می ترسم با شکنجه از فرزندانم اعتراف بگیرند

امید معماریان
امید معماریان

» مادر برادران علایی در مصاحبه با روز سکوت را شکست

inf

po_memarian_01.jpg

مادر آرش و کامیارعلایی دو پزشکی که اخیر به اتهام دست داشتن در انقلاب مخملی به سه و شش سال زندان محکوم شدند، بعد از هفت ماه سکوت خود را در گفت وگو با روز شکست. او گفت که سکوت این مدت برای این بوده که گمان می کرده مسوولین “علی وار” به پرونده پسرانش رسیدگی می کنند. اما الان که آنها با چنین احکام سنگینی مواجه شده اند وظیفه خود می داند که از فرزندانش دفاع کند. او همچنین گفت که پسرانش به هیچ جرمی اقرار نکرده اند. اما احتمال اینکه - به زعم وی- با شکنجه از آنها فیلم بگیرند وجود دارد. این گفت وگو را - که چندین بار به دلیل وضعیت روحی نامساعد و گریه خانم علایی قطع شد - می خوانید.

alaeebrothers.jpg

وقتی حکم پسرتان را شنیدید چه احساسی داشتید و درمورد آن چه فکر می کنید؟
بچه های من بی گناه هستند و کارشان در چارچوب علم و حل مساپل اعتیاد و مبارزه با ایدز بوده همه دنیا این را می دانند. کامیار که چهار سال در دانشگاه هاروارد درس می خوانده همه کارش درس است. این چه تهمتی است که به او زده اند در مورد براندازی حکومت؟ آخر چرا کسی که پزشک است وهمه دغدغه اش سلامت جامعه باید چنین کاری کند؟ کسی که شخصیت علمی است اصلا به این نوع کارها نمی خورد. اگر به کنفرانس هایی در کشورهای دیگر رفته اند برای صحبت در خصوص مساله ایدز و فعالیت هایی از این دست بوده و نمی دانم چطور چنین فعالیت های علمی را به موضوع براندازی حکومت ربط می دهند. آرش و کامیار هر دو در کار خدمت به مردم بودند. مردم جامعه ای محروم که با اعتیاد و ایدز دست و پنجه نرم می کردند. چه می دانستند که این کار چه عاقبتی دارد. پدرشان ۵۰ سال در کرمانشاه تدریس کرده است. همه وکلا و پزشکان در خارج و داخل می دانند که به خانواده ما این انگ های سیاسی نمی خورد. هیچ وقت در کار سیاسی نبوده ایم. من مادر بچه هایم هستم، با تک تک شان درس خوانده ام وبا آنها بوده ام و می دانم این اتهام ها به آنها نمی چسبد. این بچه های زیر بمباران درس خوانده اند. زیر موشک باران بزرگ شده اند. پسر کوچکم ترکش خورده و دست وپایش صدمه خورده است. اصلا کاری به این موضوعات سیاسی نداشتیم ونمی دانم چرا به این موضوعات ربطشان می دهند.

چرا در چند ماه گذشته سکوت کرده بودید؟
سکوتم به خاطر این بوده که معتقد بودم به خدا و پیغمبر و فکر می کردم جمهوری اسلامی به من کمک می کند. هزار بار با قاضی صحبت کردم و گفتم رای شما در مورد بچه های من باید رای علی وار باشد. معتقد بودم رای علی وار صادر می کنند. دنیا می داند بچه های من چه کرده اند و به همین خاطر از آنها حمایت کرده اند. چه درایران و چه در خارج می دانند این اتهام هایی که می زنند به پسرانم، به آنها نمی خورند.

با پسرانتان صحبت کرده اید درزندان؟
گرچه نتوانستم آنها را به راحتی ببینیم، اما با آنها صحبت کرده ام و گفته اند که مادر ما هیچ گناهی نداریم. وکیل پرونده را خوانده و برای ما گفته که هیچ چیز در پرونده شان نیست. بچه های من اقرار نکرده اند. حالا اینکه می گویند فیلمشان را می گذاریم را نمی دانم. امکان دارد بچه های من را با شکنجه وادار به پرکردن فیلم کرده باشند. امکان دارد چیزی که خودشان نوشته اند را به بچه های من داده اند که اقرار کنند. اما بچه های من کاری انجام نداده اند.

