ذف بی ثمر

سعید لیلاز
سعید لیلاز

در شرایطی که التهابات اقتصادی و سیاسی در کشور به روشنی رو به افزایش است، پافشاری بر اجرای طرح حذف صفرها از پول ملی، جز افزودن بر این التهابات و زیان وارد کردن به اقتصاد متزلزل کشور، ثمری ندارد. حتی در مورد یک اقتصاد با ویژگی‌های کمتر متلاطم، طرح حذف صفرها اثر مثبت اندکی بر اوضاع اقتصادی می‌گذارد که به طور عمده عبارتند از اثر: روانی پدید آمدن احساس با ارزش بودن پول ملی و نیز اندکی راحتی بیشتر در کار حسابداران. 

اما برای به دست آوردن همین اندازه دستاورد نیز اقتصادها باید اولا دوران طولانی، نرخ تورم بسیار بالا را سپری کرده باشند، ثانیا از آن دوران عبور کرده و به آرامش در نرخ تورم رسیده باشند، ثالثا حذف صفرها را در چهارچوب یا حتی در پایان پیشبرد یک استراتژی کلان به اسم «آزادسازی اقتصادی» انجام دهند و رابعا هنگامه حذف صفرها، به لحاظ اجتماعی و سیاسی زمینه آرامی برای اجرای طرح فراهم آورده باشند. چه مقامات رسمی سابق و لاحق و چه ناظران، دست‌کم بر این واقعیت متفق‌القول هستند که هیچ یک از این زمینه‌ها و شرط‌ها برای اجرای حذف صفرها فراهم نشده است. کشور ما هیچگاه نرخ‌های تورمی بالا در سطح سه رقمی و به مدت طولانی را تجربه نکرده است، نرخ تورم دو رقمی هیچگاه تک‌رقمی نشده و اکنون در حال رسیدن به حدود 30 درصد است، اقتصاد ملی نه‌تنها حرکت در مسیر آزادسازی را تجربه نکرده، بلکه برعکس روزبه‌روز در حال فرو رفتن به باتلاق دولتی شدن و دولتی‌مداری است و از همه بدتر اینکه در گیرودار اجرای طرح هدفمندکردن یارانه‌ها و اشکالات اجرایی آن قرار داریم. در این اوضاع، تمرکز بر اجرای یک طرح حاشیه‌ای و فرعی با ثمرات اندک و پیامدهای احتمالا جدی، جز منحرف کردن اذهان از مشکلات واقعی اقتصاد ایران مانند تورم فزاینده، کاهش قدرت خرید حقوق‌بگیران اعم از دولتی و خصوصی یا کارگران و کارمندان، توقف رشد اقتصادی، کاهش نرخ بهره‌وری و بازده سرمایه و کار، کاهش سهم سرمایه‌گذاری در تولید ناخالص داخلی،‌گران و گرانتر شدن واردات به صورت روزمره بر اثر تحریم و چند عامل دیگر نرخ رو به افزایش بیکاری، ذلیل شدن نظام تولید داخلی در اثر هجوم واردات اعم از صنعتی و کشاورزی، گریز نخبگان از کشور، کاهش مداوم صادرات و تولید نفت، جلو افتادن رشد مصرف برق از رشد تولید و ده‌ها مشکل اصلی و غیراصلی اما به مراتب مهم‌تر از بود و نبود این صفرهای بیچاره و مظلوم که ما خود روزگاری نه‌چندان دور بر سمت راست اعداد اسکناس‌هایمان نشاندیم، چه دستاورد سترگی دارد؟ اگر بناست ساختار اداری و اقتصادی ایران الکترونیکی شود که باید شود، آنگاه حذف صفرها، نه‌تنها تا حدی موضوعیت خود را از دست می‌دهد، بلکه هزینه‌های روانی و مالی آن بار جدیدی بر دوش بودجه‌ای خواهد بود که همین حالا هم گفته می‌شود با وجود جذب ارقام بسیار کلان درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت خام، کسری‌های قابل ملاحظه‌ای در پایان امسال به جا خواهد گذاشت. به نظر می‌رسد به هر علت سیاسی، جناحی یا اداری، دست‌کم از ابتدای امسال به این سو، اقتصاد ایران با همه اهمیت بی‌بدیل دولت در آن، کمابیش روی هدایت خودکار قرار گرفته و مدیریت چندانی بر آن اعمال نمی‌شود. آیا برای کشور، مردم، دولت و خود مسوولان بانک مرکزی بهتر نیست به جای توجه به امور حاشیه‌ای، توجه خود را حداقل به حل مساله تلاطم این هفته‌های نرخ ارز در بازار متمرکز کنند و به جای افزودن بر التهابات از آن بکاهند.