مؤتلفه و سپاه؛ دوستی برای بقاء

محمدرضا یزدان پناه
محمدرضا یزدان پناه

متهم شدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دخالت در فرآیند برگزاری انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی توسط قائم مقام حزب مؤتلفه اسلامی، علاوه بر حاشیه ها و بازتاب هایی که به دنبال داشت، به صدور دو اطلاعیه جداگانه از سوی این حزب و اسدالله بادامچیان انجامید.

در اطلاعیه نخست که روز دوشنبه نهم مرداد توسط معاونت تبلیغات و روابط عمومی حزب مؤتلفه اسلامی منتشر شد، آمده بود که بادامچیان در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه شرق مبنی بر اینکه به نظر شما سپاه نگذاشت که شما وارد مجلس شوید؟، پاسخ داد خیر و بدین ترتیب “این سوال را نفی کرد”.

با وجود این در اطلاعیه حزب مؤتلفه اسلامی تصریح شده که قائم مقام این حزب در مصاحبه فوق به صراحت گفته که “بخشی از سپاه به طرف جبهه پایداری تمایل پیدا کرد و رای بنده کم شد.”

با توجه به تأکید مؤتلفه بر بیان این اظهارات توسط قائم مقام خود در مصاحبه با روزنامه شرق، مشخص نیست این حزب چه چیزی را تکذیب یا اصلاح می کند. با این حال در ادامه اطلاعیه آمده است که این گفته بادامچیان “دلیل دخالت سپاه {در انتخابات} نیست چه برسد به اینکه برخی سایت ها مدعی شده اند که نظر بادامچیان تقلب در انتخابات است.”

در پایان اطلاعیه با بیان اینکه “طبیعی است که برادران عزیز سپاه، در انتخابات به تشخیص شرعی خود به این یا آن رای می دهند”، در عین حال تأکید شده “عده ای در انتخابات اخیر به فهرست جبهه پایداری رای دادند و عده ای به فهرست های دیگر، لذا رای کمتر شد و به حد نصاب نرسید.”

این اطلاعیه آنقدر دوپهلو بود که حتی توسط سایت های جناح حاکم نیز مورد انتقاد قرار گرفت. خبرگزاری فارس که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وابسته است، در این خصوص نوشت: “توضیحات روابط عمومی حزب مؤتلفه درباره مصاحبه اسدالله بادامچیان در حالی مطرح شده است که خود آقای بادامچیان تاکنون هیچ واکنشی به ذوق‌زدگی رسانه‌های ضدانقلاب از اظهارات وی نداشته است و در ثانی روابط عمومی آن تشکل از اظهارات عضو شورای مرکزی تشکل خود، استنباطی داشته که حتی برخی از اعضای شورای مرکزی این حزب از جمله حمیدرضا ترقی آنرا رد می‌کنند.”

 

مؤتلفه‌ای‌ها علیه هم

اشاره فارس به مصاحبه حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی و معاون بین الملل مؤتلفه با این خبرگزاری بود که طی آن سخنان قائم مقام حزب خود درباره دخالت سپاه در انتخابات را “بی پایه و اساس” عنوان کرده بود.

ترقی به این خبرگزاری وابسته به سپاه گفت که بادامچیان “در تحلیل خود از شرایط اشتباه کرده است.”

معاون بین الملل حزب مؤتلفه اسلامی با بیان اینکه “آقای بادامچیان نظر شخصی خود را گفته و نظر وی موضع حزب موتلفه نیست” افزود: “ما چنین بحثی که سپاه در انتخابات از یک گروه حمایت کرده را قبول نداریم و معتقدیم چنین ادعایی از اساس غلط است.”

معاونت تبلیغات و روابط عمومی مؤتلفه در همان روز دوشنبه نهم مرداد، اطلاعیه دیگری هم صادر کرد. اطلاعیه دوم حاوی توضیحات اسدالله بادامچیان درباره اظهاراتی بود که در گفت و گو با روزنامه شرق بیان کرده بود.

به نظر می آمد که این اطلاعیه واکنشی بود به انتقاد خبرگزاری فارس و فشارهای پیدا و پنهانی که انتشار مصاحبه قائم مقام حزب مؤتلفه اسلامی با روزنامه شرق متوجه این حزب کرده بود.

در اطلاعیه دوم، بادامچیان از اینکه برخی سایت ها خواسته اند از “بیان” وی، “تهمت دخالت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در انتخابات مجلس بزنند” انتقاد کرده بود.

او در واکنش به این مسئله گفت: “سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهاد مقدسی است که با خون پاک شهدا مطهر است و چنین تهمت هایی، نوعی جنگ روانی دشمن علیه این نهاد پاسدار انقلاب اسلامی است که می خواهند از بیان مدافعین راستین سپاه آن را اجرا کنند و دوستان باید مراقب باشند که دچار ترفندهای دشمنان نشوند و دوست را در مقابل دوست قرار ندهند.”

قائم مقام حزب مؤتلفه اسلامی بدینوسیله تلاش کرد خود و این حزب را دوست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جلوه بدهد.

او برای اثبات این ادعای خود تاکید کرد: “من عقیده دارم در انتخابات مجلس نهم، سپاه و نیروهای مسلح و دستگاههای دولتی هیچگونه دخالتی نداشته اند و البته همه اعضای این نیروها و دستگاهها که جزو آحاد ملت هستند در انتخابات بر اساس انتخاب آزاد خود به این یا آن فهرست یا مشترکی از فهرستها و اشخاص رای می دهند و این حق قانونی و طبیعی آنهاست.”

