روز بیستم بهار سال ۱۳۸۸ در ایران است. دو هفته از این ایام گل در ایران، در “بی خبری و رخوت نوروزی” گذشت، اما جهان پراز اخباری بود که بیشتر آنها باسرنوشت کشور ما پیوند داشت.
هنوز آفتاب اولین روز فروردین بر نیامده بود که طالبان شیعی به مردم ایران عیدی دادند. مادران زندانیان سیاسی که بعد از مرگ امید رضاصیافی به روش باند امامی، نگران جان فرزندان خویشند، در پای دیوارهای اوین دستگیر شدند. آنان و اعضای شورای مرکزی تحکیم وحدت را به زند ان بردند تا فروردین با شکنجه و اشک آغاز شود.
رکسانا صابری، عشا مومنی و سلیویا هاراتونیان هم هنوز در بند بودند و هستند. اخبار “شایعه پرس” حاکی است آنها را نگه داشته اند تا با “سرداران امنیتی سپاه” که در کردستان عراق توسط آمریکائی ها دستگیرشده اند، تاخت بزنند.
ایرانیان عرب زبان و ترک زبان هم عیدی ویژه گرفتند: “انحصارطلبان در آذربایجان حتی از نام ترکی گذاشتن بر مغازهی یک فعال قومی جلوگیری کردهاند ؛ خبر تخریب مسجدی در سیستان و بلوچستان میرسد ؛ دیگر آیینی و بهایی بودن جرم میشود ؛ درویشان بازداشت میشوند و برخلاف قانون اساسی کشور، در چند سال گذشته مرتباً فشارهای گوناگون بر دگراندیشان و حتی اخیراً بر برخی کلاسهای یوگا بیشتر شده است. در استمرار این نا برابری حقوقی و فشارها، اخیراً نیز سرکوبی در روستای عربنشین شعیبیّه در اطراف شهرستان شوشتر انجام شده است.“
هرچند تیم ملی فوتبال در برابر عربستان شکست خورد و “در حضور ۱۰۰ هزار تماشاگر در استادیوم آزادی تحقیرشد” و علی دائی جا ی خود را به سرمربی “خودی” یعنی محمدمایلی کهن داد؛ اما مقام جهانی دیگری هم دراین ایام بدست آمد. بنا برتازهترین گزارش عفو بینالملل: “رشد دو برابری اعدام در سال گذشته، ایران را با دستکم ۳۴۶ مورد اعدام در رتبه دوم جهانی قرار داد.” البته اگر محاسبه به نسبت جمعیت انجام می گرفت، ایران صاحب مقام اول می شد، یعنی چین راهم پشت سر می گذاشت.
در سخنرانی مرسوم رهبر جمهوری اسلامی درمشهد، سرانجام معلوم شد که بحران اقتصادی به ایران هم رسیده است و سال باید سال “تغییر الگوی مصرف” باشد، یعنی همان که دکتر محموداحمدی نژاد “صرفه جوئی در آب ونان و انرژی” معنایش کرد.
شاید هم برای مراقبت درنحوه صرفه جوئی مردم بود که اسماعیل احمدی مقدم، باجناق احمدی نژاد و رئیس نیروی انتظامی اعلام کرد: “امنیت داخلی ایران به سپاه و بسیج سپرده می شود.”
”براندازی سکسی” هم به انواع دیگر بر اندازی اضافه شد و سپاه پاسداران اسامی براندازان سکسی را که شبکه آنها توسط همکاران حسین شریعتمداری “ منهدم” شده، منتشرکرد:
”عسل، لیلی نازه، مریم جیزجیز و مریم نقره.“
و درست در همین هنگام مردم تهران در صف های طولانی – گاه تا ساعت پنج بامداد- ایستادند تا در فیلم ”اخراجیهای۲” بازگشت این قبیل افراد را بدامان اسلام وانقلاب ببینید. کارگردان فیلم- مسعود ده نمکی- که قسمت اول فیلمش مورد تقدیر “مقام معظم رهبری” قرار گرفته است، در مصاحبه ای “بی فرهنگی هالیوود” را مورد حمله قرار داد.
