کاسه تکذیب

احمد زیدآبادی
احمد زیدآبادی

آدمی وقتی چیزی می‌نویسد صاحب آن است، اما وقتی چیزی می‌گوید، دیگران صاحب آن می‌شوند بخصوص ‏اگر در ایران سخن بگوید!‏

از این رو اگر کسی خطر سخنرانی در یک مراسم در ایران را به جان می‌خرد باید پیشاپیش خطر تحریف ‏گفته‌های خود را از سوی خبرگزاری‌هایی که ظاهرا نه به قصد اطلاع رسانی بلکه به منظور کشف نکته‌ای که ‏برای ایجاد مزاحمت یا لجاجت با گروه رقیب، آن سخنرانی را پوشش می‌دهند به جان خریده باشد.‏

همین است که من واقعا علاقه‌ام را به سخنرانی از دست داده‌ام و اغلب از آن فرار می‌کنم مگر در شرایطی که ‏راه فراری در پیش نباشد. اما در همان شرایط هم واقعا نمی‌خواهم که هیچ رسانه‌ای چه خبرگزاری و چه ‏روزنامه‌، سخنرانی را پوشش دهد چرا که از این نوع پوشش‌ها جز فتنه بر نمی‌خیزد.‏

فتنه هم چند جور است. گاهی سخنرانی را به قصد پرونده سازی و ایجاد جنجال سیاسی و مذهبی پوشش ‏می‌دهند که نمونه‌ای از آن را در بازتاب سخنرانی آقای علی اکبر اعلمی نماینده مردم تبریز در زنجان و آقای ‏عبدالله مومنی در خرمشهر شاهد بودیم.‏

گاهی نیز از روی ندانم کاری یا شاید شیطنت متن مثله شده و بی سر و تهی از سخنرانی انتشار می‌دهند که ‏وقتی آدم خود آن را می‌بیند از بیم آنکه خوانندگان او را احمق مادر زاد تصور کنند، به وحشت می افتد.‏

گاهی هم در لابلای سخنرانی جمله‌ای معترضه و حاشیه‌ای را که برای دامن زدن اختلاف و تفرقه در صف ‏مقابل مناسب می‌یابند، چنان بزرگ می‌کنند که پنداری تمام سخنرانی حول محور همان کلام بوده است.‏

گاهی هم هر سه هدف مورد نظر انتشار دهندگان است.‏

گزارشی که پریروز خبرگزاری فارس از سخنرانی من در دانشگاه صنعتی شریف منتشر کرد، گرچه نسبت ‏به موارد مشابه قبلی تکامل یافته تر بود، اما تیتر آن واقعا سرشار از غرض سیاسی بود.‏

داستان واقعی از این قرار بود که جناب مهندس عزت‌الله سحابی در بخشی از سخنان خود از بی تحرکی ‏فراکسیون اقلیت مجلس نسبت به لوایح بودجه انتقاد کرد و فراکسیون اصول‌گرایان مستقل را از این جهت ‏فعالتر دانست.‏

در پایان سخنرانی هنگامی که از من در باره شرکت یا عدم شرکت در انتخابات مجلس هشتم پرسیده شد، ‏جواب دادم که اول باید ببینیم که نظام سیاسی می‌خواهد انتخابات مجلس هشتم را بر مبنای کدامیک از الگوهای ‏مجالس گذشته برگزار کند. و تاکید کردم که اگر قرار به تکرار انتخابات مجلس هفتم باشد به طوری که ‏فهرست اصلاح طلبان همانهایی باشد که فعلا به مجلس راه یافته‌اند و به قول آقای مهندس سحابی چنین و ‏چنانند، دیگر شرکت در انتخابات محلی از اعراب ندارد.‏

درست به یاد ندارم که آیا به جای “چنین و چنان” از همان واژه‌های بی رمق، ترسو و بزدل استفاده کردم که ‏خبرگزاری فارس آورده و یا چیزی مشابه آن. اما هر چه باشد این یک بحث کاملا حاشیه‌ای بوده است.‏

به هر حال اگر مطلب فوق باعث دلخوری شماری از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس شده است، پوزش ‏می‌خواهم. البته این به معنای آن نیست که من روش آنان را در مجلس تحسین و تایید می‌کنم، بلکه به معنای ‏تاکید بر این نکته است که من به دلیل آنکه در انتخابات مجلس هفتم رای ندادم، اصولا توقعی هم از نمایندگان ‏مذکور برای انتقاد از دولت و یا هر چیز دیگر ندارم.‏

در ضمن به یادم آمد که در زمان برگزاری انتخابات مجلس هفتم من در یک سخنرانی آقای خاتمی را ‏lame ‎duck‏ نامیدم که در ادبیات سیاسی برای توصیف رهبرانی که قادر به تصمیم‌گیری مشخصی نیستند به کار ‏می‌رود و هیچ معنای توهین آمیزی هم ندارد. اما در آن برهه من به توهین به آقای خاتمی متهم شدم.‏

به هر حال همانطور که ممکن است کسی کاسه گدایی یا کاسه چه کنم چه کنم بردارد، سخنرانان ایرانی هم باید ‏کاسه تکذیب به دست گیرند و در پی هر گزارش از سخنرانی آنها، به تکذیب مفاد آم مبادرت کنند.‏

تکذیب پی در پی هم علاوه بر آنکه کراهت دارد فرد را به آقای تکذیب تبدیل می‌کند. از همین رو بسیاری از ‏فعالان سیاسی بر تحریف لفظی یا محتوایی سخنان خود با، چشم می‌پوشند به امید آنکه خواننده خود فهیم باشد و ‏کاریکاتور سخنان آنان را به جای اصل سخنان آنها نگیرد.‏

ظاهرا مرحوم آیت‌الله خمینی این جماعت را خوب می‌شناخته که در وصیت نامه خود تاکید کرده است که هیچ ‏حرف منسوب به او حجیت ندارد، مگر اینکه اصل صدا یا متنی به خط و امضای وی باشد.‏

من هم در همینجا تاکید می‌کنم نظرات من همانهایی است که می‌نویسم و یا کسانی مستقیم از زبانم می‌شنوند.‏

از خبرگزاری‌های محترم هم استدعا می‌کنم که بعد از این سخنرانی های مرا پوشش ندهند. مگر امثال من مقام ‏سیاسی هستیم که نیازی به حضور خبرنگار در مراسم سخنرانی‌مان باشد؟ ‏