب نماند و حوالی ساعت‌۱۷ سخنانش را با تاخیر قابل تامل ۶ساعته درحالی آغاز کرد که ترجیح داده بود، نه‌تنها، قید رونمایی را بزند بلکه حتی از آوردن همراه همیشگی‌اش به مراسم خودداری ورزد، زیرا چنان رونمایی با اهمیتی، تناسبی با سکوهای خالی و فضای بی‌روح “آزادی” نداشت. این تغییر ریل، در عین حال، دولتی‌ها را مجاز می‌کند تا رقیب اصولگرا را به اتهام‌زنی بی‌پایه و قصاص قبل از جنایت متهم کرده و مدعی شوند که سنگ بنای مراسم انتخاباتی نبوده و دولتی‌ها قربانی افترایی هدفمند شده‌اند. 

در نقطه مقابل؛ اصولگرایان که در مقطع زمانی پیش از برگزاری مراسم، هماوردی تبلیغی را به رقیب واگذار کردند و سپس شاهد بودند که برخلاف عزمشان، مراسم لغو نشده و به مرحله اجرا رسیده، بعد‌از‌ظهر پنجشنبه، نفس راحتی کشیدند. زیرا با توجه به خروجی عینی مراسم، اکنون، اصولگرایان می‌توانند مدعی شوند هراس حامیان دولت از خط و نشان کشیدن آنان باعث تطهیر مراسم از تار و پود انتخاباتی شد، می‌توانند با استناد به حاضران نه‌چندان پرشمار (با وجود برنامه‌ریزی و مشوق‌های دولتی) تزلزل پایگاه اجتماعی رقیب را به رخ بکشند، می‌توانند نابسامانی اجرایی پرتعداد همایش را مستند اثبات ضعف مدیریت دولتی‌ها برای کشورداری و نافی ادعای “مدیریت جهان” تبلیغ کنند و… 

اما این سوال مطرح است که آیا حساسیت شایسته و بایسته کنونی اصولگرایان برای مقابله با خطر به‌کارگیری امکانات دولتی در رقابت انتخاباتی، در انتخابات سال ۸۸ هم ملاک موضع‌گیری آنان بود یا خیر؟

منبع: شرق، 31 فروردین