دیداری که حسن روحانی و جمع کوچکی از هنرمندان حوزههای مختلف٬ در دو طرفش بودند، بحث دامنه داری را سبب شد.
شهرام ناظری، لوریس چکناواریان، کامبیز درم بخش، محمود دولت آبادی، هوشنگ مرادی کرمانی، قطب الدین صادقی، رخشان بنی اعتماد، پوران درخشنده، مسعود کیمیایی، محمد سریر، شاهین فرهت، محمد علی بهمنی، فاضل نظری، علیرضا قربانی، عبدالجبار کاکایی، تهمینه میلانی، هادی مرزبان، یدالله صمدی، ابراهیم حقیقی، مجید میرفخرایی، امین تارخ، کیانوش عیاری، علی نصیریان، داوود رشیدی، شهاب حسینی، پیمان قاسم خانی، کیوان کثیریان، لاله اسکندری، سحر دولتشاهی، محبوبه بیات، محمدرضا فروتن، فریبرز عربنیا، پانتهآ بهرام، مهناز افشار، افسانه بایگان، ویشکا آسایش، حبیب رضایی، اشکان خطیبی، ترانه علیدوستی، هانیه توسلی، منوچهر محمدی، همایون اسعدیان، فرهاد توحیدی، باران کوثری، صابر ابر، فرشته طائرپور، رضا امیرخانی، منوچهر والیزاده، خشایار اعتمادی، محسن یگانه، فرزاد فرزین، عبدالله اسکندری و … از جمله حاضران در این مراسم بودند.
گروهی ازاین افراد که بعنوان هنرمندان حکومتی شاخته می شوند پای ثابت دیدارهای دولتی هشت سال گذشته و حال هستند. چندتایی اساسا جزوتیم رئیس جمهور جدید هستند، معدودی هم تازه وار بودند به امیدی یا نویدی که برخی ازانها هم مجال سخن گفتن یافتند.
نغمه ثمینی٬ نمایشنامهنویس و استاد دانشگاه٬ در متنی که به نیابت از هنرمندان عرصه تئاتر خواند٬ چنین خطاب به روحانی سخن گفت: “شما هر آن چه باید بدانید، میدانید و کیست که نداند تئاتریها در این سالهای اخیر از ممیزی، بیپولی، بیامکانات بودن و کار نکردن چه کشیدهاند؟ کیست که به یاد نیاورد کسانی را که کوچ کردهاند و رفتهاند؟ کیست که نشناسد کسانی را که به رفتن، و به برای همیشه رفتن فکر میکنند؟ رفتن به جایی که هرجا باشد، خانه نیست. این جا نیست. مال ما نیست و نیست.” ثمینی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: “آقای رئیس جمهور ما تئاتریها مطالبات روش و بارها شنیده شدهای داریم. بودجه، سالن، ممیزی، برابری امکانات و زیرساختها و… اما انتهای تمام مطالبات ما همه یک چیز است: حذف شدهگان را فرابخوانید، به ما اعتماد کنید و امید محتضر را در جانمان نمیرانید”.
ثمینی در ادامه صحبتهای خود با بیان این جمله که “به من اجازه دهید صدای خاموش کسانی باشم که قدرتی ندارند” افزود: “دیوار بیاعتمادی بین ما و کسانی که قدرت دارند و قضاوتمان میکنند، بسیار بلند است. بلندتر از آن که بشود به این راحتیها فرو ریختش و فراموش کرد هر آن چه در این سالها برما رفته است. آن سوی دیوار بعضی از آدمها هنوز همان آدمها هستند. کسانی که رغبتی به فرو افتادن دیوار ندارند کسانی که ما تئاتریها را به عنوان دشمن نگاه میکنند دشمنی که تنها سلاحش گفتوگوست. تنها سلاحش بازی است.”
