گفت و گو با نیکی کریمی:
من سوپراستار نیستم…
حسین کرمانی
در تاریخ سینما معدود بازیگرانی بودهاند که وارد عرصه کارگردانی شدهاند و توانستهاند کارگردانانی مطرح و موفق باشند. نیکی کریمی جزو همین افراد است. در سینمای دنیا او را بهعنوان یکی از مطرحترین کارگردانان ایرانی میشناسند. او داور جشنوارههای کن، رن فرانسه، فیلم دهلی، کارلوویواری چک و…بوده است. رفته رفته باید او را در مقام یک کارگردان مطرح ایرانی شناخت و نه یک سوپراستار. او این روزها مشغول کارگردانی فیلم سوم بلند خود با نام «روایت» است. «یک شب» و «چند روز بعد» دو فیلم قبلی نیکی کریمی است. شهاب حسینی، اشکان خطیبی و هستی مهدویفر از بازیگران فیلم «روایت» هستند. نیکی کریمی که علاوه بر کارگردانی، فیلمنامه فیلم را نیز خودش نوشته، در گفت و گو با دویچه وله، آرام آرام قصه فیلمش را لو میدهد.
در خبرها آمده این روزها مشغول کارگردانی فیلم سوم خودتان به اسم «روایت» هستید، کار تهیه این فیلم چهقدر پیش رفته و با فیلمهای قبلی شما چه فرقی دارد؟ لطفا از حال و هوای این فیلم بگویید.
تقریبا پنجاه درصد از فیلمبرداری فیلم را تمام کردیم. فیلمنامه را من تقریبا سه سال پیش نوشتم و برای گرفتن پروانه ساخت، به وزارت ارشاد دادم. مشکلاتی برای گرفتن پروانه ساخت وجود داشت ولی به هر حال پروانه این فیلم را گرفتیم و تقریبا از بیست روز پیش فیلمبرداری را شروع کردیم.
خانم کریمی، یکی از دلایل موفقیت فیلم «یک شب» به نظر خیلی از منتقدین، داستان سر راست فیلم بود. این که خیلیها با جملهای که از قصه فیلم میشنیدند برای دیدن فیلم کنجکاو میشدند. این که مادری از دخترش میخواهد، شب را بیرون از منزل و به خانه بستگانشان برود چون دوستپسر مادر به خانه آنها آمده و مادر میخواهد شب با دوستپسرش تنها باشد. دختر بهجای این که به خانه فامیل برود، شب را در خیابانهای تهران صبح میکند. این قصه بار دراماتیک زیادی برای جذابیت فیلم داشت. ممکن است کمی از قصه فیلم «روایت» بگویید، البته کمی بیشتر از آن چیزی که در خبرها آمده یعنی، زوج مستندسازی که درگیر سوژه فیلم خودشان میشوند؟
معمولا هیچ کارگردانی در این مرحله، قصه فیلم خودش را لو نمیدهد ولی تا آنجا که میتوانم بگویم، مثل توضیحی که شما برای فیلم «یک شب» دادید، داستان فیلم «روایت» راجع به یک زوج مستندساز است که برای تکرار یک صحنه فیلمشان دچار مشکل میشوند. بهخاطر اینکه یکی از بازیگرانی را که در آن صحنه بازی کرده، پیدا نمیکنند. زوج مستندساز در مرحله مونتاژ فیلم متوجه میشوند که آن صحنه باید تکرار شود. وقتی آن بازیگر را پیدا میکنند، میبینند که او مشکلی دارد و چون این زوج مستندساز خودشان فیلمساز هستند، درگیر مشکل بازیگرشان میشوند تا بتوانند، راهحلی برای آن پیدا کنند. چیزی که باید اضافه کنم این است که این فیلم، نسبت به دو فیلم قبلی من، به اصطلاح داستانیتر است. دو فیلم قبلی من از لحاظ درام و فیلمسازی تقریبا ضد قصه بودند ولی این فیلم تقریبا داستان دارد. البته سلیقه من داستانگویی صرف نیست ولی « روایت» داستانی دارد که در آن با شخصیتهای فیلم درگیر میشویم. میتوانم بگویم برای خود من، نسبت به دو فیلم قبلیام، تجربه نسبتا متفاوتی است.
در خبرها آمده که فیلم «روایت» اولین فیلمی است که با سرمایه بخش خصوصی ساخته میشود. آیا اینطور است؟
ببینید، خیلی از فیلمها با سرمایه بخش خصوصی ساخته شده ولی ما این مسئله را بیشتر به این علت عنوان کردیم که الان تقریبا دو، سه سالی است که اکثر فیلمسازها و اکثر تهیهکنندگان به ساخت فیلمهای تجاری روی آوردهاند. شخصی که سرمایهگذار فیلم ما است در حال و هوای سینما نبوده و برای اولین بار است که در سینما سرمایهگذاری میکند. در حقیقت میخواهیم اشخاصی که در سینما نیستند را ترغیب کنیم تا بیایند و سرمایهگذاری کنند برای فیلمهایی که هدفشان صرفا تجارت و سرگرمی نیست، بلکه برای اهداف دیگری ساخته میشوند. ولی به هر حال دوست دارند با اقبال مردم روبرو شوند. به این ترتیب، سرمایهگذاران ریسک میکنند و ما هم به همین علت از آنها حمایت میکنیم.
خانم کریمی شما در عین این که کارگردان و مولف هستید جزو سوپراستارهای سینمای ایران هم هستید. الان در مقام یک کارگردان باید از سوپراستارهای دیگر برای ایفای نقش در فیلم « روایت» بازی بگیرید. فکر میکنید این جنبه از قضیه روی کار شما، نحوه برخورد شما و کلا ارتباط شما با بازیگران فیلمتان میتواند تاثیر بگذارد؟
من به این موضوع فکر نمیکنم که کی هستم و دارم چه کاری میکنم. آن چیزی که برای من سر صحنه مهم است، این است که من فیلم را با عواملم بسازم و بتوانیم به بهترین نحو فیلمنامه را به فیلم تبدیل کنیم. نه تنها من، بلکه بقیه هم همین قصد و نیت را دارند. بنابراین، من خودم را به صورت سوپراستار نمیبینم، بقیه هم همینطور. من فکر میکنم در این فیلم با سوپراستارها کار نمیکنم بلکه با بازیگرانی کار میکنم که همگی دوستان من هستند و آنها هم بازیگرانی حرفهای هستند و نیتشان این است که نقشها را به بهترین نحو بازی کنند. فکر میکنم بهتر است که آدم به تیترهایی که وجود دارد فکر نکند بلکه در شرایط حاظر به کاری که انجام میدهد ایمان داشته باشد.
کتابی از شما منتشر شده که در آن هایکوهای ژاپنی را ترجمه کرده بودید به اسم «نور ماه بر درختان کاج». آیا این روزها به جز سینما دلمشغولی دیگری هم دارید؟
من قبل از هایکوها، کتابی را ترجمه کرده بودم به اسم نزدیکی، از نویسندهای پاکستانی به نام حنیف قریشی. الان کتاب دیگری از حنیف قریشی را ترجمه میکنم که ده داستان کوتاه دارد. ۹ داستان را ترجمه کردهام و یکی باقی مانده. فکر میکنم تا یک ماه آینده تمام و منتشر شود.
نقل از دویچه ویله