دیگر طنز نمی نویسم، جدا!

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

 

مدتی پیش تصمیم گرفتم دیگر هیچ مطلب جدی ننویسم، این موضوع را اعلام کردم و با مخالفت برخی دوستان مواجه شدم که به من می گفتند که مطالب جدی تو خواندنی تر است، من فکر می کردم منظور آنها این است که من جدی نویس خوبی هستم، اما گویا منظور آنها این بود که من طنزنویس خوبی نیستم. اما الآن سه روز است که شدیدا دچار این مشکل شدم که در مقابل واقعیات اکنون ایران، من اصلا توان طنزنویسی ندارم. اشتباه نکنید، من دچار واقع گرائی نشدم، بلکه می خواهم بگویم که من در مقابل محمود احمدی نژاد، دارم واقعا کم می آورم. هفته قبل در یکی از نوشته هایم فقط جملات او را گذاشتم و فقط روی آن نوشته ها تیتر زدم. بسیاری از خوانندگان که مخالف احمدی نژاد بودند با من تماس گرفتند و گفتند: طنزهایی که از قول او نوشتی بسیار بامزه بود، خیلی جالب بود! برای آنها توضیح دادم که من طنز ننوشتم و این جملات گفته های خودش است، از طرف دیگر برخی از دوستداران احمدی نژاد برای من نوشتند که جملاتی که من از قول رئیس جمهور نوشتم، نوعی اهانت به رئیس جمهور است. من برای آنها توضیح دادم که من چیزی را از قول رئیس جمهور ننوشتم، بلکه او واقعا این حرف ها را زده است. به همین دلیل می خواهم همانطور که چند سال قبل عجز و ناتوانی خود را در قبال قله بلند و باشکوه طنز حسنی اعلام کردم، می خواستم بگویم که من از این پس در بحث احمدی نژاد، به جای طنز نوشتن فقط جملات خودش را نقل می کنم، چون واقعا شیرین تر از آنچه خود او می گوید نمی توان نوشت. آخرین شاهکارهای ادبی احمدی نژاد در 24 ساعت گذشته چنین نقل می شود:

مهندسی آسفالت و جنگ: « من مهندسم و می دانم که جنگ اتفاق نمی افتد.»

مهندسی هسته ای: « هسته ای شدن ایران به معنای شکستن سیطره نظام سلطه در جهان بود.»

مهندسی نور و چراغ زنبوری: « دشمنان خود نوری نداشتند، با چراغ زنبوری برخی حرکت کردند و هر دوشان در دره افتادند.»

مهندسی اطلاعات و بیگانگان: « برخی در داخل کشور، با عناصر بیگانه جلسه داشتند و خبر می دادند که شما فشار را زیاد کنید و قطعنامه صادر کنید.»

مهندسی دراز مدت:« ما به جای پیگیری چشم انداز اهداف بلندتری را دنبال می کنیم.»

مهندسی آژانس و چرخه: « ایران آمادگی آموزش به کشورهای عضو آژانس در زمینه چرخه سوخت هسته ای را دارد.»

مهندسی ناسازه و جنگ: « بنده گفتم که حاضر هستم برای شما بنویسم که اینها محال است جنگ کنند، اما برخی صحبت از سازش می کردند.»

مهندسی قطعنامه و ژئوپلیتیک: « در خصوص قطعنامه کار تمام است و دیگر قطعنامه ای صادر نمی کنند.»

آخرین گزارشات ویژه ریاست جمهوری: امروز رئیس جمهور نه لباس ترکمنی پوشید، نه ساری هندی بست، نه کلاه قشقایی سرش گذاشت، نه گیوه ماستی پایش کرد، نه اسب سوار شد، نه بچه بغل کرد، نه دست معلم زمان کودکی اش را ماچ کرد، فقط اعلام شد که « احمدی نژاد با 35 سفر خارجی در کمتر از دوسال رکورددار روسای جمهور کشور در رفتن به سفرهای خارجی شده است. او در دو سال گذشته دوبار به سازمان ملل رفته که این واقعه در شانزده سال گذشته فقط یک بار برای روسای جمهور اتفاق افتاده است.

زمانی برای فیلمسازی اولیور استون

ظاهرا قضیه این طور بود که اولیور استون از احمدی نژاد خواست که فیلمی مستند از وی بسازد، احمدی نژاد هم که آدم مهرورز و دلسوزی که دلش نمی آید یک لقمه نانی را که قرار است بگذارد توی دامن یک فیلمساز وطنی، بدهد به یک خارجی که معلوم نیست می خواهد با او چکار کند و بعد هم که فیلم ساخته شد، نمی داند کجا باید یقه طرف را بگیرد، به همین دلیل در کمال شجاعت اعلام کرد: « نه، همین کارگردانان ایرانی اگر بنا باشد فیلم ما را بسازند، می سازند.»