و برای اینکه همه چیز سینمائی شود، هوگو چاوز مثلا “کمونیست” برای بار هشتم به ایران آمد، در مقابل رهبر مذهبی انقلاب چهار زانو نشست، خودرا شاگرد او نامید و از شوق عیدی جانانه ای که گرفته بود - دستی به جام باده و دستی به زلف یار- درنقش مارلون براندودر فیلم آخرین تانگو در پاریس، ماریا اشنایدر ایرانی را که همانا محمود احمدی نژاد باشد در آغوش گرفت و چنان تانگوئی رقصید که نیک آهنگ کوثر را هم به وجد آورد، تا این رقص را جاودانه کند.
خبرها حکایت داشت که عیدی چاوز” کمونیست” از “رهبر مسلمین جهان” یک فقره 200 میلیارد ی ناقابل برای تاسیس بانک “ مشترکی” بود که سرمایه اش به یک میلیاردو دویست میلیون دلار خواهد رسید. شکی نیست هر چه مردم ایران از گلویشان بزنند برای اتمام ۸ طرح عمرانی “ صنعتی و عمرانی” در ونزوئلا هزینه خواهد شد که بایدتا ۹ ماه دیگر تمام شود. یکی ازاین طرح ها ایجاد ۱۰ هزار واحد مسکونی است.
بیهوده نبود که محمود احمدی نژاد که بازهم “خبرهای خوش هسته ای” د رآستین دارد، در قزاقستان گفت: “در ایران، آزادی در درجه بسیار بالایی حاکم است.” و حتما یادش رفت که درنیویورک و درحضورملائکه گفته بود: “ایران، آزادترین کشور جهان است.“
احتمالا باراک اوباما هم با استفاده ار این آزادی برای مردم ایران و مسئولان جمهوری اسلامی پیام نوروزی فرستاد و بفارسی گفت: “عید شمامبارک”. او باما دراین پیام باردیگر دست دوستی بطرف جمهوری اسلامی دراز کرد و خواهان مذاکره شد.
رابرت گیتس، سخنگوی کاخ سفید در باره پیام اوباما به خبرنگاران گفت: “این یک تلاش و فرصتی برای گفت و گوی مستقیم با مردم ایران و رهبران آنها بود تا ظرفیت های روابط جدید و تغییر یافته را بر اساس حقوق و مسئولیت های میان دو کشور را مورد تاکید قرار دهند.رییس جمهوربر این باور است که زمان برای تغییر فرا رسیده است و فارغ از هر گونه پاسخی، رییس جمهور امیدوار است که رهبران ایران بر روی تغییر رفتار خود کار کنند.“
جهان از این موضع آمریکا قدردانی وپشتیبانی کرد. سخن برنار کوشنر وزیر امور خارجه فرانسه که به ایران توصیه کرد تابرای حل مسائل خود با ایالات متحده از “فرصت تازهای” که دولت اوباما گشوده است، استفاده کند، صدای واحد اروپا بود.
حتی دیمیتری مدودیف- رئیس جمهورروسیه – با اوباما همصدا شد ودر بیانیه پایانی ملاقات با رئیس جمهور آمریکا از ایران خواست قطعنامه های سازمان ملل را اجرا کند. اوباما سپس به ترکیه رفت تابه نوشته خبرگزاری روسی ریا نووستی “قاطعانه با کسانی که ادعا میکنند ایالات متحده در حالت جنگ با اسلام قرار گرفته است” مخالفت کند.
اوباما درپارلمان ترکیه گفت: “باید به صراحت بگویم که آمریکا در حالت جنگ با اسلام نیست. آمریکا مخالف مقایسه میان روابط این کشور با جهان اسلام و مقابله با شبکه تروریستی بین المللی القاعده است که جنگجویان آن در ماه سپتامبر سال 2001 به آمریکا حمله کردند. روابط آمریکا با جهان اسلام را نباید با مبارزه با القاعده محدود ساخت.“
اوباما گفت: “من به مردم و رهبران جمهوری اسلامی گفتهام که آمریکا خواهان ارتباط با ایران برپایه منافع و احترام متقابل است. اینک رهبران ایران باید از میان تلاش برای ساخت سلاح و یا ساخت آینده بهتری برای مردم این کشور یکی را انتخاب کنند.“
سخنرانی رئیس جمهوری آمریکا در پارلمان ترکیه با تشویق و کف زدن حاضران مورد استقبال قرار گرفت. ناظران معتقدند انتخاب ترکیه بعنوان اولین کشور مسلمانی که مورد بازدید اوباما قرار می گیرد، حاوی پیامی آشکار به جمهوری اسلامی است : آمریکا قرائتی میانه روازاسلام را برای ارتباط مناسب می داند.
