سخنان محمود احمدی نژاد در خوزستان که طی آن رقبای اصولگرای خود را تهدید به افشاگری و “بالا زدن گوشه پرونده” های شان کرده بود، اگر چه بلافاصله با واکنش فرمانده کل ستاد مشترک نیروهای مسلح مواجه شد، اما پس لرزه های آن به تمامی رسانه های منتقد او و در راس آنها روزنامه کیهان رسیده و این رسانه ها را به موضع گیری های تند واداشت.
از سوی دیگر محمود احمدی نژاد هم، آنطور که سایت روزنامه ایران نوشته، هنگام ترک خوزستان گفته: “برخی نانشان در به وجود آوردن مساله است…آنها سازمان، نهاد، گروه و دسته ای هستند که نانشان در مساله سازی است. می خواهند کاری کنند، اشکال و دعوا به وجود آورند تا بگویند وجود ما لازم است. در دنیا هیچ آرزویی جز انجام وظیفه ندارم، جانی ناقابل دارم که آن را پای اجرای عدالت گذاشته ام. جایی بد اخلاقی شده، جایی دیگر صلاحیت ها را بی جهت رد و اعمال نظر شخصی کردند؛ آدمهای کج فهم وجود داشته و اکنون نیز هستند”.
گفتنی اینکه محمود احمدی نژاد خود در دو دوره ریاست جمهوری اش و حتی پیش از آن منشا«به وجود آوردن مساله»های بسیاری بوده است.
تند ترین واکنش ها به تهدید احمدی نژاد به افشاگری، از سوی روزنامه کیهان و در مقاله ای به قلم حسین شریعتمداری نشان داده شد که طی آن بارها احمدی نژاد را دروغگو و “بلوف زن” خوانده است.
شریعتمداری همچنین در سرمقاله خود فاش کرده که مشایی در ورزشگاه آزادی حضور داشته اما به دلیل عدم استقبال، از ورزشگاه «متواری» شده است.
شریعتمداری همچنین احمدی نژاد را به “افشاگری های متقابل” تهدید کرده ودر یادداشتی با عنوان “پایان بزرگراه!با احتیاط برانید” نوشته است: “آیا هزینه ۵۰ میلیارد تومانی از بیت المال و از کیسه مردم مظلوم و مستضعف برای تبلیغات انتخاباتی آقای مشایی در استادیوم آزادی را می توان نمونه ای از عدالت خواهی آقای رئیس جمهور تلقی کرد؟! ممکن است آقای احمدی نژاد ادعا کنند که مراسم استادیوم آزادی برای تبلیغ کاندیداتوری آقای مشایی نبوده و بفرمایند بهترین دلیل آن که ایشان در آن مراسم حضور نداشت! که در پاسخ باید گفت؛ آقای رئیس جمهور! یعنی حضرتعالی متوجه حضور مشایی در استادیوم نشده اید؟! چه کسی در محوطه زیر جایگاه به انتظار نشسته بود؟! و هنگامی که برخلاف انتظارتان از مراسم استقبال نشد ترجیح داده شد که آقای مشایی آفتابی نشود؟! حالا بحث برسر این بود که با توجه به آنهمه تبلیغات، غیبت مشایی چگونه قابل توجیه است؟! و آقای ملک زاده توضیح داد که بهتر است ایشان مخفیانه از استادیوم خارج شده و در مزار خانم عسل بدیعی حضور یابد و خبر آن نیز منتشر شود تا غیبت وی سؤال برانگیز نباشد! و این فقط یک نمونه کوچک! از هدر دادن بیت المال است”.