رضا امیرخوانی٬ نویسنده٬ با اشاره به بحث سانسور دولتی٬ گفت: “مورخ که نه، پردهخوان در پردهای میگوید که لشگر جن به نزد حضرت ارباب رسیدند و به هواخواهی رخصت نبرد خواستند. حضرت ارباب رخصت نداد و فرمود حرب شما با خصم من از فتوت به دور است. شما ایشان را میبینیند و ایشان شما را نمیبینند. آقای رییسجمهور! ممیز و حامی و داور و سایر اعضای وزارت ارشاد را از لشگر اجنه انتخاب نفرمایید!”
ابراهیم حقیقی٬ گرافیست٬ خواستار احیای دوسالانههای هنری و واگذاری آن به انجمنها شد.
محمد مهدی عسگرپور٬ مدیرعاملخانه سینما٬ نیز با اشاره به بحث دریافت مجوز٬ اینگونه حسن روحانی را خطاب قرار داد: “جناب آقای روحانی برای اصحاب فرهنگ و هنر، باور دولتمردان به اینکه اشتغال در عرصه فرهنگ و هنر یک حق است و نه یک امتیاز مهمترین دغدغه است… شاغلان فرهنگ و هنر برای هر نوبت فعالیت شغلی ناچار و مجبور به دریافت مجوزند و در صورت تخلف که آنهم غالبا بدون حضور نمایندگانی از آنها بررسی میشود کل فعالیت و اشتغالشان مشمول ممنوعیت میشود.انتظار داریم که شما این حقِ اشتغالِ اصحاب فرهنگ و هنر را به رسمیت بشناسید و مقررفرمایید تا با بازنگری در آییننامهها و تهیه لوایح قانونی نسبت به احقاق این حقِ متکی بر اصول سوم و بیست و هشتم میثاق ملی با تشکیل سازمانهای صنفی فرهنگی و هنری اقدام شود”.
عبدالجبار کاکایی٬ شاعر٬ نیز نماینده شاعران در این نشست بود: “ما شاعران متعهد به آرمانهای مردم در سال ۵۷ برائت خود را از مدیریتی اعلام میکنیم که به نام حمایت از ما، قلم مخالفان را میشکند. شعر انقلاب نهال نورستهای بود که امروز سرو بالندهای شده و نفس کشیدن در فضاهای گلخانهیی و اردوگاهی را نمیپذیرد و دوست دارد در میدانی برابر تنها بر محور خلاقیت با رقیبان خود چالش داشته باشد و پذیرش مسؤولیت دبیر جشنوارهی هشتم به همین منظور بود که امیدوارم تحقق پیدا کند”.
کامبیز روشنروان٬ آهنگساز٬ خواستار سر و سامان دادن به آموزش موسیقی در هنرستانها و آموزشگاهها شد٬ از اینکه آموزش موسیقی در هنرستانها از نظر بودجه، امکانات و مدیریت دچار ضعف است، اظهار تاسف کرد و از تعطیلی ارکسترهای ملی و سمفونیک هم گلایه کرد.
حبیب رضایی٬ بازیگر٬ که در این نشست یک قطعه کوتاه نمایشی با نام “مسافران” به نویسندگی محمد رحمانیان اجرا کرد٬ خطاب به روحانی گفت: “آقای رئیس جمهور برای امیدی که در دل ما زنده کردید و نوری که به چشم ما دمیدید از شما تشکر میکنم که در این مدت تشکر کردن یادمان رفته بود. اما امروز با عبارت “روحانی مچکریم” که در دوره انتخابات مرسوم شد، از شما تشکر میکنم”.
روحانی نیز در این جلسه٬ وعده داد که ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر سمفونی موسیقی ملی را احیا میکند٬ “حتی اگر وزیر فرهنگ و ارشاد از مجلس، کارت زرد بگیرد”٬ تقسیم هنرمندان به “ارزشی و غیر ارزشی” را بیمعنا دانست چرا که به گفته او “هنر خودش ارزش است” و در نهایت گفت: “در غیر فضای آزاد، هنر واقعی خلق نخواهد شد؛ ما در بخش هنر نمیتوانیم با دستور هنر را بیافرینیم و خلق کنیم”.