بعد نگاهی به مسعود کیمیایی کرد. مسعود کیمیایی یاد فیلم « گروهبان» افتاد، نگاهی به طرف کرد و سوت زنان رفت. احمدی نژاد گفت: سینمای ایران اینقدر پیشرفت کرده، چرا فیلم ما را باید خارجی ها بسازند؟

بعد نگاهی به عینک تیره کیارستمی کرد. کیارستمی هم اول کمی به « محمود بصیری» فکر کرد. بعد زیر لب گفت: ده، و ادامه داد: پنج، نه، پنج هم نه، بعد فکری کرد و حساب کرد: 2.5، بعد نگاهی به طرف کرد و حساب کرد: 1.25 و بلند شد و در حالی که ساعتش را نشان می داد که دیر شده است، رفت. احمدی نژاد مشورتی با مشاوران لس آنجلسی خودش کرد و گفت: امروز فیلمسازان ما عزیزترین فیلمسازان جهان هستند و با عزت بر قله های عظمت و کلفتی و افتخار و پهنای تاریخ و بزرگی رفیع توانمندی می کنند.

بعد نگاهی به مخملباف کرد. مخملباف فکری کرد و یادش به فیلم « بایکوت» افتاد، بعد کمی به « استعاذه» فکر کرد، بعد یاد « سکوت» افتاد و با خودش گفت: من که نه، ولی مرضیه چی؟ فکری کرد و با خودش گفت: مرضیه نه، سمیرا چطور است؟ دلش به حال سمیرا سوخت و با خودش گفت: میثم بد نیست، ولی میثم نگاه تندی به پدرش کرد و به حنا اشاره کرد. مخملباف هم یادش افتاد که باید برود افغانستان و از آنجا برگردد پاریس، بعد برود تاجیکستان و ترکمنستان و قرقیزستان و سایر کشورهای سینمایی. دست بچه ها را گرفت و بیرون رفت. احمدی نژاد نگاهی توی آینه به خودش کرد و به شمقدری گفت: سینمای ایران کارگردانان بزرگی دارد، مثل داریوش مهرجویی که امام هم فیلم او را تائید کردند. شمقدری گفت: بله، ایشان فیلم های گاو و هالو را ساختند. احمدی نژاد فکری کرد و گفت: گاو و هالو نه، بهتر از اینها کسی نیست؟

و سرانجام احمدی نژاد از شمقدری پرسید: آمریکایی یه کی بود؟ شمقدری گفت: اولیور استون. احمدی نژاد گفت: باید براش شرط بگذارید. شمقدری گفت: حاجی! یارو رو رد کردیم، دیگه نمی شه براش شرط بگذاریم. باید بریم دنبالش. احمدی نژاد گفت: شرطش رو به خودش نگیم، توی تلویزیون خودمون شرطش رو بگیم، ولی به خودش چیزی نگیم.

شمقدری گفت: حاجی! اولین شرط اینه که نباید به شما بگه دائم بری سفر و همراه شما بیاد و کار شما رو مختل کنه.

احمدی نژاد: چرا، من هیچ مخالفتی با سفر ندارم، اتفاقا باید بریم سفر، یعنی یکی از شرایط ما اینه که کارگردان باید همیشه همراه ما به سفر بیاد. حتی اگر کار داشت هم باید بیاد.

شمقدری: نباید به شما بگه یک کار رو تکرار کنید….

احمدی نژاد: من که دارم بطور طبیعی تکرار می کنم، به نظر من اشکالی نداره، حتی اگر خواست من می تونم یک سخنرانی رو ده تا شهر تکرار کنم، کاری نداره.

گفتگو ادامه یافت و سرانجام، دیروز اعلام شد که شرایط فیلمسازی برای اولیور استون مشخص شد، او می تواند بیاید و فیلم احمدی نژاد را بسازد.

وزیر علوم تکذیب کرد

خیال مان راحت شد. خوب شد که تکذیب کرد. دکتر زاهدی نابغه ریاضی و عضو ستاد دیه سابق کرمان، اعلام کرد: « برخورد سیاسی با استادان دانشگاهها را تکذیب می کنم.» وی در مورد اخراج برخی از استادان دانشگاهها توضیح داد که علت اخراج این افراد اصلا سیاسی نبوده و عمدتا این اساتید به دلایل زیر اخراج شده اند:

1) چاقوکشی و شکستن شیشه و اقدام به شرارت در حال تدریس

2) لائی کشیدن از وسط ماشین ها در اتوبان با سرعت بالای 120 کیلومتر

3) شرکت در مجالس لهو و لعب از جمله مراسم ازدواج خودشان در 25 سال قبل

4) عدم رعایت حجاب اسلامی توسط خواهرانی که در هنگام سفر این افراد به خارج از کشور در خیابان و دانشگاه های خارج راه می رفتند.

5) عدم استفاده از کمربند ایمنی در هنگام تدریس در دانشکده علوم سیاسی

6) انحراف به چپ و سبقت از سایر اساتید راست.

در همین راستا حاج آقا عمید زنجانی به استادان اخراجی که تا دیروز اعلام شده بود، هیچ کدام اخراج نشده اند، اعلام کرد که یک ماه فرصت دارند که به اخراج شان اعتراض کنند.

تعادل قیمت

وزیر مسکن اعلام کرد « قیمت مسکن متعادل شده است.» آگاهان پرسیدند: نسبت به چی؟ وزیر توضیح داد: به نسبت قیمت سایر کالاها.