محمد نوریزاد، نویسنده و کارگردان، در گفتگوئی به روز تاکید کرد انتشار فیلمی درباره وی، واکنش مقامات امنیتی به “آبشار اسیدی” است که وی با نامهها بر سر آنها باریده است و محتوای فیلم، تفاوتی با لحن بازجوهای وی ندارد.
این فیلم به فاصلی کوتاهی پس از انتشار چهاردهمین نامه محمد نوریزاد به آیت الله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی منتشر شد.
در بخش هائی از این فیلم، نوریزاد در یک سلول انفرادی نشان داده می شود و در بخشی دیگر گفتگوی وی با فرزندانش. در این فیلم از نوریزاد با عنوان “نویسنده افراطی سابق روزنامه کیهان” نام برده میشود.
نوریزاد خود درباره فیلمی که توسط منبعی ناشناس تهیه و در ایینترنت منتشر گردیده است، به “روز” میگوید: “من هنوز به دلیل کندی سرعت اینترنت موفق نشدهام این فیلم را به طور تمام و کمال ببینم و تنها چند دقیقه اول آن را مشاهده کردهام. گرچه با گفتاری که همان ابتدای فیلم گذاشته اند، میتوانم تصور کنم که چگونه فیلمی بوده است. با توجه به اینکه نوشته شده بود این قسمت اول است، احتمالا باید منتظر سریالی در این زمینه باشیم”.
وی اضافه میکند: “من مشغول ساختن فیلمی محرمانه برای رهبری بودم. برای تهیه این فیلم سلول انفرادی ساخته بودم، بازجوییها تصویر شده بود، دادگاه، اتفاقاتی که در زندان افتاده بود و… حدود هشتاد روز پیش، عدهای از اطلاعات سپاه با یورش به منزل ما، این فیلمها را به همراه هارد کامپیوتر، کامپیوتر و وسایل دیگر بردند. حتی در سلول انفرادی را نیز به عنوان سند همراه خود بردند. من به این برادران نامه نوشتم و به آنها گفتم که این فیلمها حق من است. شما خود بارها گفتید چرا مسایل را به طور خصوصی با رهبری در میان نمیگذاری؟ من هم مشغول ساختن فیلمی محرمانه بودم برای رهبری. نه عکسی و نه خبری از این فیلم جایی منتشر نکردم. در آخر نامه هم صراحتا نوشتم که اگر تا یک ماه این فیلمها را به من پس ندهید، “آبشاری از اسید” بر شما خواهیم بارید. که ندادند و من هم شروع کردم به نوشتن نامههای جدید”.
نوریزاد همچنین میگوید که در این نامه اعلام کرده اگر فیلمها را به وی پس بدهند، آنها را مرتب کرده و تحویل این افراد خواهد داد.
این کارگردان سینما، همچنین میگوید: “این فیلمها پاک کردن صورت مساله است. فرض بگیریم صورت مساله نوریزاد را پاک کردید، او را تخریب کردید، صورتمساله جنایتها و خونهایی که ریخته شده است که قابل پاک نیست. به جای تخریب افراد، به اوضاع مملکت سامان دهید”.
وی ادامه میدهد: “من خودم را حتی برای نابودی هم آماده کردم. این مسایل که چیزی نیست. من آبروی خودم را کف دستام گذاشتهام”.
پیش از این اصولگرایان به انتقاد از نگارش نامه از سوی نوریزاد به رهبر جمهوریاسلامی پرداخته بودند. مسالهای که به نظر میرسد انگیزه اصلی ساخت این فیلم است: “من در تمام نامههایام بااحترام با آقای خامنهای صحبت کردهام. این روش من است و معتقدم که صحبت کردن با احترام و خارج نشدن از دایره ادب، تاثیر به مراتب بیشتری دارد”. نوریزاد با بیان این سخنان، ادامه میدهد: “هرگز هم از دایره نزاکت خارج نخواهم شد. هر رفتاری با من شود، هر چه توهین کنند، باز هم من از دایره نزاکت خارج نمیشوم. به هر حال هنوز امیدوارم که این نامهها بتواند تاثیری بگذارد. این راز جهان هستی است که باید تا آخرین لحظه امیدوار بود به تغییر در رفتارهای انسانی”.
