کدام شیخ، کدام اصلاحات؟

نویسنده

safiri.jpg

‏ نظام جمهوری اسلامی در حاشیه و متن گرفتار منازعات جدی است و روزهای دشواری را سپری می کند. از سویی با ‏نظام بین الملل درگیری جدی دارد و از سوی دیگر توان اداره کشور در آرامش و رفاه را ندارد. به این معادله اضافه کنید ‏رقابت های جناحی را که در روزهای آینده به بهانه هسته ای وانتخابات مجلس اوج خواهد گرفت. ‏

‏ زنگ ها به صدا در امده است اما ساختار سیاسی چنان متصلب است که ترجیح میدهد هیچ صدایی را نشنود بنابراین حتی ‏خودی ها تحمل نمی شوند. بنابر این نماد اصلاح طلبی از خاتمی با 45 میلیون رای می رسد به کروبی که به برکت دوستی ‏با یک روزنامه نگار شیخ اصلاحات نامیده شد و مدعی است 5 میلیون رای او را در هنگام خواب دزدیده اند. غافل از آنکه ‏مردمی که امیدی به تغییر زودرس ندارند و میخواهند فکاهی سیاسی را به نهایت برسانند، اعتماد ملی را از شیخ اصلاحات ‏طلب می کنند. ‏

اما چرا روحانیت بیش ازهر پستی به نمایندگی و پارلمان عشق می ورزد؟ این شیفتگی به پارلمان نزد روحانیت سابقه 100 ‏ساله دارد. هنگامی که در مشروطیت، نوگرایان مجلس را به “عدالت خانه” ترجمه کردند، روحانیت به سرعت دریافت که ‏می تواند از محدودیت و محرومیت سیاسی خارج شود و از مشاورت سلاطین به معاونت آنان تغییر جایگاه دهد و در ‏ساختار قدرت سهمی بیابد بدون ترس از خدا و نفرین اخرت. بنابراین روحانی از جوان و پیر، آیت الله یا حجت الاسلام بر ‏سفره مشروطیت نشستند. این وسوسه چنن شوق انگیز بود که شورای نگهبانی قانون اساسی را به آن افزودند. اما هنوز ‏راهی در پیش بود تا انقلابیون ناز شست شرکای جدید را بچشند تا آنکه به وقت حادثه شیخ فضل الله، آزادی خواهان را بر ‏دار کرد و شریک روسیه و قجرها شد. همچنانکه در انقلاب 57 ماه عسل روحانیت با جنبش روشنفکری دیر نپایید و آقای ‏خمینی همه قولها را فراموش کرد وهمه را به زندان و غربت فرستاد. از مشروطیت تا هنگام جمهوری اسلامی که ایت الله ‏ها به وسوسه وکالت، قبای خلافت نیز بر تن کردند تنها 73 سال زمان لازم بود تا شیرینی قدرت آنان را وادار کند تا از ‏‏1400 سال دفاع از “مهدویت “دست بردارند و خلافت برگزینند. ‏

بی تردید آقای خمینی و یاران روحانی اش میدانستند که چرا علمای بزرگ شیعه با اصل ولایت فقیه مخالفت کرده اند. چه ‏اگر قرار باشد فقیهان خلافت کنند پس باید به عدالت رفتار کنند و اگر عدالتی در کار باشد پس ظهور مهدی موعود چه ‏لزومی خواهد داشت ؟ از همین رو مخالفان ولایت فقیه بیش از آنکه در دانشگاه های فرنگ درس خوانده باشند، از قم و ‏نجف آمده بودند. آقای گلپایگانی بارها به فرستادگان آقای خمینی گوشزد می کرد که جمله مرگ بر ضد ولایت فقیه را از ‏شعارها حذف کنید که مهمترین ضد ولایت فقیه شیخ مرتضی انصاری است که از این همه توهین، روحش آرامش ندارد ‏ومخالفت صریح وسریع اقای شریعتمداری به بهای ابرو و جانش تمام شد. اما فقیهان نه تنها قدرت را از کف ندادند بلکه بر ‏سیطره آن نیز افزودند به همین دلیل در قانون اساسی جمهوری اسلامی انحلال پارلمان پیش بینی نشده است و آقای خمینی ‏با جمله معروف “مجلس در راس همه امور است” شیفتگی روحانیت را به این راس هرم نشان داد و ثابت کرد. هر چند ‏امروز پارلمان خالی از ظرفیت را به “کلاهی ها” پیشکش می کنندتا نامه رسانی کنند به همین دلیل تجربه مجلس اول و ‏ششم هرگز نباید تکرار شود و در چنین اوضاعی است که آقای کروبی بدون تعارف پرچم اصلاح طلبی به دست میگیرد و ‏از خاتمی و همه جناح ها عبور کند تا در سایه قدرت نماند. ‏

‏ تردیدی نیست که او می خواهد با این ادبیات به شورای نگهبان پیغام دهد که راهش را از خاتمی جدا کرده است. به همین ‏دلیل پیش بینی ارایش سیاسی پیش از انتخابات مجلس مشروط بر انکه بحران اتمی در ایران بحرانی جدی تر از امروز ‏نیافریند کار چندان دشواری نیست. آقای کروبی و اصولگرایان می خواهند ارای از دست رفته دوم خرداد را تصاحب کنند ‏غافل از انکه حتی خاتمی هم نمی تواند چنان ارایی را به دست اورد. زیرا ملت دریافته انداین ساختار قابل اصلاح نیست و ‏این نتیجه 8 سال دل بستن به خاتمی بود. ‏

اصلاح طلبان میدانند که حذف خواهند شد و اصولگرایان نیز دچار چند دستگی هستند. هم میخواهند کلاهی باشند و هم قبا به ‏تن کنند و این دو با هم در یک قاب نمی گنجند. آقای کروبی و اصولگرایان میخواهند از اقتدار هاشمی و جاذبه خاتمی بهره ‏ببرند اما تا امروز در حسرت ان سوخته و ساخته اند. مجلس اینده به همین دلیل مجلس تک چهره ها از شهرستانها خواهد ‏بود که باید از شهرهای بزرگ چشم بپوشند و اینجاست که بخت اصولگرایان بیش از آقای کروبی است. بنابر این چراغی ‏که آقای کروبی به شورای نگهبان می دهد سبز که نیست قرمز است. زیرا آنان هزینه دوباره پرداخت نخواهند کرد که ‏ناگزیر شوند مجلس را با احکام حکومتی اداره کنند. وقتی نظامیان انتخابات را اداره می کنند باید از هم اکنون دریافت که ‏رای صندوق چگونه و کجا شمارش خواهد شد. آقای کروبی نباید دلش را در گرو یک تیتر می گذاشت که او را شیخ ‏اصلاحات نامید که آیین این عشق ورزی از جنس مهرورزی نیست و مردم حتی در خاموشی به هزار زبان سخن می گویند ‏و به قول شاملوی بزرگ ‏

اگر به گاه آمده باشی ‏

دربان به انتظار تست ‏

واگر نه ‏

به در کوفتنت پاسخی نمی اید‎ ‎