 

تغییر منابع قدرت در جمهوری اسلامی

اسدالله بادامچیان پیش از این نماینده تهران در مجلس هشتم بود که نتوانست به مجلس نهم راه پیدا کند.

دو اطلاعیه حزب مؤتلفه اسلامی یکی به عنوان موضع رسمی این حزب و دیگری به نقل از قائم مقام آن و نیز سخنان تند معاون بین الملل مؤتلفه علیه بادامچیان، نشان دهنده هراسی بود که احتمال تقابل سپاه پاسداران با این حزب به جان اعضا و رهبران آن انداخته بود.

اگر در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نهادهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی بیشتر در حال “قدرت یابی” برای نقش آفرینی بیشتر در ساخت قدرت نظام حاکم بودند، دهه ۱۳۸۰ خورشیدی که دهه سوم عمر جمهوری اسلامی است را می‌توان دهه “قدرت نمایی” نهادهای نظامی و امنیتی و در رأس آن‌ها سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دانست.

به جز دو فردی که تاکنون رهبری جمهوری اسلامی را بر عهده داشتند، مجموعه دفتر و برخی از اعضای خانواده آن‌ها، منابع قدرت در جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته متفاوت بوده‌اند.

در دهه ۶۰ روحانیون و در دهه ۷۰ این وزارت اطلاعات و رئیس جمهور وقت بودند که از بیشترین توان اثرگذاری و تعیین جهت در سیاست‌های کلان داخلی و بین المللی جمهوری اسلامی برخوردار بودند.

با آغاز دهه ۱۳۸۰ سپاه پاسداران از پی سال ها انباشت قدرت و ثروت سر بر آورد و به غولی بی رقیب در عرصه قدرت و ثروت ایران تبدیل شد. هم اکنون واقعا مشخص نیست که میزان دقیق نفوذ و توانایی این نهاد نظامی – امنیتی در اقتصاد رانتی، نفتی و مه گرفته جمهوری اسلامی چقدر است. همچنین نمی توان به طور قطع و یقین گفت که چه اندازه از تقسیمات قدرت سیاسی مطابق نظر سپاه انجام می شود.

اما در اینکه این نهاد هم اکنون بزرگترین سرمایه دار اقتصادی و فرمانروای تقریبا بی رقیب بازار سرمایه و حوزه انرژی کشور است، شکی وجود ندارد. آمار و ارقامی که از سرمایه سپاه پاسداران در بورس، پروژه های نفتی و گازی، بانکداری و مؤسسات مالی و پولی و دیگر بخش های اقتصادی و مالی ایران توسط رسانه های حکومتی و حتی نهادهایی مانند قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا اعلام می شود، بالغ بر ده ها هزار میلیارد تومان در سال است.

از سوی دیگر منتقدان و مخالفان حکومت هم معتقدند که حداقل نتیجه سه انتخابات گذشته ریاست جمهوری و مجلس در ایران توسط این نهاد نظامی – امنیتی طراحی شده و رقم خورده است.

 

اطمینان سپاه، اطمینان قدرت

شرایط اکنون به گونه ای شده که در کمتر حوزه ای از اقتصاد، سیاست، فرهنگ و حتی ورزش ایران بتوان ردپایی از پاسداران و سرداران سپاه پیدا نکرد.

همچنین از ظواهر امر بر می آید که رهبر جمهوری اسلامی و تشکیلات قدرتمند دفتر او احاطه کاملی بر تمام تحولات درونی سپاه دارند و توانسته اند هژمونی خود بر این ساختار را حفظ کنند.

سپاه و فرماندهان ارشد آن هم در سال های گذشته نقش خود را به عنوان بازوی عملیاتی – اجرایی پرقدرت و مورد اعتماد حاکمان نظام در بزنگاه ها و برنامه های مختلف به خوبی به نمایش گذاشته اند.

جلب و حفظ رضایت و اطمینان چنین نهاد پرقدرتی، شرط لازم کسب قدرت و منزلت در ساخت حکومتی جمهوری اسلامی ایران است. هرگونه زاویه و تنش با سپاه پاسداران منجر به دوری از هسته مرکزی قدرت و بی نصیب ماندن از توزیع قدرت، ثروت و منزلت در جمهوری اسلامی خواهد شد.

در چنین وضعیتی حتی مجموعه ای مانند مؤتلفه اسلامی که مورد اعتماد ترین تشکیلات سیاسی و مذهبی در نزد روحانیت سنتی و مراجع تقلید و حتی هر دو رهبر جمهوری اسلامی در نیم قرن گذشته و یکی از مشاوران و در عین حال بازوهای رهبر فعلی جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ برای مقابله با برنامه های اقتصادی دولت وقت میرحسین موسوی و جناح موسوم به خط امام بود نیز باید مراقب شکل گیری این زاویه احتمالی باشد.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سه سال گذشته یکی از نهادهای اصلی فعال در سرکوب جنبشی بود که با ادعای محوری تقلب در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری شکل گرفت. تکرار چنین ادعایی به هر شکل حتی اگر توسط مجموعه ای مانند مؤتلفه و فردی به خدمتگذاری و وفاداری اسدالله بادامچیان صورت بگیرد، می تواند ضربات جبران ناپذیری به آن مجموعه وارد کند و بر فاصله آن با هسته مرکزی قدرت بیفزاید.