وی درباره این امیدواری و امکان اثرگذاری نامهها برای تغییر رفتار رهبر جمهوری اسلامی، میگوید: “وقتی نامهای را علنی منتشر میکنیم، در واقع مخاطب آن به هزاران و میلیونها میرسد. این نامهها فراتر از فرد میرود. هدف آنها میشود امید به تغییر و اصلاح برخی روشها، روشنگری درباره اتفاقاتی که در جامعه میافتد و…”.
اما آیا لحن نامههای نوریزاد تغییر نکرده است؟ او در نخستین نامهها از رهبر جمهوریاسلامی با عنوان پدر نام میبرد و اکنون لحن به نسبت رسمیتری را برگزیده: “نامه اول من نامه عاشقانهای بوده است. با همه علاقهای که به ایشان داشتم و نوشتم که اگر ایشان را پدر خطاب کنیم، این ملت فرزندان ایشان هستند و کدام پدری به فرزندان خود آسیب وارد میکند؟ با این همه هنوز هم ایشان را با همان لحن محترمانه نامههای اول خطاب قرار میدهم و هیچ بیاحترامی در نامههای من نمیبینید”.
پیش از این انتقادهای بسیاری از نوریزاد انجام شد که با پا گذاشتن بر روی گذشته خود، براساس خواست دیگران و دشمنان جمهوری اسلامی، چنین نامههایی مینویسد. در فیلمی که علیه نوریزاد منتشر شد نیز، از وی با عنوان “نویسنده افراطی سابق کیهان” نام برده میشود. اما آیا نوریزاد دچار تغییرات ماهوی در دیدگاه سیاسی و اعتقادات خود شده است یا همچنان در مسیری است که سالهای گذشته نیز در آن گام میگذاشته است؟: “من، محمد نوریزاد، یک فرد مستقل هستم. نوشتهها و آثار من موجود است. هرگز و حتی به مدت یک دقیقه نه در جناح راست بودهام و نه در جناح چپ. به هر دو جناح انتقاداتی داشتهام و همواره از رهبر جمهوری اسلامی دفاع کردهام. به امید پیشرفت جامعه و به امید سامان شدن اوضاع کشور. اما بعد از اتفاقاتی که افتاد وفجایعی که آشکار شد، پایداری بنده بر مواضع پیشین نه تنها درست نبود، بلکه میتوانست مجرمانه باشد. اگر به همان روند ادامه میدادم، در واقع شریک جرم میشدم. به همین دلیل مواضع خودم را روشن کردم”.
نوریزاد، همچنین با اشاره به سخنانی که در فیلم درباره فرزند وی، ابوذر نوریزاد، بیان شده، اینگونه اظهارنظر میکند: “این رفتارها، همان رفتارهای دوران بازجویی است. در دوران بازجویی هم به من و خانوادهام توهین میکردند. تاختن به فرزند من هم، دلیلی ندارد جز اینکه ما را تحت فشار قرار دهند. آنهم درباره وقایعی که مستند است. یکی از افراد سپاه میگفت که این فیلم، صهیونیستیترین فیلمی بود که میشد ساخت. و همسر من پاسخ داد: اگر این فیلم صهیونیستی بود، پس نام رفتارهای شما چیست؟”
نوریزاد ادامه میدهد: “در این فیلم هم چیزی جزواقعیت نیست. فیلمی است مستند از آنچه در زندان بر من رفته است. از رفتارهایی که با من شد و برایم پرونده ساختند. هیچ نکته غیرواقعی یا اغراقآمیز در این فیلم وجود ندارد. در این فیلم کسی جز من هم حضور ندارد. تنها هنرپیشه فیلم خودم هستم”.