شریعتمداری سپی احمدی نژاد را به افشاگری متقابل تهدید کرده و نوشته است: “جناب رئیس جمهور! باز هم با عرض پوزش، تجربه ۳۴ ساله انقلاب به ما آموخته است اینگونه ادعاها معمولا از سوی کسانی مطرح می شود که از افشای برخی مسائل پشت پرده خود نگران هستند! البته، انشاءالله که شما از آن دسته افراد نیستید، اگرچه هویت افشا شده برخی از اطرافیان حضرتعالی و حمایت بی چون و چرای شما از آنها تا حدودی علت نگرانی احتمالی شما را قابل فهم می کند! ولی تقصیر خودتان است که به آنها چسبیده اید! راستی اگر ادعای شما واقعیت دارد، چرا از آن برای «گروکشی» استفاده می کنید؟! و می فرمایید در صورتی که آنها- یعنی همان جریان مورد ادعای شما- علیه جنابعالی کاری بکنند، شما هم پرده ها را بالا می زنید! اگر اسناد شما صحت دارد دلیلی ندارد که آن اسناد را پنهان نگه دارید! ملک شخصی شما که نیست. متعلق به ملت است و باید پیگیری شود. ولی خودداری شما از انتشار آن تنها دو علت می تواند داشته باشد. اول؛ آن که بلوف زده اید و این ادعا نیز چیزی شبیه لیست کذایی مفسدان اقتصادی است! و دوم این که از افشاگری متقابل آنها نگران هستید! آیا دلیل دیگری هم می تواند وجود داشته باشد؟! خودتان بفرمائید”.
شریعتمداری”فقط یک نمونه از فساد اطرافیان رئیس دولت” را هم به تعبیر خود “افشاء” کرده و مابقی را به وقت دیگری موکول کرده است: “به عنوان مثال- و فقط یک نمونه- مگر همین آقای مشایی ایران دوست! در حالی که مردم کشورش به اشتغال آفرینی نیاز مبرم داشتند و جوانان متخصص و جویای کار از بیکاری رنج می بردند، در اردیبهشت ماه ۸۷، برای ساخت ۱۰۰۰دستگاه ساختمان سرویس بهداشتی بین راهی با شرکت اسپانیایی «گینجرو بونو» وارد مذاکره نشده بود. و باز هم، مگر همین آقا که عقربه قطب نمای آقای رئیس جمهور همه جا به سوی ایشان نشانه می رود، میلیاردها تومان بیت المال را برای ساخت سالن های همایش کیش در اختیار چند ضد انقلاب فراری ساکن آمریکا نظیر «یحیی فیوضی» و دخترش «پانته آ» قرار نداد و در مقابل اعتراض کیهان اعلام کردند که آنها از ایرانیان عاشق کشورشان هستند! ولی آقای فیوضی طی مصاحبه ای در آمریکا گفت «وطن من آمریکاست، نه ایران»! و ده ها نمونه دیگر…”.
سایت فرارو، سایت متعلق به فرزند آیت الله خوشوقت هم در یادداشتی با عنوان “بازی به راند آخر نزدیک می شود”، احمدی نژاد را به “دن کیشوت” تشبیه کرده و تهدید های وی را “بلوف توخالی” دانسته و می نویسد: “تهدیدات محمود احمدینژاد در روزهای گذشته نمایانگر این واقعیت است که زیر بار این همه هجمه دستانش خالی است و چارهای جز بلوف ندارد. که اگر احمدینژاد با آن روحیه جسور کوچکترین چیزی در دست داشت امروز چنین مظلومنمایی نمیکرد.بازی احمدینژاد و اصولگرایان به راند آخر نزدیک میشود و تهدیدات رئیس دولت، آخرین کریخوانیهای بوکسوری است که زیر مشتهای حریف “لت و پار” شده است. بعد از همایش ورزشگاه آزادی و آن همه صندلی خالی محتمل بود که محمود احمدینژاد، مقداری آتش بازی را با رجز خوانی آنچنانی تندتر کند؛ شاید که صندلی های خالی اندکی پرتر شود. اما غفلت احمدی نژاد از آن جایی است که دل به تماشاگرانی بسته است که نه پولی اضافی برای خرید بلیت این بازی دارند و نه دل و دماغی برای تماشای آن. دنکیشوت وار به سمت آسیابهای آبی حمله کردن حماسه شوالیهها را زنده نمیکند. این بازی به راند آخر نزدیک میشود نشانهها این را میگویند. تهدیدات محمود احمدینژاد این را میگوید”.
