چرا جایزه جشنواره مطبوعات را نگرفتم؟

نویسنده

sergebarsoghian.jpg

روز یکشنبه که تماسی تلفنی از جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌ها، باخبرم کرد از برگزیده شدن در بخش ‏‏”آفاق عدالت و مهرورزی” چهاردهمین گردهمایی مطبوعات نخست به شوخی می مانست که با دعوت از من ‏برای شرکت در مراسم اختتامیه برای دریافت جایزه ویژه، اعجاب و حیرتی آفرید بر من که نه داوطلب ‏شرکت در این جشنواره بودم و نه اثری را روانه کردم تا داوران به نقدش بنشینند و سر از بخش تازه وارد ‏‏”آفاق عدالت و مهرورزی” در آورد.‏

روز گذشته بایستی در کرسی از پیش تعیین شده ای می نشستم تا از رئیس جمهور و وزیر فرهنگ جایزه ای ‏می گرفتم برای اثری منتشر شده در اعتماد ملی تحت عنوان “تحول نگری دولت نهم در بوته نقد، مهرورزی ‏شامل ایرانیان خارج از کشور می شود” که با وجود اینکه روانه جشنواره نکرده بودم، اما داوران التفاتی ‏ویژه به این نوشته پر نقد داشته و در ردیف اولش نشانده بودند. دلیل غیبتم در آن مراسم و گذر از عنوان ‏‏”برگزیده” در جشنواره ای که پیش از این، همکارانم خوشه چین بهترین آثارشان را روانه آنجا می کردند ‏حکایت قهر و قدر، صبر و سعد نبود که روایت شعاع آفاق مهرورزی است و چتر عدالت گستری. ای کاش ‏اگر عنایتی به این قلم پر نقص و همگنانم بود خود انتخابگر اثر، بخش و حتی شرکت در خود جشنواره می ‏شدم و ای کاش چنین تعذب اخلاقی بر من روا نمی داشتند که نشسته اند به نقد آنچه نمی خواهم و گذاشته اند ‏در نقض آنچه نمی پسندم؛ مراد من عدم اجابت دعوت مدعوین بود. ‏

حال که جایزه نطلبیده ام مانده روی میز و برده سر تمیز خود، جایزه ای دیگر طلب می کنم از التفاتگران ‏عزیز و عنایتگران بزرگوار که هرچه دارم از عنایت دوستانی است که در این جشنواره غائبند و لطف ‏روزگار از آنان خائف. به عنوان تنها فعال مطبوعاتی غیر مسلمان این ملک در حوزه سیاسی (که نام روزنامه ‏نگاری برازنده ام نیست) جایزه ای از سر عدالت و مهرورزی طلب دارم که حلاوت رقابت با همکارانی باشد ‏که در خم روزگار کمر به توقیف خم کردند و جایشان خالی است و آنان که در چم روز کار نه ادعای نام که ‏در پی ارتزاق نانی هستند در راه عشق خود به ملک و میهن و گاه همان نان نهان می شود و روزنامه سر به ‏خودتعطیلی و ورشکستگی می نهد. اندک ستاره ها خاموش می شوند و آسمان شب برهنه است و چه نیکو ‏منظری می شد که مهرورزی دولت نهم شهره آفاق بود و خود شمع افروز می شد در اعطای مجوز روزنامه ‏ها که نه چون امروز کمیت آثار ارسالی افت کند و نه با شکوه مواجه گردد که کیفیت آنان هم تنزل کرده است. ‏

آنان که چون منی را لایق مهرورزی خویش دیده اند، بر من و همگنانم مهر اعطا کنند که اندک رسانه هایی ‏که سرپا چون شمع ایستاده اند، از آتش توقیف مصون دارند که خانمان ما نسوزد از سوختن خانه ما. رسم ادب ‏حکم سپاس می دهد و پاسخ روز ابد حکم ستایش؛ و ما را نه رسم قهر است که محکوم ماندنیم و نه رزم دهر ‏که همه در یک کشتی سواریم. ‏