عماد حسین نیا
بر اساس آخرین آمار منتشره، دومین بیماری رایج در ایران پس از بیماریهای قلب و عروق، اختلالهای روانی است. کارشناس معتقدند فشارهای اقتصادی، سرخوردگی های اجتماعی و مشکلات خانوادگی از جمله دلایل به وجود آمدن چنین نا هنجاری هایی است.
طی ماههای اخیر آمارهای نگران کننده ای پیرامون کاهش سطح سلامت عمومی و رواج برخی بیماریهای روحی و جسمی در سطح جامعه انتشار یافته است. طبق یک تحقیق اجمالی حدود ۷۵ درصد جامعه نمونه پژوهشی به نوعی گرفتار مشکلات روحی و روانی با شدت و ضعف های متفاوت هستند.
یک کارشناس مسائل اجتماعی در مورد علل گسترش آمار نگران کننده مشکلات روانی در جامعه نظیر افسردگی و پیامدهای آن، به روز می گوید: “چنانچه در جامعه ای مردم از تأمین اجتماعی گسترده و مطلوب برخوردار نباشند، شاهد بالارفتن سطح انواع آسیب های اجتماعی خواهیم بود. ناهنجاریهای اجتماعی بستری مناسب برای بروز بسیاری از بیماریهای روانی از جمله افسردگی است.”
وی می افزاید: “فشار و اضطراب در جامعه ناشی از ضعف نظام تأمین اجتماعی و امنیت شهروندان است. مسأله دیگر فقدان فضای شاد در اجتماع و شاداب نبودن شهروندان است. افرادی که از زندگی خود راضی نیستند و امکان شادی از آنها سلب می شود، به تدریج به انسانهایی افسرده و منزوی بدل می شوند؛ آن هم در جامعه ای که جمعیت جوان آن در حد قابل توجهی قرار دارد. نیروی فعال جوان به شادی، تحرک، امید و مسائلی نظیر این نیازمند است. اما هم اینک سطح امید جوانان به آینده در کشور کاهش یافته و این ناامیدی باعث بروز مشکلات فراوانی از جمله افسردگی شده است. بیماریهایی نظیر افسردگی نیز، به ویژه در میان جوانان، باعث پناه بردن به مسائلی نظیر اعتیاد، فساد و یا خودکشی می شود.”
ریشه های بیماری های روانی
در همین ارتباط سرپرست گروه کارشناسان ستاد ساماندهی بیماران روانی در گفتگو با خبرگزاری ایسنا می گوید “۶۵ درصد علل افسردگیها در ایران ناشی از مسائل اجتماعی و نه جسمی ـ روانی و زیستشناختی هستند.”
فرید براتی میافزاید: “بر این اساس برای سنجش و توجیه این عامل باید به سراغ مشکلات اجتماعی رفت.”
دکتر قره باغی، جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز با تایید اختلالهای روانی موجود، به عنوان دومین بیماری شایع در ایران میگوید: “این بیماری از کم تا شدید، در سطح گستردهای در جامعه رایج است. افسردگی موجب کاهش کارکرد و اختلال در رفتار شهروندان و همچنین موجب کاهلی، سستی، اضطراب و عدم بازدهی فردی در سطح اجتماع میشود. خود این امر از نظر اقتصادی، آسیب کلی به جامعه میزند. از یک سو تنظیم روابط افراد در جامعه را مختل میکند و موجب افزایش جرم و جنحه در جامعه میشود. از دیگر سو، هزینه تنظیم روابط اجتماعی و برقراری امنیت اجتماعی و ایمنی فردی را افزایش میدهد. میتوان گفت در حال حاضر جامعه ایران، با بحران و نابسامانی روبروست.”
به گفته دیگر کارشناسان تعیین الگوهای حکومتی و مذهبی برای حریم فردی یا اجتماعی افراد نیز از جمله مهمترین دلایلی هستند که باعث می شود فرد خود را زیر فشار حس کند. تبلیغ هنجارهای رفتاری و زیستی خاص از سوی مسئولان اداره کشور، شهروندان را از همان کودکی به انتخاب چند چهره و کنش وا میدارد.
دکتر قرهباغی، از این جملعه کارشناسان است که اجبارهای اجتماعی و اقتصادی برای قرار دادن افراد در چارچوبی ایدئولوژیک و از پیش تعیینشده را یکی از مهمترین دلایل بههم خوردن تعادل روحی فرد می داند: “به طور طبیعی همه ایرانیها در قالب ایدئولوژیک مورد نظر نظام نمیگنجند و اعتقادها و الگوهای حاکم را نمی پذیرند، اما برای اینکه بتوانند در جامعه زندگی کنند و معیشت خود را ادامه دهند، چارهای جز همزیستی و کنارآمدن ندارند. لذا از روی مصلحت در بیرون از خانه خود با ایدئولوژی حاکم سازش و به پذیرفتن آن تظاهر میکنند. مثال رعایت حجاب، عمومی ترین نمونه است که چون اجباری است همه از آن تبعیت میکنند، در حالی که اصلا این تبعیت به معنای قبول آن نیست.”
افزایش مصرف دارو
چنین است که بخش قابل توجهی از افراد جامعه به استفاده از داروهای آرامبخش رو آورده اند که جامعه پزشکی و کارشناسان اجتماعی با ابراز نگرانی از رشد بی رویه و گسترش روزافزون گرایش به مصرف خودسرانه آنها، درباره عوارض سوء مصرف این مواد هشدار جدی داده اند.
دکتر سید جمال سعید واقفی نایب رئیس انجمن علمی داروسازان کشور در این باره به ایرنا می گوید: “بررسی های به عمل آمده نشان می دهد انواع قرص های اعصاب و روان و مسکن ها در رتبه اول مصرف دارو قرار گرفته اند.”
وی با بیان اینکه میزان مصرف انواع دارو به ویژه داروهای اعصاب و روان و مسکن در کشور بیش از استاندارد است، تصریح می کند: “متأسفانه در چند سال اخیر مصرف این نوع داروها به دلیل افزایش نگرانی های اجتماعی، تنش ها و بروز مشکلات روحی، روانی بشدت افزایش یافته است.”
دبیر انجمن داروسازان کشور ارزانی بیش از حد، کمبود نظارت های لازم بر نحوه توزیع این داروها و رواج فرهنگ غلط خود درمانی در کشور را از عوامل اصلی مصرف بیش از حد این داروها اعلام می کند.
مدیر تولید یکی از بزرگترین شرکت های دارو سازی ایران نیز که نخواست نامش عنوان شود به روز می گوید:
“در حال حاضر متاسفانه بیشترین ظرفیت تولید تمامی شرکت های دارو سازی ایران به تولید قرص های اعصاب و داروهای مختص بیماری های روانی اختصاص یافته است.”
وی می افزاید: “گروهی از جوانان جامعه به دلیل نا آگاهی از چگونگی رفع مشکلات اجتماعی یا اقتصادی و فرار از برخی بحران ها، بدون مراجعه به پزشکان و متخصصان مربوطه خودسرانه از این نوع داروها استفاده می کنند. حال آنکه بخش عمده ای از آنها به مصرف این نوع داروهای خطرساز نیازی ندارند.”
وی ادامه می دهد: “گروه دیگر نیز معتادانی هستند که در طول روز به دلایل مختلف توانایی استعمال و مصرف انواع مخدرها را ندارند. به همین خاطر برای رهایی از شرایط نامناسب جسمی و روحی به طور دایم از این نوع قرص ها استفاده می کنند.”