جاستینا می‌خواهد حرف بزند

نویسنده
آرش سبحانی

» صدا

این چهارمین نوشتار از مجموعه‌ای است که تلاش دارد گوشه‌ای از گستردگی جریان موسیقی زیرزمینی داخل ایران را به مخاطبان معرفی کند. به خاطر محدودیت‌های متفاوت تعداد زیادی از گروه‌ها و موزیسین‌ها در این مجموعه حضور ندارند که بیشتر به خاطر عدم دسترسی به کارها یا سابقه‌ی گروه‌هاست.

قصد نداشتم در این مجموعه به هنرمندان رپ و هیپ هاپ اشاره کنم؛ به دو دلیل: یکی این‌که شناخت من از موسیقی رپ و هیپ هاپ به صورت کلی خیلی محدود و ناقص است و دوم این‌که در موسیقی زیر زمینی امروز ایران هیپ هاپ آنقدر گسترش دارد که فکر می‌کنم باید مجموعه‌ای جداگانه و ویژه‌ی این ژانر تهیه کرد. درمیان چهره‌های سبک هیپ هاپ فارسی در چند سال اخیر شاهد درخشش هنرمندان زنی بوده‌ایم که اتفاقا از بابت کلام و استفاده هنرمندانه از برد هیپ هاپ و پیام شکل دهنده پشت سر این سبک، بسیار موفق‌تر از تعداد بی‌شماری از هنرمندان و همکاران مردش بوده. اصولا مقوله‌ی زن و نگاه حاکمیت و لایه‌های سنتی جامعه به آن، حضور هنرمند هیپ هاپ زن باعث می‌شود همه گوش‌ها را تیز کنند.

در این بین جاستینا چهره‌ای شناخته شده است که هم در فضای مجاز تعداد قابل توجهی هوادار دارد و هم بین کسانی که موسیقی زیرزمینی را جدی‌تر دنبال می‌کنند کاملا شناخته شده است. جاستینا بسیار هوشمندانه و جا افتاده از کلام هیپ هاپ استفاده می‌کند و در تمام جزییات به ریشه‌های اصیل این سبک موسیقی وفادار مانده. کلام ترانه‌های جاستینا واقع‌گرایانه، به دور از بزرگ‌نمایی یا اغراق‌های مورد علاقه‌ی شاعران است و به مشکلات زندگی زن ایرانی اشاره می‌کند. جسارت جاستینا فقط در مطرح کردن این واقعیات در کلامی هنرمندانه نیست. جاستینا یک زن مغرور است که ریشه‌های این ظلم را شناخته و به درستی این ظلم مضاعف را در ضعف مرد ایرانی می‌بیند. برای گرفتن حقش التماس نمی‌کند بلکه به حال مردی که ضعف‌های خودش را با سلب آزادی هم‌نوعش می‌پوشاند، احساس ترحم دارد. این نگاه جاستینا نگاهی پیشرو و واقع بینانه است.

در ترانه‌ی “به این آزادی بخند” جاستینا آیینه‌ای در برابر چهره مرد ایرانی قرار می‌دهد و بدون استفاده از تکنیک‌های دم دستی در مظلوم‌نمایی متظاهرانه، واقعیت تبعیض بین زن و مرد ایرانی را مثل داوری بی‌طرف خیلی دقیق و بی‌رحمانه به تصویر می‌کشد.

در ترانه‌ی “گربه‌ی نر” جاستینا از گربه‌ای می‌خواند که حتی به توله‌های خودش هم رحم نمی‌کند و مدام در حال حمله به آن‌هاست. ترانه‌های جاستینا نوعی بروتالیسم شاعرانه دارند که شاید در لحظاتی حتی شما را معذب کند و این دقیقا یکی از نقاط جذاب کار این هنرمند است.

اما مشکلی که موسیقی هیپ هاپ فارسی به آن دچار شد- و انتظار آن هم می‌رفت- نفوذ نحوه‌ی اجرای مداحی‌گونه و نوحه‌خوانی است. نوحه‌خوانی کسل کننده قبلا، پایه‌های موسیقی جدی پاپ ایرانی را منفجر کرده بود. موسیقی پاپی که در دوره‌ی اوجش در سال‌های نزدیک به انقلاب کاملا در حد استانداردهای موسیقی پاپ روز جهان بود، به لطف این گرایش به بدبختی و اقبال نوحه‌خوانی در بین افراد کم‌تر اهل فرهنگ، تبدیل شد به سمبل زوال فرهنگی.

چندی است که حتی در موسیقی راک زیرزمینی هم این استایل نوحه‌خوانی شنیده می‌شود ولی هیپ هاپ زودتر از راک فارسی به نوحه‌خوانی آلوده شد. من فکر می‌کنم این‌که برای ضبط ترانه‌های هیپ هاپ به امکانات کمتری نیاز هست باعث فراگیر شدن آن در بین موزیسین‌های زیرزمینی شد اما همین موضوع هم آن را در دسترس خطرهای این‌چنینی قرار داد. کارهای بی‌شماری در سالهای اخیر در این سبک تولید شده است که احساس می‌کنید در آن هنرمند به شدت تحت تاثیر حاج محمود کریمی است و نه توپاک! این‌جاست که ارزش کار جاستینا بیشتر معلوم می‌شود. جاستینا بسیار جدی است. در اجرای او از تحریر‌های گل درشت رایج بین خوانندگان ایرانی اصلا خبری نیست. جاستینا اصلا دنبال این نیست تا از نوع نازل عنصر زنانگی برای جذاب کردن ترانه‌هایش استفاده یا به عبارت بهتر بگوییم سوء استفاده کند. و این پرهیز از نیچ شدن علی‌رغم داشتن مخاطب و فضای مناسب برای رخ دادن چنین فاجعه‌ای بسیار قابل احترام است.

جاستینا را می‌توانید این‌جا گوش کنید.

سایت جاستینا

فیس‌بوک جاستینا

در پایان بد نیست یادآوری کنم کاری که بچه‌های موزیسین زیرزمینی داخل ایران انجام می‌دهند، بسیار با ارزش است و حمایت از آن‌ها با انتشار کارشان و حمایت اقتصادی و خرید کارهای‌شان می‌تواند این جریان فرهنگی اجتماعی را زنده نگه دارد.