آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی هفته پیش طی سخنانی در مراسم سالمرگ آیتالله خمینی از اینکه چهره خمینی تحریف و او “یک آدم لیبرال” معرفی شود، ابراز نگرانی کرد؛سخنی که حالا علم الهدی، امام جمعه مشهد نیز به گونه دیگری آن را بازگویی کرده است: “تحریف امام به این است که امام یک اسطوره آزادیخواه تاریخی معرفی شود و افراد هرگونه که میخواهند امام را تفسیر کنند.”
خامنه ای با اشاره به آنچه که “تحریف شخصیّت امام” خواند گفته بود: “آیا شخصیّتها را هم میشود تحریف کرد؟ بله. تحریف شخصیّتها به این است که ارکان اصلی شخصیّت آن انسان بزرگ، یا مجهول بماند، یا غلط معنا شود، یا بهصورت انحرافی و سطحی معنا شود؛ همهی اینها برمیگردد به تحریف شخصیّت. شخصیّتی که الگو است، امام و پیشوا است، رفتار او، گفتار او برای نسلهای بعد از خود او راهنما و رهنمود است، اگر تحریف شود زیان بزرگی بهوجود خواهد آمد. امام را نباید بهعنوان صرفاً یک شخصیّت محترم تاریخی مورد توجّه قرار داد.”
خامنهای در سخنان خود نمونهای هم بیان کرده بود: “در داخل هم بعضی ندانسته، بعضی هم دانسته [شخصیّت امام را] تحریف میکردند؛ حتّی زمان حیات خود امام. هر حرفی را که بهنظرشان پسندیده بود، به امام نسبت میدادند؛ درحالیکه ارتباطی به امام نداشت. بعد از رحلت امام هم همین جریان ادامه داشته است؛ حتّی تا آنجایی که بعضی حرفها و بعضی اظهارات، امام را بهصورت یک آدم لیبرال که هیچ قید و شرطی در رفتار او در زمینههای سیاسی، حتّی در زمینههای فکری و فرهنگی وجود ندارد معرّفی میکنند؛ این هم بشدّت غلط و خلاف واقع است.”
مشابه این سخنان را آیتالله خامنهای در ماههای پس از ناآرامیهای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ هم بیان کرده بود. او از جمله در خرداد سال ۱۳۸۹ طی سخنانی در مراسم نمازجمعه تهران از “جاذبه و دافعه” خمینی سخن گفته و تاکید کرده بود: “نمیشود انسان خود را در خط امام بداند، دنبالهروِ امام بداند، اما با کسانی که صریحاً پرچم معارضهی با امام و اسلام را بلند میکنند، خودش را در یک جبهه تعریف کند. نمیشود قبول کرد که آمریکا و انگلیس و سیا و موساد و سلطنتطلب و منافق بر روی یک محوری توافق کنند، حول یک محوری جمع بشوند، بعد آن محور باز ادعا کند که من خط امامم! این نمیشود، این قابل قبول نیست. نمیشود با هر کس و ناکسی ائتلاف کرد. باید ببینیم دشمنان دیروز امام در برابر ما چه موضعی میگیرند. اگر دیدیم مواضع ما جوری است که آمریکای مستکبر، صهیونیست غاصب، مزدوران قدرتهای گوناگون، مخالفین و معاندین امام و اسلام و انقلاب از ما تجلیل میکنند، احترام میکنند، بایستی در مواضعمان شک کنیم؛ باید بدانیم که راه درست و مستقیم را نمیرویم.”
او در همین سخنرانی از سکوت و یا همراهی جریانهای موسوم به خط امام با معترضان پس از انتخابات ابراز تاسف کرده بود.
داستان روایتهای گوناگون از خمینی، ماجرای جدیدی نیست. در واقع همه گروههای درون حاکمیت جمهوری اسلامی مدعی پیروی از خواستهها و آموزههای آیتالله خمینی هستند. حتی جریان کنارگذاشته شده موسوم به اصلاحطلب و همچنین جریانهای نزدیک به میرحسین موسوی و مهدی کروبی که اکنون سالهاست در زندان به سر میبرند، هم معتقدند که راه خمینی را طی کردهاند. مساله خمینی، هنوز هم مهمترین مساله نظام سیاسی در ایران است. به همین دلیل است که نحوه تعامل خاندان خمینی با نیروهای سیاسی درون حاکمیت حساسیت برانگیز میشود و حتی موجب اعتراض و اهانت از سوی هواداران آیتالله خامنهای هم قرار می گیرد.