پاسخ جمهوری اسلامی به سیاست جدید آمریکا “نه” بود. رهبر جمهور اسلامی این سیاست را به دستکش مخملینی تشبیه کرد که مشت آهنین آمریکا را پوشانده است وگفت: “تغییر کنید، رفتار ما هم تغییر میکند.“
محمود احمدی نژاد که تلاش چهارساله اش برای ارتباط از کانال های مخفی با آمریکا بجائی نرسیده است، بلافاصله به اوباما جواب داد: “تهران از تغییر سیاست های آمریکا استقبال می کند.” و در روزآخرهفته برای نگاه هفته، موضع نرمتری اتخاذ کرد: “اگر دولت او به حرف های خود عمل کند و دست خود را با صداقت بسوی ایران دراز کند، ایران نیز از آن استقبال خواهد کرد.“
هاشمی رفسنجانی مثل همیشه روی صندلی وسط نشست: “اگر رفتار آمریکا عادلانه باشد، خصومتی نداریم.“
عباس عبدی موضع جمهوری اسلامی را چنین ارزیابی کرد: “دولت ایران به خوبی میداند که موضوعات مورد اختلاف را اگر بخواهد در چارچوب قواعد نظام بینالملل حل کند، بازنده است و اگر نخواهد این قواعد را بپذیرد، رسماً در برابر نظام بینالملل ایستاده است و به نوعی اقدامات علیه خود را مشروعیت داده است. بنابراین بهترین راه، گریز از گفتوگوست.“
ناظران دیگر معتقدند جمهوری اسلامی در مذاکرات علنی نخواهد توانست “معامله بزرگ” را دور از چشم مردم به انجام برساند، بنابراین می کوشد با بستن در اصلی، راه پشتی را برای مذاکره هموار کند. “اگر” های جا سازی شده در سخنان مقامات جمهوری اسلامی هم هدفی جز این را دنبال نمی کند.
پیش بینی خبرگزاری فرانسه درست بود وموسوی با شعار”آزادی و تغییرات” آمد. میر حسین موسوی گفت: “بنده سعی خواهم کرد به آزادیهای مصرح در قانون اساسی بپردازم و این را برای بقای نظام خودمان حیاتی میدانم، در جهت آزادی بیان و عقیده، آزادی مطبوعات و آزادی در نشر کتابها در چارچوب قوانین موجود، اگرچه به آن قانون اعتقاد نداشته باشیم تلاش میکنیم و اگر بخواهیم تغییری ایجاد کنیم آن را از راه قانونی انجام دهیم.“
او که اصلاح طلبان بناچار دارند گردش جمع می شوند، بعنوان “اصلاح طلبی که مدام به اصول مراجعه می کند” دراولین کنفرانس خبریش ۱۳نمونه از اصلاحات مورد نظر خود را اعلام کرد.
اصلاحاتی که دست بالا به تعدیل روش های آشکار استبداد می انجامد. اما ساختار که موسوی شدیدا مدافع آنست دست نخورده باقی خواهد ماند.
بعد از کنفرانس مطبوعاتی میرحسین موسوی، رهبر جمهوری اسلامی که بعلت “مشغله” درخواست ملاقات او را نپذیرفته بود، نخست وزیر زمان ریاست جمهوری خود را به حضور پذیرفت. تنها خبر منتشره از این دیدار- در سایت جهان- فضائی سرد را منعکس می کند و طبق معمول هیچ اطلاعی به مردم نمی دهد.
شیخ کروبی به شورای نگهبان اخطارکرد: “مراقب خودتان باشید.” و قول داد شب شمارش آراء نخوابد و تخلفات را به اطلاع مردم و رهبر برساند.
محمد باقر قالیباف خود را کنارکشید و ترجیح داد در “بهشت” بماند و روی رفتن به “پاستور” قمار نکند. جائی که احمدی نژاد نمی خواهد به هیچ وجه ترکش کند و هرچه درآنجا منتظر ماند، لاریجانی، باهنر، توکلی و حدادعادل به دیدار نوروزی اش نرفتند.
خانم ها، آقایان از اولین وآخرین بهار آزادی سی سال می گذرد. در بهار دیگری هستیم که آزادی معنائی جز بازبودن دست حکومت برای کشتار و غارت معنائی ندارد.
بهار است و ما همچنان در انتظار بهاریم.