او تاکید کرد که هر گونه “فضای امنیتی میتواند جوانه هنر را بخشکاند” و در این زمینه به سخنی از اقبال لاهوری اشاره کرد که گفته بود: “هرگاه خشکمغزی کوته نظر، زمام امور را در دست گرفت هنر مجال بروز نیافت”.
رئیس جمهوریاسلامی، با بیان اینکه دولت “رسالت ترویج هنر” را بر عهده دارد “نه اینکه هنر فرمایشی را در دستور کار خود قرار دهد” گفت: “البته برخی از موضوعات ملی مثل فرهنگ ایران و اسلام یعنی آنچه که هویت اسلامی و ایرانی ما را نگه میدارد و تعالی میبخشد، دولت موظف است از آنها حمایت بیشتر کند”. او وظیفه ذاتی دولت را اراده و تامین مسائل ملی همانند امنیت و سیاست خارجی دانست و تاکید کرد: “وظیفه دولت مداخله در هنر نیست”.
وی همچنین نگاه امنیتی به هنر را “بزرگترین اشتباه امنیتی” بر شمرد و اظهار داشت: “همه باید بدانیم که هنر خطر نیست و هنرمند امنیت کشور را به مخاطره نمیاندازد؛ به هنر و هنرمند اعتماد کنیم”.
روحانی به بحث “تهاجم فرهنگی” هم پرداخت و گفت: “اگر بحث تهاجم فرهنگی داریم و میگوییم دیگران برای یکسانسازی فرهنگی تلاش میکنند، وقتی پر و بال هنر و هنرمند را بستیم٬ در حقیقت باند فرود را برای هواپیماهای دشمن آماده کردهایم”.
او همچنین متهم کردن هنرمندان به “فساد” را کار غلط و اشتباهی دانست و افزود: “برخی هنرمندان ما را به غربزدگی متهم میکنند، استدلال آنها این است که بدنه هنری جامعه ما را فساد فرا گرفته است؛ باید این بنا را ویران کرد و از نو ساخت. یکی از تفکرات غلط و اشتباهی بود که در ذهن بعضی آمد و متاسفانه در این زمینه قدمهایی برداشته شد”.
محمود دولتآبادی: اگر دیر نشده باشد
پس از برگزاری این مراسم و به دنیال واکنشهای انتقادآمیز به دیدار هنرمندان با رییسجمهور ایران، محمود دولتآبادی، نویسنده، که از حاضران در این مراسم بود طی یادداشتی با عنوان “اگر دیر نشده باشد!” با تاکید بر این مساله که “ همهی جنبهها و زمینههای جامعه و سرزمین ما حقایقی رخِ آشکار نشان داده است که ضرورت باز شدن فضای باز قانونمدار و احترام الزامی به حقوق انسانی فردی و اجتماعی به ادراک مجموعهی نظام سیاسی درآمده است” نوشت: “پس، فراتر از عرصهی هنر و فرهنگ و فارغ از اینکه هنر و فرهنگ رسمی حاصلی در جوامع به بار نیاورده است، به خود جرأت و جسارت میبخشم که بگویم دکتر حسن روحانی نه فقط همچون شخص - شخصیت؛ بل به منزلهی درک و فکر و دریافت واقعبینانه از زمانه در کشور ما ایران، پدیدهای است که ضرورت دارد با تأمل نگریسته شود از جانب هر شخصی یا جناح – زیرا در صورت شکست برنامههایی که از جانب رییسجمهور روحانی اعلام شده، گمانم این است که دیگر چیزی در باور مردم ما باقی نخواهد ماند که بتوان با آن بازی کرد.”
اسدالله امرایی، نویسنده و مترجم، نیز در گفت و گو با خبرگزاری ایسنا حضور محمود دولتآبادی و بهمن فرمانآرا در جلسه دیدار با رییسجمهور را “به احترام آزادی و کرامت انسانی” دانست: “وگرنه آنها پاداش هنر خود را از ایرانیان و جهانیان گرفتهاند.”