خطاب قرار دادن رهبر به امید تاثیر
نوریزاد در چهاردهمین نامه خود، به تصویر کردن روز مرگ رهبر جمهوریاسلامی پرداخته است. وی با اشاره به اینکه سپاه پاسداران، قدرت را قبضه کرده، مینویسد: “هر کجا سخن از سپاه می گویم، غَرَضم همان رأس نشینان فربه از مال حرام است. جماعتی که بر کوهی از پول و اسلحه خیمه بسته اند و به هیچ دستگاهی نیز پاسخگو نیستند. این تشکیلات سیری ناپذیری که شمابه اسم سپاه آراسته اید و به هر کجای ما نفوذش داده اید، مگر به این سادگی ها در برابر رهبر آینده سر خم می کند؟”
او در این نامه، از برتری آیتالله خامنهای بر برخی از روحانیون حکومتی میگوید: “این حرف من در مقایسه با افرادی بوده است که نام آنها را آوردهام. به هر حال در مقایسه با این افرد، شکی نیست که ایشان در رده بالاتری قرار دارند. برای نمونه ایشان سی و سه سال است که تجربه حکومتداری در مناصب عالی را دارند. کدام یک از این افراد، چنین تجربهای دارند؟”
این کارگردان سینما ادامه میدهد: “با این حال شما به جمله بعدی دقت کنید که میگویم با وجود محاسنی که ایشان دارند، باز هم وضع مملکت ما این است”.
نوریزاد همچنین در نامه خود، به رفتارهایی پرداخته است که بازجویان با زندانیان سیاسی انجام میدهند: “وقتی حفظ نظام را از اوجب واجبات دانستیم، بدیهی است که تفسیر این وجوب، در هر اداره و دستگاهی به معنی مستقلی می انجامد.
اگر موافق باشید به یکی دو تا از این حفظ نظام ها سر بزنیم تا بدانیم هیولاهای وزارت اطلاعات با متهمین چه می کنند. نه نه، قصد من سرزدن به این سلول نیست. بگذارید این چهار هیولا کار خود را بکنند. آنان با فروکردن کله ی حمزه کرمی به داخل کاسه ی مستراح،مشغول حفظ نظام اند. مزاحم کارشان نشویم. در سلول مجاور نیز برادر انبرای حفظ نظام و برای به زانو درآوردن یکی از رقبای سیاسی شما، فیلمی را که مخفیانه از اتاق خواب او گرفته اند نشانش می دهند و او را به انتشار آن فیلم تهدید می کنند”.
وی همچنین طرح بحث دشمنی آمریکا را مربوط به “نیاز روانی یک جامعه ی جاهل و بیمار” میداند و تکرار این دشمنی را “نیاز” رهبر جمهوری اسلامی میداند تا “ناتوانی” خود را پنهان کند.
نوریزاد در این نامه، همچنین به طرح بحثهایی درباره ایرانیان مهاجر، نظارت استصوابی، رفتار بازجویان، رفتار اطرافیان رهبر جمهوری اسلامی و… نیز پرداخته است.
این چهاردهمین نامه این روزنامهنگار، به آیتالله خامنهای بود. نوریزاد پیش از این در نامه سیزدهم خود، به انتقاد از سکوت آیتالله خامنهای در برابر حمله به سفارت بریتانیا پرداخته بود. وی در نامهای دیگر رهبر جمهوری اسلامی را به نوشیدن “جام زهر” تشویق کرده بود.
وی در دو نامه دوازدهم و سیزدهم خود اشارههایی نیز به اتفاقات رخ داده در دهه 60 داشته و آنها را مورد انتقاد قرار داده است.
نوریزاد پیش از این اعلام کرده بود که هر هفته نامهای به رهبر جمهوری اسلامی خواهد نوشت. آیا به زودی باید شاهد انتشار فیلمهای بیشتری درباره وی از طرف نهادهای امنیتی باشیم؟