عباس عبدی، فعال سیاسی و روزنامه نگار هم در مقاله ای در روزنامه شرق، تهدید های احمدی نژاد را در ارتباط با تلاش برای تایید صلاحیت مشایی دانسته و نوشته: “روشن است که این همه خط و نشانکشیدن صریح و آشکار رییس دولت فقط برای منتفیکردن ردصلاحیت نامزد مورد نظر ایشان است و الا درباره دیگر نامزدهای احتمالی دولت که چنین مشکلی مطرح نشده است. البته همه دوست داریم بحث تایید صلاحیتها به گونهای درآید که انتخابات را دچار مشکل نکند ولی این مساله اگر مشکل هم باشد بیش از آنکه نامزدهای دولت را مورد هدف قرار دهد، سایرین را با مشکل روبهرو میکند. ولی معلوم نیست که چرا رییس دولت فقط در همین یک مورد حساسیت دارد؟”
سایت شفاف هم که به قالیباف وابسته است، در یادداشتی با عنوان “آقای احمدی نژاد؛ جای «بگم بگم» پاسخگو باشید”، که در رسانه های مختلف بازتاب یافته، نوشته است: “«بگم بگم»ها در طول تاریخ از مهمترینهای روشها ـ- البته غیراخلاقی-ـ برای وادار کردن رقبا به سکوت بوده است. راویان پروژههای «بگم بگم» هم کسی نیست جز آنانی که به واسطه مسئولیتی که توسط مردم برعهده آنها گذاشته شده، به اطلاعاتی دسترسی دارند که علی القاعده فوق محرمانه و سری محسوب شده و اجازه دسترسی به آنها برای افراد محدودی میسر است. مهم آنجاست که افکار عمومیبه واسطه دسترسی افراد به این نوع اطلاعات «هرچه» آنها بگویند را، ولو به «دروغ» میپذیرد. از همین روست که «بگم بگم»گوهای تاریخ همواره خود را در مقامیبالاتر میبینند.مهمترین دلیلی را که میتوان برای «بگمبگم»ها یافت، تلاش برای توجیه «سوء مدیریت»ها، «ناکارآمدی»ها و «ناکامی»هایی است که دولتها با آن دست به گریبانند. قاعده اینگونه است که دولت بهدنبال ادامه حضور خود در عرصه سیاست است. علیالقاعده برای این حضور چارهای نیست که برای توجیه ناکارآمدیها و بدقولیهای خود توجیهی برای افکار عمومیداشته باشد”.
بر اساس این گزارش، تهدید احمدی نژاد به افشاگری در مجلس هم با واکنش هایی همراه بوده است.
به گزارش خبرآنلاین، نادر قاضی پور، یک نماینده راستگرا ی مجلس در اش به ظهرت احمدی نژاد، اخطار قانوناسی داد گفته است: “بنده نسبت به سخنان رئیسجمهور در استان خوزستان اخطار قانون اساسی دارم. در قانون اساسی بر جلوگیری از هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی تاکید شده. بنده به صحبتهای رئیسجمهور در جمع اهالی شهید پرور استان خوزستان اخطار دارم و اخطارم به دادستان کل کشور است که باید به عنوان مدعیالعموم در این رابطه برخورد کند تا اگر پروندهای وجود دارد رو شود”.
علیرضا زاکانی هم در مجلس گفته است: “فردی که برخی اطرافیان و نزدیکانش غرق در فسادهای مالی و اقتصادی هستند نمی تواند مدعی مبارزه با مفاسد اقتصادی باشد. پرونده های اختلاس سه هزار میلیاردی، بیمه ایران و چندین پرونده اقتصادی بزرگ دیگر که بنا به ملاحظاتی هنوز رسانه ای نشده است بخشی از فساد اطرافیان احمدی نژاد هستند و متاسفانه متهمان این پرونده ها جزء حلقه معتمدین رئیس جمهور هستند و آقای احمدی نژاد آنها را خط قرمز خود می داند که البته در صورت لزوم آنها افشاء خواهند شد”.