فرزندان شما حدود هفت ماه درزندان بوده اند. این مدت بر شما وخانواده تان چگونه گذشت؟
این مدت ما زندگی نداشتیم. من و پدرش شب و روز نداشتیم. یک زندان دیگر برای خودمان درست کرده ایم. (با گریه) من از دیروز تا به حال که حکم داده اند غذا نخورده ام. بچه های من گفته اند که اعتصاب غذا می کنیم. این حکمی که به اینها دادند غیر عادلانه است. من برای شما چه بگویم؟ (مصاحبه به دلیل شرایط روحی خانم علایی چند دقیقه قطع و دوباره ادامه پیدا کرد) بچه من عاشق ایران بوده و اگر عاشق نبود ایران نمی آمد و می توانست راحت آمریکا بماند. اما آمدند به مردم خدمت کنند. اینها می گویند شما آمده اید براندازی کنید. آخر با چی؟ با کی می خواهند براندازی کنند؟ بگویند که چطور براندازی می کنند؟ نباید بگویند آن طرف که آمریکاست کیست؟ این تهمت به بچه های من نمی خورد!

اگر از مسوولین درخواستی داشته باشید چیست؟
باید حکم اسلامی بدهند. دادگاه عادلانه برگزار کنند. بچه های من بیگناه هستند و هیچ کاری علیه اینها انجام نداده اند. مگر کنفرانس هایی که رفته اند گناه است؟ بچه من ۷ سال در بیمارستان مسیح دانشوری با دکتر ولایتی کار کرده است. هر کاری که کرده اند با مسوولان ایرانی بوده است. اگر در خارج کاری کرده اند مسوولین در جریان بوده اند.

آرش و کامیار که با شما صحبت می کردند روحیه شان چطور بود و تاثیر زندان را چگونه دیدید؟
روحیه شان خراب است. مخصوصا وقتی فهمیدند که این حکم را به آنها داده اند واقعا صدمه دیده اند. اینکه اسمشان به این گونه مطرح شود خیلی آنها را اذیت کرده است. به جای اینکه از زحماتشان قدردانی کنند این گونه به آنها برخورد می کنند. من بچه هایی تربیت کرده ام تحصیل کرده و فهمیده وهمیشه به آنها گفته ام با سیاست کاری نداشته باشید. اما متاسفانه ما را به مساپل سیاسی برده اند.

وضع فیزیکی شان در زندان چطور بود؟
وضع بدی دارند. کسی که هفت ماه تمام در زندان باشد وضع خوبی ندارد.

بند عمومی هستند یا انفرادی؟
شصت وسه روز تمام در انفرادی بوده اند. از هم جدا بوده اند. تازگی که هر دوشان را دادگاه برده اند و رای داده اند، آنها را به زندان عمومی آورده اند.

نگفته اند که چه زمانی آنها را آزاد می کنند؟
هنوز نگفته اند. برای کامیار سه سال وبرای آرش شش سال زندان بریده اند. (همراه با بغض) فکر می کردم یک هفته دیگر می آیند، حالا شش سال زندان بریده اند. آخر بچه های من چه گناهی کرده اند؟چه جنایتی کرده اند؟ بچه های من یک ریال از خودشان پول نداشته اند. کامیار با دوچرخه می رفت دانشگاه. وام گرفته درس خوانده است. همه مدتی که آمریکا درس می خواند ما برایش پول می فرستادیم. اگر می خواستند با آمریکا تبانی کنند یک ماشین زیر پایشان می گذاشتند. آخر کدام براندازی؟ تمام درآمدی که داشته اند را خرج بیمارانشان می کردند. هر کسی به من زنگ می زند از این اتهامات تعجب می کند. بچه های من مومن هستند. این انگ خدا می داند که به بچه های من نمی چسبد.