ایران در حال تدارک نبرد اتمی است؟

نویسنده

bohranatomi.jpg

آنخلس اسپینوسا

خوشبختانه بحرانی که به دنبال دستگیری 15 ملوان بریتانیایی ایجاد شده بود بدون اینکه نتایج خونباری رقم زند به پایان رسید. به واقع که نشاط و سرخوشی سران ایرانی با نگرانی و دل مشغولی هایی که تونی بلر در “بحران ملوانان” تجربه نمود، در تضاد کامل قرار دارد. پس از آن، ایران “روز فنآوری هسته ای” را اعلام کرد و اکنون تمامی گروه ها اعم از بنیادگرا و اصلاح طلب یک هدف را دنبال می کنند: وارد شدن به جمع کشورهای اتمی.

تمامی دوربین ها روی محمود احمدی نژاد متمرکز شده اند، ولی درحقیقت، موفقیت رسانه ای او در آزادسازی ملوانان دلیل دیگری دارد. به واقع که درجه همبستگی مسؤولان ایرانی در این ماجرا عاملی بسیار مهم در تقویت موضع آنها در جدال هسته ای خواهد بود. اکنون اکثریت ناظران امر متقاعد شده اند که جدال جدیدی از سوی ایران آغاز شده، به حدی که محدودیت های تعیین شده توسط جامعه بین الملل را نیز به چالش خواهد طلبید.

یک تحلیلگر ایرانی در این زمینه می گوید: “این مسأله را به هیچ وجه نمی توان یک موفقیت از سوی احمدی نژاد دانست. اعلام یک جنگ مطمئناً تندروها و افراطی های حکومت را خوشحال خواهد کرد، زیرا این مسأله به آنها اجازه خواهد داد تا مشکلات اقتصادی و اجتماعی را که هرگز قادر به حل آنها نیستند مخفی نگهدارند.” وی در ادامه می افزاید: “احمدی نژاد آزادی ملوانان را اعلام کرد، زیرا نظام به این نتیجه رسیده که رییس جمهور کشور باید تصویر خوبی از خود نشان دهد. این مسأله را درواقع می توان به حفظ تعادل داخلی نظام تعبیر کرد.”

درحقیقت می توان گفت رییس دولت تهران در حل و فصل این بحران پیشقدم نبوده و هیچ دخالت مستقیمی نیز نداشته است. البته ناگفته نماند که او در جلسات شورایعالی امنیت ملی که برای حل این مشکل برگزار شده بود، شرکت کرده است. در این نشست که در آن تمامی گروه های بر سر قدرت حضور داشته و در رابطه با سیاست های خارجی و هسته ای تصمیم گیری و تشریک مساعی کرده اند، نظر نهایی از سوی آیت الله علی خامنه ای، رهبر انقلاب، صادر شده است. به گفته چندین منبع معتبر، نظام جمهوری اسلامی که از ایده ها و قدرت های متفاوتی شکل گرفته و گاهی نیز رقابت هایی را داخل خود تجربه می کند، “به رهبر فشار می آورد” تا اجازه ندهد احمدی نژاد زمام امور را به دست گیرد.

این تحلیلگر در ادامه می گوید: “او دیگر آن رییس جمهوری که قبلاً بود نیست. حتی به مانند رفسنجانی یا دیگران نیز به عنوان یک چهره مهم شناخته نمی شود. مدتی است که او را از امور مربوط به سیاست خارجی و انرژی هسته ای دور کرده اند.”

به نظر می رسد که اکثریت شاخه های قدرتمند نظام در ماه های اخیر به این نتیجه رسیده اند که سیاست تهاجمی و جدال طلبانه احمدی نژاد درحال آسیب رساندن به وجهه ایران است و آن را بهانه ای برای افزایش فشارهای بین المللی می دانند. وخامت این شرایط به خوبی در بحران هسته ای آشکار شد. در کمتر از مدت یک سال، شورای امنیت سازمان ملل به منظور دلسرد کردن جمهوری اسلامی که همواره از صلح آمیز بودن برنامه خود دفاع می کند، سه قطعنامه را با اکثریت آراء به تصویب رسانده است.

برنامه اتمی به راستی “نبرد”ی را رقم زده که امروز به تدریج خود را وارد ایران می کند. جمهوری اسلامی در تلاش است تا جامعه جهانی حق ایران را در تکمیل سوخت هسته ای که درواقع نشانه غرور ملی آن است، به رسمیت بشناسد. دولت تهران که از سیاست دوگانه جامعه بین الملل و شناخته شدن به عنوان یک کشور متخلف به تنگ آمده، اکنون آبرو و اعتبار خود را روی پرونده هسته ای گذاشته است. درواقع می توان گفت که این پرونده به بنیادگرایی و میانه روی یا به محافظه کاری و اصلاح طلبی ارتباطی ندارد. شاید گرایش های مختلف حاکم بر نظام درخصوص شیوه مدیریت این پرونده با یکدیگر اختلاف داشته باشند، ولی مطمئناً هدف همگی آنها یک چیز است: وارد شدن به باشگاه اتمی.

در مورد بحران ملوانان، نقش علی لاریجانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران، به شکل قابل توجهی پررنگ بوده است؛ شخصیتی که کشورهای غربی به خوبی او را می شناسند [به دلیل مذاکرات هسته ای]. البته لاریجانی نیز درست مانند احمدی نژاد یک سیاستمدار محافظه کار محسوب می شود، ولی شیوه او در روبرو شدن با مسایل بسیار متفاوت است. درحالی که شیوه گفتاری رییس جمهور بسیار پرحرارت و ستیزه جویانه به نظر می رسد، لاریجانی که همچنین رقیب وی در انتخابات اخیر بوده، شیوه ای عمل گرایانه دارد.

بسیاری از سفرای اروپایی که با وی به مذاکره نشسته اند، در خصوص او می گویند: “او بسیار خوش صحبت و اجتماعی است.” حال آنکه می بینیم این اختلاف شیوه هیچگاه در مرافعات قابل ملاحظه پیرامون مسایل هسته ای ظاهر نشده. لاریجانی روز چهارشنبه گذشته در یک مکالمه تلفنی با خاویر سولانا این مسأله را به خوبی نشان داد. به نقل از منابع محلی، او گفت: “تعلیق فعالیت های غنی سازی به هیچ وجه قابل قبول نیست، نه به عنوان پیش شرط برای انجام مذاکرات و نه به عنوان نتیجه مذاکرات.”

با اینکه مسؤولان ایرانی در اواسط ماه فوریه به آژانس اتمی اعلام کردند که دومین سری آبشار زنجیره ای سانتریفوژ نصب شده است، ولی هنوز اطلاعاتی از عملیاتی شدن آنها در دست نیست. به هرحال، چنین اقداماتی آن هم در زمانی که سازمان ملل تحریم ها و مجازات های خود را علیه ایران تشدید می کند، باز هم امکان مذاکره با جامعه بین الملل را سخت تر و آن را به تعویق خواهد انداخت.

مترجم: علی جواهری