با اینهمه بخشی از نزدیکان آیتالله خمینی میکوشند تا تصویری متفاوت از او ترسیم کنند. بعد از سرکوب گسترده معترضان به انتخابات سال ۱۳۸۸، گروهی از نزدیکان سابق آیتالله خمینی تلاش کردند اقدامات سرکوبگرانه حکومت را خلاف رویه دهه اول انقلاب و دوران رهبری خمینی نشان دهند.
اما در همان زمان تلویزیون حکومتی ایران برنامهای با عنوان “شاخص” منتشر کرد که نشان می داد برخورد آیتالله خمینی با مخالفان تندتر و سرکوبگرانهتر بوده است. به دنبال پخش این برنامه، حجتالاسلام حسن خمینی در نامهای اعتراضی خطاب به رئیس صدا و سیما نوشت: “جای تاسف است که در صداوسیما از هزاران هزار جلوه رأفت و محبت که با اتکای به جوهره اسلامی و روح بلند مذهب شیعه اثنی عشریه آفریده شد، چشم پوشیده میشود و بدون اشاره به شرایط زمانی خاص به بزرگ نمایی غلط و تحریف گونه قضایای گذشته همت میگمارید و به غلط درصدد مشابهسازی تاریخی هستید.”
این نامه در واقع اعلام موضع حسن خمینی در برابر حوادث کشور تلقی شد. بعد از آن بود که حسین شریعتمداری، طی یادداشتی که در روزنامه کیهان منتشر کرد، نوشت: “باید به جناب سیدحسن خمینی عرض کرد که کجای این ماجرا، حضرتعالی را نگران کرده است؟ رسوایی سران فتنه؟! بیداری و هوشیاری نسل های سوم و چهارم انقلاب و رویکرد آنان به خط زلال حضرت امام؟! واگویه دوباره نظرات ملکوتی و گره گشای آن حضرت؟! و…؟! اگر هیچکدام از این موارد باعث نگرانی جنابعالی نشده است- که نشده و نباید بشود- پس علت نگرانی شما چیست؟”
او اضافه کرده بود: “متاسفانه، طی چندماه اخیر و به گواهی اخبار رسماً منتشر شده، جناب سیدحسن خمینی با برخی از عوامل اصلی فتنه پس از آزادی موقت آنها، دیدار صمیمانه و دلجویانه داشته اند. […] رابطه نسبی با حضرت امام(ره) اگر چه محترم است ولی محترمتر از آن پیروی و تبعیت از امام راحل(ره) است و هر که تابعتر، به حضرت امام(ره) نزدیکتر.”
جنگ بر سر خمینی، و چگونگی معرفی او البته ادامه یافت و در سالهای بعد شدت گرفت. گروهی تلاش کردند که خمینی را دموکرات و آزادیخواه معرفی کنند و گروهی دیگر مدعی شدندچنین چیزی دروغ است؛موضوعی که در روزهای اخیر بار دیگر خبرساز شده است.
آیتالله علمالهدی، امام جمعه مشهد و از هواداران رهبر جمهوری اسلامی، بلافاصله بعد از سخنان اخیر آیتالله خامنهای درباره خطر تحریف خمینی، گفته است: “تحریف امام به این است که امام یک اسطوره آزادیخواه تاریخی معرفی شود و افراد هرگونه که میخواهند امام را تفسیر کنند.”
او تاکید کرده: “این تحریف از دو جهت صورت میگیرد: یک خطر تحریف از سوی افرادی که امام را ندیدهاند و تحریف دوم که عمده مطلب مقام معظم رهبری از این ناحیه بود این است که افرادی که قبلاً با امام رابطه داشتند و از انقلاب و تداوم راه امام و انقلاب خسته شدند بیایند و هرچه به نظر خودشان است بهعنوان امام به ذهن مردم قالب کنند و این تحریفی خطرناک است.”
این سخنان واکنش سایت تابناک وابسته به محسن رضایی را به دنبال داشت که در نوشتهای با عنوان “آزادیخواه ندانستن امام تحریف امام نیست؟” چنین نوشت: “امام(ره) رهبر انقلابی بود که استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، یکی از شعارهای اصلی آن بود و رهبر چنین انقلابی را نمیتوان آزادیخواه ندانست. “
در همین راستا محمدرضا صادق، مشاور رسانهای حسن روحانی هم گفته است: “اینکه بگوییم امام به بستن رسانه و محدود کردن آنها تمایل داشت، صحت ندارد.”