دختر جوانی که در نیمه دوم دهه 1360 با حضور در فیلم های تعیین کننده ای چون در مسیر تندباد[جعفری جوزانی] و دندان مار[مسعود کیمیایی] پا به دنیای بازیگری گذاشت، در مدتی کوتاه به شهرت رسید. اما ناگهان پس از بازی در فیلم یک داستان واقعی[ابوالفضل جلیلی، 1374] راهی دیار غربت شد و حالا یک دهه بعد، فریبا کوثری 41 سلاله، با حضور در سه مجموعه تلویزیونی-معصومیت از دست رفته، و بی صدا فریاد کن و مختار نامه- بار دیگر به مقابل دوربین بازگشته است. با او درباره همکاری اش با داود میر باقری و مهدی فخیم زاده گفت و گو کرده ایم….
گفت و گو فریبا کوثری
بازگشتم را مدیون میرباقری هستم
خانم کوثری بعد ازچند وقت کم کاری، مثل اینکه اخیراً خیلی پرکار شده اید. چه خبر؟ مشغول چه کارهایی هستید؟
[می خندد] به تازگی یک فیلم سینمایی به نام “دلشکسته” را با آقای روئین تن به پایان رسانده ام و در حال حاضر هم قرار است با آقای امینی در سریال “بی گناهان” همکاری داشته باشم. البته تصویربرداری کار آغاز شده، اما من هنوز جلوی دوربین نرفته ام. آقای سعید شاهسواری تهیه کننده این کارهستند.
بازی شما در مختار نامه داود میرباقری تمام شده؟
بله، کارمن در آن مجموعه به پایان رسیده است.
شما به یکی از پایه های ثابت کارهای داود میرباقری تبدیل شده اید، معصومیت ازدست رفته، مختارنامه و…
بله، همانطورکه می دانید من شش- هفت سالی ایران نبودم و کار نمی کردم. منتهی صادقانه باید بگویم که بازگشت مجددم را به این حرفه، مدیون آقای میرباقری هستم. از ایشان تشکر می کنم که طی این سال ها به من اعتماد کردند و هر کاری که شروع کردند، یکی از نقش های اصلی را به من سپردند. واقعاً از این اعتماد ایشان ممنون هستم.
آیا قبلاً سابقه همکاری با مهدی فخیم زاده را داشتید، از نحوه حضورتان در مجموعه “ بی صدا فریاد کن” صحبت کنید؟
نه، من با آقای فخیم زاده همکاری قبلی نداشتم. ما سر کار آقای میرباقری با هم آشنا شدیم.
در مجموعه مختار نامه هم با مهدی فخیم زاده همبازی بودید؟
بله، آنجا دو یا سه سکانس با هم بازی داشتیم، اما این اتفاق عامل همکاری ما باهم دراین مجموعه نبود، چون همزمان ایشان در حال ساختن مجموعه حس سوم بودند که خانم مقانلو درآن بازی می کرد.
از حضورتان در این مجموعه و همکاری با مهدی فخیم زاده صحبت کنید، ایشان در لیست کارگردانان خاص شما بودند؟
همکاری با آقای فخیم زاده برای من خیلی عالی بود. ایشان خیلی دقیق و وقت شناس هستند. نوع دیالوگ هایی که ایشان درکارهایشان می نویسند را دوست دارم. شاید باورنکنید، من زمانی که فیلمنامه را برای اولین بار خواندم، به شدت از دیالوگ های غلام خوشم آمد.
اما این نقش با نقش ها وکاراکترهایی که شما تا به حال اجرا کردید خیلی متفاوت بود. آن آرامش همیشگی در این شخصیت وجود نداشت...
بله، همین طور است. معتقد هستم یک بازیگر نباید در یک قالب خاص جا بیفتد. متاسفانه در کار ما چیزهایی بعد از یک مدت عادی و معمولی می شود؛ به محض اینکه به یک نقش آرام در یک کار احتیاج می شود، سراغ بازیگری می روند که این نقش را قبلاً تجربه کرده، در مورد نقش های دیگرهم همین طور…معمولا دنبال کلیشه ها می روند. این قشنگ نیست که یک بازیگر کلیشه شود و دریک نقش خاص جا بیفتد. خودم از ”آذر” خوشم می آید، چون هم از من فاصله گرفته و هم از ماریای نصرانی “معصومیت از دست رفته” دور است.
به عنوان یک بازیگر که تجربه حضور در یک مجموعه پلیسی را به دست آورده، چقدر تلویزیون ایران را در ساخت آثار پلیسی و جذب مخاطب موفق می دانید؟
آثار پلیسی همیشه در کشور ما مخاطب خودش را داشته است. این نشان می دهد در این ژانر موفق عمل کرده است. شما اگر به سریال های خارجی هم که از تلویزیون ما پخش می شود توجه کنید خواهید دید که بیشتر کارها هم یک داستان پلیسی را البته درموضوعات مختلف دنبال می کند.
و موضوعی که از طریق مجموعه تلویزیونی “بی صدا فریاد کن” مطرح می شود را چقدر مفید می دانید؟
موضوع این سریال که درمورد قرص اکس و مواد مخدر است و متاسفانه در کشور ما هم گریبانگیر خیلی از جوانان شده است. خیلی ها و به طرق مختلف پرداخته اند، یکی به زبان طنز، یکی به زبان درام و یکی با زبان مستند و… نوع پرداخت آقای فخیم زاده به مسائل مختلف معمولا طنز است. یک طنز تلخ اجتماعی که دراین کارهم فکرمی کنم جواب بدهد. ضمن اینکه من شخصاً به آثار آقای فخیم زاده به خاطر ژانر پلیسی آنها علاقه دارم. قبلا هم این ژانر را تجربه نکرده بودم و دلم می خواست با آقای فخیم زاده همکاری داشته باشم، چون ایشان یک کارگردان حرفه ای منضبط هستند و امیدوارم این کار هم مثل دیگر آثارشان خوب از آب دربیاید.